بهاءالدین حسینی هاشمی در گفتگو با تجارتنیوز مطرح کرد:
تاسیس بانک آف شور؛ سیاستی راهگشا یا ادعایی تبلیغاتی؟/ بانکداری آف شور بورسبازی پولی است
وزیر اقتصاد اخیرا از صدور اولین تاییدیهها برای تاسیس بانکهای آف شور در ایران خبر داده است. اما آیا این بانکها میتوانند اثری بر بهبود وضعیت سرمایهگذاری خارجی داشته باشند؟
به گزارش تجارتنیوز ، کمبود سرمایهگذاری خارجی به عنوان یکی از مهمترین موتورهای رشد اقتصادی، از معضلات اقتصادی کشور در سالهای اخیر بوده است. تحریمهای سنگین علیه ایران، بیثباتی شدید اقتصادی و دیگر دلایل خارجی و داخلی در این سالها سبب شدهاند که کشورهای خارجی تمایل کمتری به سرمایهگذاری در کشور داشته باشند و در نتیجه، بسیاری از پروژههای عمرانی و زیرساختی، به سرانجام نرسند.
در این میان، توجه و فراهم کردن شرایط برای افزایش سرمایهگذاری، از اصلیترین وظایف سیاستگذاران به شمار میرود. حال به نظر میرسد که دولت سیزدهم برای دستیابی به این هدف، استفاده از ابزار جدیدی را در دستور کار خود قرار داده است، چرا که احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، چندی پیش اعلام کرد که برای اولین بار، مجوزهایی برای تاسیس بانکهای آف شور اخذ شده و اولین تاییدیه مربوط به بانک آف شور توسط بانک مرکزی در حال صدور است.
بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس اقتصادی، در گفتگو با تجارتنیوز، علاوه بر توضیح سازوکار فعالیت بانکهای آف شور، تصمیم وزارت اقتصاد برای تاسیس این بانکها و اثر آن بر اقتصاد کشور را تشریح میکند.
بانک آف شور چیست و چگونه فعالیت میکند؟
بانکهای آف شور در اصطلاح به بانکهای برونمرزی یا فراتر از دریاها معروف هستند. این بانکها در سرزمین اصلی نیستند و معمولا در مناطق آزاد یا در جاهایی که مشمول ضوابط و مقررات سرزمین اصلی نمیشوند، قرار دارند. این بانکها باید منابع خود را از خارج از کشور به دست بیاورند. فعالیت این بانکها بیشتر بین بانکی است و آنها میتوانند با بانکهای مختلف مراودات پولی داشته باشند. همچنین معاملات این بانکها به ریال نیست و به وسیله ارزهای خارجی خواهد بود.
بیشتر معاملات بانکهای آف شور پولی است؛ یعنی این بانکها اتاق معاملات پولی دارند و عملیات پولی بین ارزها را انجام میدهند. آنها منابع آزاد صندوقها و بانکهای خارجی را تامین کرده و در اختیار تجار و سرمایهگذاران منطقه خود قرار میدهند. این بانکها تسهیلکننده تجارت خارجی و معاملات بینالمللی هستند. همچنین نرخها و دستورالعملهای بانکهای آف شور، مطابق شرایط خود بانک است و تابع دستورات بانک مرکزی نیست.
آیا تاسیس بانک آف شور میتواند اثر مثبتی بر بهبود سرمایهگذاری کشورهای خارجی در اقتصاد ایران داشته باشد؟
تاسیس بانکهای آف شور نمیتواند به تنهایی تاثیری روی سرمایهگذاری خارجی داشته باشد. جلب و جذب سرمایه خارجی نیاز به این دارد که بانکداری داخلی ما برنامهای برای جذب سرمایه خارجی داشته باشد و معاونت حمایت سرمایهگذاری خارجی باید بازگشت اصل و سود سرمایه را با صراحت تضمین کند اما برای اخذ چنین مجوزهایی با یک لوپ پیچیده مواجه هستیم.
من فکر میکنم که با یک گل بهار نمیشود؛ یعنی اگر یک بانک آف شور تاسیس شود اما مقررات و ضوابط کلی کشور مهیا نباشد، زیرساختها فراهم نشده باشند و جاذبهای وجود نداشته باشد، بیشتر از اینکه راهگشا باشد، یک امر تبلیغاتی است.
بانکهای آف شور تابع مقررات بینالمللی هستند؛ آیا ما این مقررات را میپذیریم؟ همچنین مشخص نیست که مسائل فقهی و شرعی آن چه میشود؟ بنابراین به نظر میرسد که تاسیس این بانکها، بیش از آنکه یک برنامه مطالعه شده باشد، صرفا در حد یک ایده است.
آیا بانکهای آف شور میتوانند در دور زدن تحریمها به کشور کمک کنند؟
این بانکها نمیتوانند تاثیری در دور زدن تحریمها داشته باشند و از این لحاظ فرقی با بانکهای داخلی ندارند. زیرا آنها هم تابع یک سری ضوابط و مقررات پولی و بانکی کلی هستند. اگر این بانکها با دلار کار کنند، زیر سلطه دلار هستند و در مورد یورو نیز همینطور است.
بانکهای آف شور بیشتر سپردههای خود را از بانکها و صندوقها میگیرند و مشتریان کمتر در آن سپردهگذاری میکنند. عمده فعالیت آنها بین بانکی است اما در موضوع دور زدن تحریم، کارایی خاصی نخواهند داشت.
بانکهای آف شور در ایران سابقهای دارند؟
قبلا در ایران نیز چند مجوز برای تاسیس بانکهای آف شور توسط بانک مرکزی صادر شد اما به دلیل اینکه امکان تامین سرمایه و همچنین گردش پولی با خارج از کشور به دلیل تحریمها وجود نداشت، عملا بانکی تاسیس نشد و این موضوع موفقیتی به دنبال نداشت.
سرمایه مورد نیاز این بانکها در ابتدا 10 میلیون دلار بود که به بیش از 70 میلیون دلار نیز افزایش یافت اما تاسیس این بانکها به دلیل سرمایه بالای مورد نیاز و محدودیتهای اقتصاد ما از جمله تحریم مقرون به صرفه نبود.
فیوچر بانک که متعلق به بانک صادرت و بانک ملی بود و در بحرین فعالیت بانکداری انجام میداد نیز در ابتدا یک بانک آف شور بود اما در حال حاضر تعطیل شده است.
اگر سیاست تاسیس بانک آف شور در گذشته ناموفق بوده، شرایط کنونی اقتصاد ایران چه تغییری کرده که وزارت اقتصاد بار دیگر به فکر تاسیس این بانکها افتاده است؟
تغییراتی که به وجود نیامده هیچ، شرایط سختتر هم شده است! بانکداری آف شور در واقع یک نوع بورسبازی پولی است و برخی افراد میتوانند با سوداگری، برخی منابع را در دست بگیرند و کارمزد دریافت کنند و این موضوع میتواند برای موسسان آن جذاب باشد.
با این وجود، با توجه به جو حاکم بر نظام بانکی کشور و اینکه ما در تحریم بانکی هستیم، FATF را نپذیرفتیم و کنوانسیونهای بینالمللی را قبول نکردیم، بعید به نظر میرسد که این بانکها مزیتی برای اقتصاد کشور داشته باشد.
با این حال، هرازگاهی ایدههایی مطرح میشود و برخی این ایدهها را در سر مسئولان میاندازند. مشخص نیست که چقدر درباره آنها مطالعه شده و چه میزان به اثربخشی این بانکها فکر شده است.
برای جذب سرمایه خارجی چه راههای بهتری از تاسیس بانک آف شور وجود دارد؟
ما نیاز به تاسیس بانک نداریم. موضوع این است که ما باید از تحریم بانکی خارج شویم و کنوانسیونهای بینالمللی مثل FATF را بپذیریم. در این صورت، ایران میتواند بهشت سرمایهگذاری باشد زیرا ما بخشهای خالی برای سرمایهگذاری زیاد داریم و بانکها و صندوقهای خارجی، پولهای بسیاری دارند و مایلند که در سرمایهگذاری بدون ریسک در دیگر کشورها مشارکت کنند. با این وجود، زیرساختها و پیشنیازهای اولیه آن در کشور ما مهیا نیست.
برای نمونه، ما اجازه تاسیس به هیچ بانک خارجی نمیدهیم اما یکی از راههای جذب سرمایه تاسیس همین بانکهای خارجی است. تنها یک بانک مشترک ایران و ونزوئلا وجود دارد که آن هم خاصیتی ندارد. ما باید اجازه دهیم بانکهای بزرگ به ایران بیایند و مثل قبل از انقلاب، بانکهای مشترک تاسیس کنیم.
اگر از تحریم خارج شویم، همین بانکهای داخلی مثل ملی، صادرات، تجارت و … میتوانند از طریق اعتبارات فاینانس، ریفاینانس و دیگر ابزارها، بسیاری از منابع پولی را به کشور بیاورند تا ارزش ریال آنقدر کاهش پیدا نکند.
تا زمانی که زیرساختها و روابط بینالمللی ما، مثل کشورهای دیگر اصلاح نشود، این وضعیت تغییر نمیکند. در حال حاضر، حتی بانکهای چینی نیز با ما کار نمیکنند چون اگر با ما همکاری کنند، خودشان تحریم میشوند. من فکر میکنم همه این موارد، به نوعی طرح کردن مطالب جدید، تازه و تبلیغاتی است اما موضوع اصلی این است که باید زیرساختها تامین شوند.
ما در حال حاضر مثل یک ماهی هستیم که در یک وجب آب قرار دارد و اگر تکان بخوریم، ممکن است خفه شویم.
نظرات