یک اقتصاددان در گفتگو با تجارتنیوز مطرح کرد:
اقتصاد ایران توان دلار بالای ۱۰ هزار تومان را ندارد
یک اقتصاددان اعتقاد دارد که اقتصاد ایران تحمل نرخهای ارز بالای 10 هزار تومان را ندارد. چرا که نرخ ارز بالای این عدد اقتصاد ایران را وارد فاز دوره پرچالش جدیدی خواهد کرد. چنین نرخهایی برای اقتصاد ایران خطرناک خواهد بود و منجر به قفل شدن بازار کالا و بازار کار خواهد شد.
به گزارش تجارتنیوز ، نرخ دلار در روزهای نوسانات قابل توجهی داشت. نرخی که مشخص نیست شیب تورم را تا چه حد تندتر خواهد کرد و چه تبعاتی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت؟
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان در گفتگو با تجارتنیوز ، اعتقاد دارد که اقتصاد ایران توانایی تحمل دلار بیشتر از 10 هزار تومان را ندارد و نرخهای بالاتر از آن برای اقتصاد کشور خطرناک خواهد بود. چرا که بنا به دلایلی باعث قفل شدن بازار کار و بازار کالا خواهد شد.
براساس گزارشها نرخ دلار در روزهای تا مرز 11 هزار تومان پیش رفت. از نظر شما دلار 11 هزار تومانی در ماههای آینده چه تبعاتی برای اقتصاد کشور خواهد داشت؟
اگر روند افزایشی دلار ادامه داشته باشد، بازار کالا قفل خواهد شد. چرا که اساسا اقتصاد ایران توان دلار بیش از 10 هزار تومان را ندارد. در توضیح این جمله باید گفت که اکنون میانگین دستمزد نیروی کار در کشور ما حدود 2 تا2.5 میلیون تومان در ماه است. دلار بالای 10 هزار تومان باعث ایجاد شکاف بزرگی بین کالای عرضه شده در بازار با قدرت خرید مردم میشود. به طوری که قدرت خرید مردم به کالا نمیرسد.
با دلار بالای 10 هزار تومان، در برخی از مشاغل هزینه استهلاک ماشینآلات و ابزارالات بیش از درآمد روزانه آنها خواهد بود.
از طرف دیگر، فروشنده هم در چنین شرایطی ریسک فروش کالا را نمیکند. بدین ترتیب به نوعی بازار کالای کشور قفل خواهد شد. بنابراین به نظرم بازار کالا در ایران دلار بیش از 10 هزار تومان را برنمیتابد. به عنوان مثال، با دلار بالای 10 هزار تومان ممکن است در بازار پوشاک یک تیشرت ساده به 400 تا 500 هزار تومان برسد. قطعا دستمزد نیروی کار در ایران به گونهای است که توان خرید آن را نخواهد داشت.
اما اثر دیگر دلار بالای 10 هزار تومان این است که بازار کار قفل خواهد شد. این سخن بدین معنی است که با دلار بالای 10 هزار تومان، در برخی از مشاغل هزینه استهلاک ماشینآلات و ابزارالات بیش از درآمد روزانه آنها خواهد بود. به عنوان مثال، ممکن است کارگاهی در روز با ماشینآلاتی که در اختیار دارد، روزانه 150 هزار تومان درآمد کسب کند. اما در عین حال، استهلاک آن ماشینالات بیش از درآمد خواهد بود.
نکته جالب توجه آن است که هنوز تحریمهای آمریکا اعمال نشده است و ما شاهد چنین اتفاقاتی در اقتصاد کشور هستیم. به نظر شما بعد از اعمال تحریمها در 15 مرداد، آیا اقتصاد کشور در ماههای شهریور یا مهر آبستن حوادث جدید نخواهد بود؟ چون برخی پیشبینی میکنند که بعد از اعمال تحریمها نرخ دلار ممکن است به 20 هزار تومان برسد.
همانطور که گفتم اقتصاد ایران تحمل نرخهای ارز بالای 10 هزار تومان را ندارد. چرا که نرخ ارز بالای این عدد اقتصاد ایران را وارد فاز جدیدی از چالشها خواهد کرد و چنین نرخهایی برای اقتصاد ایران خطرناک خواهد بود. اما با وجود آنکه دیر شده و سیاستهای اشتباه نیز مکرر اجرا شده است، باز هم اعتقاد دارم که چنین بحرانی در کشور راهحل دارد. اما برگرداندن مسیر اشتباه نیازمند عزم ملی در درون حاکمیت و نه تنها دولت است.
راهحلهای شما برای خروج از بحران کنونی در اقتصاد کشور که عمدتا ناشی از نوسان نرخ بوده، چیست؟
در درجه اول باید به دنبال ایجاد شفافیت ثروت و مالی در اقتصاد کشور بود. این کار باعث جلب اعتماد عمومی و همراهی مردم خواهد شد که این کار نیز عزم مجموعه حاکمیت را میطلبد. در درجه دوم به نظرم اصلاح نظام مالیاتی از نان شب نیز واجبتر است. در همین راستا باید به دنبال وضع مالیات بر درآمد، مالیات بر ثروت، مالیات بر عایدی سرمایه و در نهایت وضع مالیات بر ثروت مهاجرین بود.
مالیات بر ثروت مهارجرین میتواند جلوی خروج سرمایه از کشور را بگیرد و به یکباره ثروت از کشور خارج نشود. نمونه این مالیات در کشورهایی مانند آلمان اجرا شده که مالیات بر فرار وضع کرده بودند. مالیات بر درآمد و ثروت نیز تا حد قابلتوجهی میتواند جلوی سوداگری را بگیرد.
دولت باید واردات کالاهای ضروری مانند داروهای حیاتی و مواد غذایی ضروری را ملی اعلام کرده و خود وارد کند.
اما وضع اینگونه مالیاتها نیاز به اتصال سیستم مالیاتی به سامانههای اطلاعاتی بانکی، بیمه، دفاتر ثبت احوال، ثبت اسناد، سفارتخانهها، صرافیها و دفترخانهها است. این کار نیز عزم حاکمیت را میطلبد که مقاومتهای صورت گرفته در برابر اجرای این سیستم را بشکند.
اما سومین راهحل این است که دولت باید واردات کالاهای ضروری مانند داروهای حیاتی و مواد غذایی ضروری را ملی اعلام کند و این کالاها را خود دولت در قالب شرکت بازرگانی دولتی وارد کند. چهارمین کاری که دولت میتواند انجام دهد، بحث آزادسازی ارز است. به نحوی که باید اجازه داده شود در صرافیها آزادانه خرید و فروش ارز صورت گیرد. اما اجرای این بند حتما نیازمند اجرای سه پیشنهاد اول است.
به عنوان سوال آخر، ما در اسفند ماه و در نوروز امسال شاهد دو بحران ارزی بودیم. در حالی که هنوز ترامپ نیز از برجام خارج نشده بود. شما تا چه اندازه بحرانهای پیاپی ارزی را ناشی از عدم مدیریت درست میدانید تا آنکه بخاطر تاثیر مسائل سیاسی و بینالمللی باشد؟
التهابات ارزی چندین دلیل داشت که اولین آن سیاستهای ارزی اشتباه و پافشاری بر اجرای آنها بود. دوم فساد و رانتی بود که به علت بیتدبیریها در بحران ارزی ایجاد شد. این امر اعتماد عمومی را کاهش داد. مورد دیگر شایعاتی است که خود به بحران ارزی دامن زده است. همچنین نباید عدم ارائه یک تصویر روشن از آینده اقتصاد ایران را نادیده بگیریم. این چهار عامل به التهابات دامن زد و متاسفانه ما را به اینجا رساند.
نظرات