فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۸۶۳۱۵۲

غلامحسین کرباسچی عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز:

دولت مغز متفکر اقتصادی ندارد/ گویا نمایندگان سفارش‌شده هستند

دولت مغز متفکر اقتصادی ندارد/ گویا نمایندگان سفارش‌شده هستند

غلامحسین کرباسچی در ارزیابی تیم اقتصادی دولت رئیسی می‌گوید هیچ مغز اقتصادی در دولت وجود ندارد. رئیسی ادعا می‌کرد 7000 صفحه برنامه اقتصادی دارد و شرایط را در عرض مدت کمی تغییر می‌دهد اما در عمل چیزی از او ندیدیدم و در اعتراضات هم موفق عمل نکرد.

به گزارش تجارت‌نیوز ، در انتخابات ریاست جمهوری در حالی ابراهیم رئیسی ادعا کرد برنامه‌ای 7 هزار صفحه‌ای برای مدیریت کشور دارد که غلامحسین کرباسچی می‌گوید بعد از گذشت دو سال ما در عمل چیزی از او ندیده‌ایم. این چهره سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید به نظر می‌رسد دولت مغز اقتصادی ندارد و از برنامه رئیسی برای اداره کشور تا به امروز اقدام عملی دیده نشده است. مشروح گفتگوی تجارت‌نیوز با غلامحسین کرباسچی را در ادامه می‌خوانید:

یکسال از اعتراضات شهریور ماه 1401 می‌گذرد و دولت هنوز معتقد است که ریشه برخی از مشکلات کنونی‌اش اعتراضاتی است که سال گذشته رقم خورد. چه شد که سال گذشته اعتراضات سراسری شکل گرفت؟

نمی‌توانیم برای همه اعتراضات پاییز گذشته يك دلیل مشخص را مطرح کنیم اما می‌توانم بگویم ريشه عمده اعتراضات، اقتصادی بود. مردم در شرایط فعلی با مشکلات اقتصادی بسیاری درگیرند؛ گرانی، مشکلات معیشتی و مسکن و تحریم کمر مردم را شکسته است و هر فردی در زندگی روزمره خود با بخشی از این مشکلات درگیر است. این نارضايتي اقتصادی با برخی موضوعات فرهنگی و اجتماعی همراه شد و در نهایت آتش اعتراضات دامنگير شد . ناگفته نماند که دولت هم در مساله حجاب و برخورد با این اعتراضات شیوه غلطی داشت.
من فکر می‌کنم که اگر مشکلات اقتصادی در ایران تا این حد زیاد نبود، مساله حجاب نمی‌توانست باعث چنین اعتراضاتی شود. ممکن است اگر شرایط نرمال بود ورضایت عمومی نسبي از لحاظ اقتصادی حاصل شده بود، مقررات پوشش به اين صورت عامل نارضایتی نميشد .
همانطور كه در برخی از کشورهای اسلامی مقرراتی شبیه به مقررات پوشش ایران وجود دارد. تا چند سال قبل در عربستان تابلوهای زیادی زده می‌شد که رویش نوشته بود بی‌حجابی حرام است. اما این مساله در عربستان منجر به اينطور اعتراض نشد. چون اقتصاد این کشور شرايط مناسبي را براي زندگي مردم فراهم كرده است واحساس عمومي اينست كه وضعيت كشور رو به توسعه است.

نقش اظهارات برخی نمایندگان و مسئولان را در آتش عصبانیت و اعتراض مردم چقدر موثر می‌دانید؟

شرایط به نحوی است که فرقی ندارد اصلاح‌طلبان بر مسند قدرت باشند یا اصولگرایان، کاری از دست کسی ساخته نیست. اما مقامات مختلف از دولتی‌ها گرفته تا مجلسی‌ها هم اقدامات و اظهاراتی داشتند که مردم را ناراضی کرد. عملکرد نمایندگان در این دوره چنان بوده که گویا تمام نماینده‌ها سفارش شده هستند و تماما از یک فیلتر عبور کرده‌اند که هر چه به آنها گفته شود بگویند چشم.

البته تاکید کنم که این نمایندگان هم انتخاب همین مردمند و نمایندگان مجلس ششم هم انتخاب همین مردم بودند. اما یک نماینده مانند فائزه هاشمی با یک میلیون رای به مجلس می‌رود و یک نماینده دیگر در این دوره با 100 هزار رای به مجلس رفته است. هر دو انتخاب شده‌اند اما به گونه‌ای عمل شده که مردم احساس نارضایتی داشته باشند.
یعنی در شرایط فعلی هم شرایط اقتصادی نامساعد است و باعث نارضایتی می‌شود، هم نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی وجود دارد که مزید بر علت می‌شود. بخش مهم این نارضایتی‌های سیاسی مرهون نحوه برخورد مسئولان در امر انتخابات و مسائل دیگر است.
نمونه آن نحوه عملکرد صدا و سیما است. این سازمان یکی از علل اصلی نارضایتی سیاسی مردم است. نحوه برخورد آقایان در صدا و سیما به گونه ای است که گویی صدا و سیما مربوط به یک عده خاص است و بقیه مردم وجود ندارند و سلایق و علایق آنها دیده نمی‌شود.
تاکید کنم که این مشکلات سیاسی و اقتصادی در کنار حوادث اجتماعی که سال گذشته رخ داد، به آتش اعتراضات دامن زد.

همانطور که اشاره کردید بخش اعظمی از اعتراضات مردم به دلیل مشکلات اقتصادی بود. عملکرد اقتصادی این دولت منجر به اعتراضات شد؟

نارضایتی اقتصادی که از آن صحبت می‌شود الزاما مربوط به این دولت نیست. اتفاقات سال گذشته مصادف با عمر یک سالگی دولت بود، اما شرایط تحریم و مشکلاتی که به لحاظ بیکاری، تحریم و تورم وجود دارد محصول سال‌های زیاد و دولت‌های مختلف است. از دولت دوم احمدی‌نژاد فشارهای اقتصادی فوق‌العاده و تحریم‌ها شروع شد. به ویژه با برخوردهایی که دولت داشت و اظهارات شعاری احمدی‌نژاد با مسائل مهم سياسی بين المللی با این شعارهای تو خالی و تحریم‌های جدی سازمان ملل که در آن دوره شروع شد وضعیت اقتصاد ایران بحرانی شد.

البته این به معنای تایید کارنامه اقتصادی دولت رئیسی نیست. کارنامه کاری دولت سیزدهم در دو سال گذشته بسیار ضعیف بود و انتقادات زیادی بر آن وارد است. تمام اعضای تیم اقتصادی دولت یک دور تغییر کردند تا دولت متوجه شود این افراد ناهماهنگ هستند. اتفاقات این دو سال نشان می‌دهد رئیسی برخلاف ادعاهایی که در انتخابات داشت هیچ برنامه اقتصادی ندارد و برنامه 7000 صفحه‌ای در کار نیست.

از دیدگاه شما مغز اقتصادی دولت در حال حاضر چه کسی است؟

بنظر مي‌رسد هیچ مغز اقتصادی در دولت وجود ندارد. رئیسی ادعا می‌کرد 7000 صفحه برنامه اقتصادی دارد و شرایط را در عرض مدت کمی تغییر می‌دهد اما در عمل چیزی از او ندیدیدم.

با این حال این دولت می‌گوید اعتراضات مانع انجام برنامه‌های اقتصادی و سیاسی بوده.

قطعا اعتراضات بر اقتصاد و شرایط سیاسی ایران در عرصه بین‌الملل تاثیر گذاشت. اما اگر شرایط عادی هم بود و هیچکس هم اعتراض نمی‌کرد، نحوه مدیریت این دولت به شکلی بود که بتواند مشکلات اقتصادی و سیاسی را حل کند؟ مدیریت جهادی و انقلابی به چه کاری می‌آید؟

مهم این است که دولتی که ادعا دارد حزب‌اللهی، انقلابی و جهادی است برای آرام کردن مردم برنامه داشته باشد و البته این درحالی است که دولت در جریان اعتراضات باعث تشدید شرایط و ادامه پیدا کردن عصبانیت مردم شد.

اگر شما در مسند قدرت بودید و یا اگر بخواهید به آقای رییسی پیشنهادی بدهید چه می گویید تا حوادث سال گذشته مجددا تکرار نشود؟

اگر من به جای آقای رییسی بودم سعی می کردم حرف‌هایی که می‌زنم عملی شود و مردم به جای حرف و شعار واقعا ببینند که آن چه وعده داده شده، اتفاق افتاده است.
آقای رییسی حرف‌های زیادی می‌زند ولی هیچ کدام از این وعده‌ها عملیاتی نشده است. عملی نشدن این حرف‌ها منجر به بی‌اعتمادی مردم می‌شود بی‌اعتمادی زمینه هر نوع اعتراضی را تشدید می‌کند. اگر اعضای دولت و خصوصا آقای رییسی آنچه را که عملی نیست مطرح نکنند جایگاهشان در بین مردم بهتر خواهد بود.

تک رقمی کردن نرخ تورم وعده آقای رییسی بود. بهبود وضعیت بازار بورس ، ساخت 4 میلیون مسکن و کاشت یک میلیارد درخت از شعارهای دولت رئیسی بود اما از همان ابتدا مشخص شده بود که در حد شعار باقی می‌ماند. امروز مهمترین اشکال مسئولان از جمله رییس جمهور این است که حرف‌هایشان عملیاتی نیست و از این رو اعتمادی در بین مردم ندارند. این حرف‌ها فقط در میان تیم خودشان و بعضي از هوادارانشان خریدار دارد.

ناگفته نمی‌دانیم که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز ایران، ریشه سیاسی دارد و بخش مهمی از مشکلات ما به تحریم‌ها بر می‌گردد. بسیاری امیدوار بودند با روی کار آمدن دولت رئیسی و یک دست شدن قدرت، این دولت بتواند مذاکرات را به نتیجه برساند و مشکلات سیاسی به حداقل برسد. چرا این مشکلات هنوز حل نشده است. مشکل از تیم دیپلماسی دولت سیزدهم است و می‌توان گفت این تیم در مقایسه با دولت قبل، ضعیف‌تر است؟

مشکلات اقتصادی ما قطعا به مسائل خارجی وابسته است و تشدید تحریم‌ها به مشکلات اقتصادی دامن زده است. اما اینکه چرا مذاکرات به نتیجه نرسیده و اینکه آیا دلیل این مساله تیم دیپلماسی این دولت است یا نه، سوالی است که باید دقیق به آن جواب داد.

دو نکته برای بررسی عملکرد این دو تیم مذاکره‌کننده وجود دارد. در بررسی اول باید تسلط و مهارت مذاکره دو تیم، تحصیلات، تسلط به دانش ديپلماسي ، زبان و دیسیپلین دو تیم را بررسی کرد. از هر دو جنبه تیم دولت قبل با تیم امروز وزارت خارجه قابل مقایسه نیست و بعید است تیم رئیسی در این مورد حتی ادعایی داشته باشند، از نظر کار و تجربه و تحصیلات و حتی تسلط زبان این دو تیم قابل مقایسه نیستند. بالاترين دیپلمات‌های اين دولت امروز از نظر تسلط بر زبان‌های انگلیسی و عربی دچار مشکل هستند.

اما برای بررسی دستاوردها باید به نکته دیگری توجه داشت و آن اینکه نهادهای بالادستی مانند شورای عالی امنیت ملی، مجلس و دیگر نهادها چه همراهی با این دو تیم داشتند. سوالی که باید پرسید این است که همراهی این مجموعه‌ها با تیم دیپلماسی چگونه است؟ آیا این همراهی در دو دوره زمانی مختلف یکسان و مساوی بوده است؟
جواب قطعا منفی است. به دلیل بدبینی‌ها و عدم اعتمادی که به دولت روحانی وجود داشت تیم دیپلماسی ناچار بود با دست و پای بسته کار کند اما همین مقامات امروز با دولت رئیسی کاملا همراه و هم‌سو هستند.

در دولت قبل در ماجرای سفارت عربستان بلای وحشتناکی بر سر وزارت‌خارجه آوردند و حتی با کسانی که موجبات بروز این گرفتاری بودند برخورد نشد و نتیجه این بود که ایران و عربستان سال‌ها دچار مشکلات جدی با هم باشند. اما دیدیم که در این دولت دو کشور مذاکره کردند و روابط درست شد. در دولت قبل به تیم مذاکره‌کننده اعتماد کافی نشد و راه برای آنها چندان باز نبود ولی نسبت به این تیم اعتماد کافی وجود داد و راه برایشان باز است.

اینکه می‌گویید راه برای این تیم باز است به این معناست که شما امیدوارید این تیم برجام را احیا کند؟

در مورد برجام فعلا نمی‌توان اظهارنظر قطعی کرد اما امیدوارم که دولت رئیسی به تدریج مسائل سیاسی را با دنیا حل کند. ممکن است برجام نباشد ولی توافقات دیگری صورت بگیرد. مانند آزادسازی زندانیان سیاسی و آزادسازی دلارهای بلوکه شده. ممکن است برجام به نتیجه نرسد اما در چارچوبی دیگر بخشی از مسائل ایران با دنیا حل شود.

آیا برای بهبود شرایط اقتصادی، راهی به جز تغییر در حوزه سیاست خارجی وجود دارد؟

اقتصاد امروز کشورها نمی‌تواند اقتصادی منزوی ولی موفق باشد. اگر کشور بخواهد با تحریم مقابله کند باید اعتما مردم، سرمایه‌گذاران و متخصصان را جلب کند.
این دولت در هیچ‌کدام از حوزه‌ها موفق نبوده و نرخ مهاجرت نخبه‌ها و سرمایه‌ها نشان‌دهنده نارضایتی مردم است. برای مقابله با تحریم‌ها باید سیاست خارجی معقولی داشت.

در غیر این صورت باید به مردم میدان بیشتری داده شود؛ وقتی از مردم حرف می‌زنیم منظور فقط یک عده خاص نیست که به وقت ضرورت شعار بدهند و مشت گره کنند، وقتی می‌گوییم مردم یعنی کل جامعه 85 میلیونی ایران که بخش عظیمی از آنها کارآفرینان و سرمایه‌گذارانی هستند که سیاست‌های اقتصادی و سیاسی دولت‌ها باعث فرار آنها از کشور شده است.

اگر شرایط اقتصادی و سیاسی تغییری نکند و دولت کنونی با همین فرمان حرکت کند، چه آینده اقتصادی را پیش بینی می‌کنید؟

پيش بينی لازم نيست همین وضعیت و بدتر از آن ادامه پیدا می‌کند. نارضایتی عمومی که هرازگاهی منجر به اعتراضات مردمی می‌شود و عقب افتادن کشور از همه چیز. بقیه را هم خدا عالم است.

باتوجه به اینکه در سال جاری انتخابات مجلس را پیش‌رو داریم، با توجه به عملکرد فعلی مجلس چه پیش‌بینی از انتخابات پیش‌رو دارید؟

کار مجلس رو به پایان است اما سوالی که نمایندگان این دوره باید به آن جواب بدهند این است که این مجلس در عمر چهار ساله خود چه کرده است و چه دستاوردی برای مردم داشته. این مجلس به جز کارهای روتین و مثلا تصویب بودجه سالانه وچند طرح ولایحه روزمره چه اقدام مثبت دیگری انجام داده است. حتی برنامه‌ پنج ساله که الان میگویند دارند کار میکنند چه نتیجه مهمی را برایش میتوانند حتی ادعا کنند.

برنامه‌های توسعه‌ای که در مجلس‌ها تصویب شده، به طور کامل اجرا نشده است. در خوشبینانه ترین حالت می‌گویند بین 10 تا 15 درصد برنامه ششم توسعه اجرا شده است. خوب حالا این برنامه هم جز همان سرنوشت چه عاقبتی خواهد داشت؟

یادمان نرود که انتخابات ترکیبی از کاری است که حکومت می‌کند و کاری که مردم انجام می‌دهند. انتخابات تعاملی است که هر دو طرف در آن نقش دارند.
این مجلس حاصل شرکت نکردن و عدم حضور مردم بود. آینده همین است اگر ما مجلسی داشته باشیم که افراد متخصص بتوانند در آن کار کنند و افراد باسابقه در کارهای حقوقی و اداری و مالی فعال شوند وضعیت بهتر خواهد شد.شاید یکی از حداقل کارهایی که بهر قیمتی در شرایط فعلی میشود دنبال کرد این باشد که برای حضور نیروهای توسعه گرا وحذف این آدمهای شعاری وپر ادعا تلاش کرد .

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.