فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۱۶۷۹۸۴

کارمان به واردات آب می‌کشد؟

کارمان به واردات آب می‌کشد؟

سال 1383، ایران توافق‌نامه صادرات آب به کویت را، امضا کرد. اکنون پس از 13 سال رئیس‌جمهور خبر از امکان واردات آب می دهد. آنچه که بیش از واردات آب نگران کننده است، عدم عزم جدی و برنامه منسجم مسئولان برای حل بحران آب است.

میلاد مرادی: بحران آب، چند سالی است که به یکی از مهم‌ترین مباحث روز تبدیل شده است. سمینارها، همایش‌ها و سخنرانی‌های متعدد در این زمینه به طور مداوم برگزار می‌شود. در حال حاضر، تنها کارشناسان و متخصصان نیستند که از کمبود آب و بحران‌های ناشی از آن، ابراز نگرانی می‌کنند. انواع پیام‌های هشدار‌دهنده در زمینه بحران آب در شبکه‌های اجتماعی میان مردم هم رد‌و‌بدل می‌شود.

به گزارش تجارت‌نیوز ، یکی از مهم‌ترین دلایلی که انتخاب وزیر نیرو را برای دولت دشوار کرده بود، بحث بحران آب بود. برخی اعتقاد دارند که وجود مشکلات عدیده در زمینه آب باعث شده بود، تا کمتر کسی رغبتی برای وزیر شدن داشته باشد. تا اینکه چند روز قبل مجلس به اردکانیان رای اعتماد داد.

بحث واردات آب، از جمله مباحثی بود که رئیس‌جمهور در جلسه رای اعتماد به وزیر با گفتن جمله «واردات آب منتفی نیست»، اشاره کوتاهی به آن کرد. واردات آب از برخی کشورهای همسایه، چند سالی است که مطرح می‌شود. قبلا برخی از مسئولین در اظهارات خود از مذاکرات صورت گرفته با کشور تاجیکستان، برای واردات آب خبر داده بودند.

چگونه از صادرات آب به واردات آب رسیدیم؟

شاید بحث واردات آب تا حدودی نگران‌کننده باشد. اما هنگامی‌که جمله «واردات آب منتفی نیست» رئیس جمهور را، در کنار تیتر «سند انتقال آب ايران به کويت امضاء شد» روزنامه جام‌جم در سال 83 قرار می‌دهیم، سوالات زیادی در ذهن شکل می‌گیرد. روزنامه جام‌جم در این گزارش، از امضای توافق‌نامه‌ای بین حبیب‌الله بیطرف وزیر وقت نیرو ایران، با وزیر نیرو کشور کویت خبر داده بود.

به موجب این توافق‌نامه، ایران باید به مدت 30 سال، سالانه 300 میلیون متر مکعب آب به کویت صادر می‌کرد. در ادامه حبیب الله بیطرف این توافق‌نامه را نقطه عطفی تاریخی در روابط ایران و کویت توصیف کرده بود. اما ماجرای این توافق‌نامه به کجا رسید؟ آنگونه که رسانه‌ها روایت کرده‌اند، این توافق‌نامه هیچ‌گاه به مرحله اجرا نرسید.

در سال 85 معاون وزیر نیرو، بار دیگر این توافق‌نامه را بر سر زبان‌ها انداخت. وی از تشکیل جلساتی با مقامات کویتی در این راستا خبر داده بود. اما مصاحبه علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو، با خبرگزاری ایسنا در سال 93 ، برای همیشه بحث صادرات آب به کویت را منتفی کرد. آنگونه که وی گفته بود، در شرایط حال حاضر کشور نه ایران تمایلی به صادرات دارد و نه کویت تمایلی برای خریدن آب ایران دارد.

در عوض بحث واردات آب چند سالی است که مطرح می‌شود. زمزمه واردات آب از تاجیکستان، ابتدا از سال 91 جرقه خورد.

در چند سال اخیر، هر زمان که میزان بارندگی اندکی بهبود یافته، بحث واردات آب نیز از دستور کار خارج شده است. اما هر زمان که کاهش نزولات آسمانی خود را نشان داده است، مسئولان نیز بحث واردات آب را، دوباره بر سر زبان‌ها انداخته‌اند.

آخرین اظهارات در مورد واردات آب، مربوط به صحبت‌های رئیس‌جمهور در صحن مجلس بود که به آن اشاره شد. برخی از کارشناسان انتقادات جدی به بحث واردات آب داشته‌اند. یونس اسدی نماینده مشکین‌دشت، در سال 93 به شدت از این طرح انتقاد کرده بود. وی واردات آب را بدترین نوع وابستگی به خارج از کشور دانسته، و گفته بود: «راندمان آبیاری در بخش کشاورزی کشور پایین و فاجعه بار است. چرا که به ازای هرکیلو محصول، 2 مترمکعب آب مصرف می‌کنیم. با واردات آب بدترین نوع وابستگی را ایجاد می‌کنیم که برای آینده کشور مضر است.»

2

واردات آب وابستگی بسیار زیادی را ایجاد می‌کند. این امر قدرت چانه‌زنی کشور را در بسیاری از زمینه‌ها کاهش می‌دهد. خصوصا آنکه این قضیه در مورد تاجیکستان با موانع بسیار جدی روبرو است. چرا که باید خط لوله‌ای به طول چند صد کیلومتر احداث شود. به علاوه آنکه این خط لوله باید از افغانستان نیز عبور کند. در واقع یک نوع وابستگی به افغانستان نیز ایجاد می‌شود.

دو سال پیش ناسا گزارشی از وضعیت خشکسالی در 45 کشور دنیا منتشر کرد. ایران در این گزارش در رتبه 4 قرار داشت.

علاوه بر این، انرژی یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد است. با توجه به آنکه امکان کاهش ذخایز نفتی و گازی در ایران وجود دارد، لذا وابستگی به آب موجب می‌شود، تا ایران که همواره یکی از صادرکننده‌های انرژی بوده، در آینده به یکی از کشورهای وارد کننده انرژی تبدیل شود.

ابرچالشی به نام بحران آب

فاصله زمانی بین دو تیتر « واردات آب منتفی نیست» و «سند انتقال آب ايران به کويت امضاء شد» تنها 13 سال است. هر چند که بحث واردات آب سال‌ها قبل از اظهارات رئیس جمهور، و در اوایل دهه نود مطرح شده بود. سوال اینجاست، که چگونه در عرض چند سال کشور از صادرات آب به واردات آب رسید؟ دلایل زیادی برای وجود بحران آب در کشور مطرح می‌شود.

قطعا یکی از دلایل مهم وجود بحران خشکسالی در منطقه و کشور است. اگر چه میزان نزولات آسمانی در کشور دچار نوسان است، اما آمار و ارقام، حاکی از کاهش بارندگی در کشور دارد. دو سال پیش ناسا گزارشی از وضعیت خشکسالی در 45 کشور دنیا منتشر کرد. ایران در این گزارش در رتبه 4 قرار داشت.

گزارش ناسا، پیش‌بینی کرده بود که طی 30 الی 40 سال آینده، امکان تبدیل بخش‌های وسیعی از ایران به بیابان وجود دارد. بعد از آنکه این گزارش منتشر شد، بحث‌ها بر سر آن بالا گرفت. برخی معتقد بودند که این گزارش به لحاظ علمی نادرست است. لذا نمی‌توان به آن استناد کرد.

واقعیت آن است که میزان کاهش نزولات آسمانی در ایران و به تبع آن خشکسالی، امری است که شاید نیاز به تحقیقات میدانی و علمی چندانی نیز نداشته باشد. اگر بتوان با چند نفر از افراد مسن در روستاهای مختلف کشور صحبت کرد، به خوبی می‌توان از کاهش قابل توجه میزان نزولات آسمانی در کشور، نسبت به سال‌های دور آگاه شد.

به گونه‌ای که برای برخی از آنها، صحبت کردن از میزان بارش برف و باران در کشور یک خاطره عینی است. غیر از خشکسالی و کاهش نزولات آسمانی، بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی کم‌آبی در ایران را مدیریت ناصحیح آن می‌دانند. در این راستا یکی از مهم‌ترین انتقادات، تمرکز دولت‌ها بر احداث سد بوده است.

اولین سد ایران در سال 1336 در گلپایگان به بهره‌برداری رسید. چندین سد دیگر قبل از انقلاب ساخته شدند. اما بعد از انقلاب روند ساخت سد شتاب گرفت. بعد از اتمام جنگ و از اوایل دهه 70 سدسازی در ایران وارد عرصه جدیدی شد. از آن پس، شاهد احداث سدهای بزرگ و کوچک در کشور بودیم. ادامه این روند ایران را به رتبه سوم سدسازی در دنیا تبدیل کرد.

عده‌ای از کارشناسان اعتقاد دارند که ساخت سدهای متعدد، موجب خشک شدن رودخانه‌ها و شریان‌های آبی شده است. در عوض برخی این دلایل را رد می‌کنند. یکی از این افراد، پرویز فتاح، وزیر سابق نیرو است.

عده‌ای عقیده دارند که دولت به جای سدسازی بهتر است در زمینه بروزرسانی سیستم آبیاری کشاورزی اقدام کند.

وی در اظهاراتی با دفاع از سدسازی در کشور می‌گوید: «سدسازی و انتقال آب، نقش پررنگی در بحران آب ایران نداشته‌اند. نباید در مورد سدسازی انتقاد کرد. سد، علم بشر است، و باعث توسعه است. الان ۸ میلیون نفر در تهران چگونه زندگی می‌کنند؟ اگر ‌آب کرج و لار را نمی‌آوردند، این همه پمپاژ می‌شد؟ الان سد کرج چگونه باعث خشکسالی شده در حالی‌که این همه ‌آبادانی ایجاد کرده است»

اما در این بین، عده‌ای عقیده دارند که دولت به جای سدسازی بهتر است در زمینه بروزرسانی سیستم آبیاری کشاورزی اقدام کند. در حال حاضر حداقل 80 درصد از منابع آبی کشور صرف مصارف کشاورزی می‌شود. لذا سرمایه‌گذاری دولت در این زمینه می‌تواند راهگشا باشد. بخشی از مشکلات آب در کشور مربوط به خارج از مرزها است. حق آبه رودخانه هیرمند، سال‌هاست که منجر به کش‌و‌قوس‌های فراوان بین ایران و افغانستان شده است.

از طرفی دیگر، پروژه بزرگ احداث سد توسط ترکیه نگرانی‌های زیادی را برای ایران، عراق و سوریه ایجاد کرده است. مدتی پیش یکی از رسانه‌های روسیه امکان بروز جنگ آبی بین دو کشور ترکیه و ایران را پیش‌بینی کرده بود.

نه اراده‌ای وجود دارد نه استراتژی

اینکه ایران در طی چند سال توافق‎نامه صادرات آب را رها کرده و به دنبال واردات آن است، یک خبر تاسف برانگیز است. اما دردناک‌تر از آن، نبود یک برنامه جامع و منسجم برای مدیریت کردن بحران آب در کشور است. در جهانی که امروز با بارور کردن ابرها، به دنبال افزایش بارندگی هستند، دیگر نمی‌توان تمام قصورات را بر گردن نزولات آسمانی انداخت.

وزارت نیرو اعتقاد دارد بالای 90 درصد از آب کشور به روش‌های کاملا سنتی در بخش کشاورزی هدر می‌رود.

حق‌آبه ایران از رودخانه هیرمند و ساخت سد توسط ترکیه، امری است که نیاز به دیپلماسی فعال دارد. این امر باید هر چه زودتر و قبل از تبدیل شدن به بحران، پیگیری شود. مساله اساسی در مورد مدیریت کردن بحران آب، به بخش کشاورزی مربوط می‌شود. در درجه نخست، اختلاف وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی بر سر میزان مصرف آب در کشور است.

وزارت نیرو اعتقاد دارد بالای 90 درصد از آب کشور به روش‌های کاملا سنتی در بخش کشاورزی هدر می‌رود. اما در عوض، وزارت کشاورزی این آمار را حدود 60 درصد می‌داند. این امر نشان می‌دهد که عزم و اداره ملی در بین سران کشور و دستگاه‌های مختلف برای بحران آب وجود ندارد.

اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، بر تحول در سیستم آبیاری کشور اعتقاد دارند، اما این مسئله نباید به کم رونق شدن کسب و کار کشاورزی شود. برسی تطبیقی کشورهای مختلف برای حل بحران آب نیز یکی از راهکارهای عملی است. کشورهای حاشیه خلیج فارس بخش عمده‌ای از آب مصرفی خود را از طریق آب‌شیرین‌کن‌ تامین می‌کنند.

به نظر می‌رسد اگر عزم و اراده‌ای جدی در کنار برنامه‌ای منسجم، وجود نداشته باشد، آنگاه دیگر واردات آب نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.