فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۱۸۸۶۲

پنج ضرورت فروش نفت از کانال بورس

پنج ضرورت فروش نفت از کانال بورس

تجمیع نظرات کارشناسان و رسانه‌های مختلف داخلی و جهانی در رابطه با راه‌اندازی بورس نفت (عرضه نفت در بورس انرژی) در روزهای اخیر نشان می‌دهد این اقدام از چند جنبه بسیار حائز اهمیت است که در این گزارش به بررسی این جوانب می‌پردازیم.

جمهوری اسلامی ایران یکشنبه هفته گذشته پس از چند بار عرضه ناموفق نفت در بورس بالاخره موفق به فروش ۲۸۰ هزار بشکه نفت خام خود به بخش خصوصی شد. به این ترتیب ایران توانست قیمت‌گذاری نفت خود را بعد از بیش از یکصد سال رقم بزند که این اتفاق از نظر تاریخی بسیار مهم است؛ به‌طوری‌که‌ برخی کارشناسان معتقدند بعد از ملی شدن صنعت نفت باید «ملی شدن قیمت‌گذاری نفت» را دومین موضوع پراهمیت در این صنعت در یک قرن اخیر دانست.

به گزارش تجارت‌نیوز، بورس انرژی با تقاضایی ۳۵۰ هزار بشکه‌ای توانست ۲۸۰ هزار بشکه نفت خام را با قیمت ۷۴ دلار و ۸۵ سنت به فروش برساند که این قیمت در مقایسه با قیمت‌های پیشین نفت ایران بسیار مناسب و منطقی است. در این رابطه صاحب‌نظران با اشاره به اینکه بخش خصوصی باید آمادگی پیدا کند تا در کارزارهای بین‌المللی حضور قوی‌تری داشته باشد، معتقدند این اقدام به تدریج با ایجاد ابزارهای جدید مثل راه‌اندازی قراردادهای آتی نفت خام می‌تواند تکمیل شود؛ در این صورت ایران به قطب قیمت‌گذاری و فروش نفت دنیا تبدیل خواهد شد.

در حال حاضر بورس‌های معتبر جهانی که معاملات آتی نفت را انجام می‌دهند مکانی برای حضور بخش خصوصی واقعی و نقدینگی عموم مردم و سرمایه‌گذاران خرد و کلان هستند که این مساله به منطقه نیز سرایت کرده اما در ایران تاکنون شرکت ملی نفت ایران یگانه مرکز فروش نفت بوده که البته شیوه‌های آن نیز چندان شفاف نیست.

این در حالی است که اکنون اگرچه نام خریداران محرمانه است، اما شیوه معاملات و مبادلات مالی و بازگشت منابع ناشی از فروش و… همگی کاملا شفاف است که این مساله را باید از مزیت‌های این شیوه معاملاتی دانست. در این بین اما نگاهی به روش گذشته حضور بخش خصوصی - که البته بسیاری معتقدند نباید آن شیوه را فروش به بخش خصوصی نامید - می‌تواند وجوه تمایز فراوانی را آشکار سازد. دولت نهم و دهم با این هدف که تحریم‌های نفتی را دور بزند نفت را به اشخاصی واگذار کرد که پول آن را به خزانه برنگرداندند که دلیل آن فروش انحصاری نفت بود؛ اما اکنون فروش نفت کاملا رقابتی و با استفاده از سامانه معاملاتی و بر اساس قواعد مشخص است؛ به همین دلیل ریسک تبانی در آن به صفر می‌رسد.

از طرفی پرداخت وجه مربوط به خرید نفت و شیوه‌های بازگشت آن کاملا به‌صورت روشن و شفاف تعریف شده و بر این اساس باید گفت نواقص گذشته برطرف شده‌اند و اکنون بخش خصوصی در خدمت صنعت نفت کشور است نه این صنعت در خدمت یک بخش خصوصی انحصاری. در این بین البته برخی رسانه‌های جهان بدبینانه به موضوع نگاه کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال ifpnews در گزارشی نوشته ایران ۲۸۰ هزار بشکه نفت خود را توانسته بفروشد اما ۷۲۰ هزار بشکه آن در اولین عرضه به فروش نرفته و همین موضوع را نشانه شکست این تصمیم دانسته است.

در برابر S&P Global اتفاق روز یکشنبه گذشته را در مقایسه با عرضه‌های گذشته و همچنین برای اولین دوره عرضه‌ها موفق ارزیابی کرده و معتقد است ایران می‌تواند این روش را ادامه دهد و موفق شود. اما چه موضوعاتی اهمیت عرضه نفت را در بورس انرژی - بخوانید راه‌اندازی بورس نفت - افزایش داده است؟

همانطور که در فوق اشاره کردیم تجمیع نظرات موجود در رابطه با این اقدام ایران نشان می‌دهد چند نکته مهم وجود دارد و به عبارتی شرایط بازار نفت در دنیا به گونه‌ای است که فروش نفت ایران از کانال بورس می‌تواند در چنین شرایطی منافع کشور را به خوبی تامین کرده و از طرفی موجودیت خود را در منطقه و جهان استحکام بخشد که در این گزارش و در ادامه به تشریح این نکات پرداخته و در ادامه تلاش خواهیم کرد برخی تهدیدها در این حوزه را نیز که کارشناسان داخلی و جهانی متذکر شده‌اند، یادآوری کنیم.

تحریم ایران و پتانسیل‌های حضور خریداران جهانی

شنیده‌ها حکایت از آن دارند رئیس‌جمهور آمریکا که در تلاش بود تا میزان صادرات نفت خام ایران را به صفر برساند اکنون مجبور به پذیرش برخی معافیت‌ها برای کشورهایی شده که نفت ایران را خریداری می‌کنند. جان بولتون در این رابطه اخیرا اعلام کرده حاضر به فشار بر متحدان خود در قضیه توقف خرید نفت ایران نیست که به عقیده صاحبنظران اقتصاد سیاسی این حرف به معنای قائل شدن معافیت برای این کشورها است.

برخی کارشناسان معتقدند اگر دولت آمریکا حاضر به معافیت برای کشورهای مهمی همچون چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه شود میزان صادرات نفت ایران در محدوده ۲ میلیون بشکه در روز باقی می‌ماند که این امر عملا به معنای شکست تحریم نفتی ایران است.

در چنین شرایطی اما ورود نفت به بورس یک مزیت مهم برای جبران کسری‌های احتمالی صادرات نفت خواهد بود؛ به علاوه ضریب اطمینان خریداران نفتی ایران را افزایش می‌دهد، زیرا می‌توانند بخشی از نفت مورد نیاز خود را از بخش خصوصی خریداری کنند و در عوض خرید خود از شرکت ملی نفت را کاهش دهند. این موضوع باعث می‌شود سرعت جهانی شدن این پروسه نیز تشدید شود، زیرا به حضور سریع‌تر خریداران خارجی منجر می‌شود.

در این رابطه آنطور که مدیرعامل بورس انرژی خبر داده حدود ۱۰۰ کد بورسی برای خریداران خارجی صادر شده است که این موضوع نشان می‌دهد پتانسیل‌های زیادی برای تداوم حضور فعالان خارجی در این بازار وجود دارد که تحریم نفتی ایران می‌تواند بهانه‌ای برای تقویت آن نیز باشد. در این بین اما بسیاری از شرکت‌های کوچک و متوسط در آسیا و اروپا که مراودات گسترده مالی با آمریکا ندارند به خصوص پالایشگاه‌هایی که برای فعالیت خود به نفت ایران نیاز دارند گزینه‌های بسیار خوبی برای حضور در این فرآیند هستند که انتظار می‌رود در آینده شاهد حضور آنان باشیم. این موضوعات سبب می‌شود میزان عرضه نفت در آینده نیز افزایش یابد و زمینه‌های راه‌اندازی بازار آتی نفت خام نیز فراهم شود.

زنگ خطر رکود جهانی و معضلی به نام نفت

علائمی در حال بروز و ظهور است که نشان می‌دهد پتانسیل‌های رکود جهانی بیش از گذشته تقویت شده است. نگاهی به بازارهای کالایی حکایت از آن دارد که در ماه‌های اخیر در مقایسه با دو سال گذشته علاوه بر آنکه از سرعت رشد در بسیاری از اقتصادها و مهم‌تر از آن در بسیاری از بازارهای کالایی کاسته شده در برخی موارد حتی قیمت‌ها روندی معکوس را طی کرده‌اند. در بازارهای پایه نظیر بازار فلزات این موضوع به خوبی مشهود است. با این حال اتفاقی که در بازار نفت افتاده رشد قیمت طلای‌سیاه در جهان است. نگاهی به آمارها نشان می‌دهد نفت در یک سال گذشته ۱۵ تا ۲۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرده و این مساله به دلیل اثرات منفی که بر رشد اقتصادی دنیا به همراه دارد می‌تواند ضدمحرک مهمی برای اقتصادهای بزرگ جهان باشد.

در چنین شرایطی یک نگرانی مهم دیگر بار مشکلات اقتصادی دنیا را سنگین تر کرده است و آن اینکه اگر ایران تحریم شود قیمت نفت به چه رقمی می‌رسد؟ پیش بینی‌ها در این زمینه متفاوت است اما ارقامی بین ۹۰ تا ۱۰۰ دلار برای نفت مطرح شده است.

کشورهای عضو اوپک مانند عربستان که وعده داده بودند می‌توانند جای ایران را در بازار پر کنند به نظر می‌رسد دچار تردیدهای جدی شده‌اند و از طرفی اقتصادهای بزرگ دنیا به آمریکا فشار آورده‌اند که تحریم ایران به صلاح آنها نیست.

در چنین شرایطی ایجاد کانال‌هایی که بتواند نفت ایران را از طریق بخش خصوصی در اختیار خریداران قرار دهد بسیار حائز اهمیت است، زیرا باعث می‌شود خریداران نفت بدون آسیب از صدمات تحریم‌ها بتوانند توازن بازار را نیز تجربه کنند. البته برخی تحلیل‌ها در روزهای اخیر نیز مطرح شده از جمله اینکه آمریکا می‌تواند خرید نفت از بخش خصوصی ایران را نیز تحریم کند اما باید گفت این اقدام می‌تواند به معنای آماده‌سازی جهان برای بحران اقتصادی جدید باشد و بعید است ایالات متحده دست به چنین اقدامی بزند.

مهم‌تر آنکه سایر کشورها ثابت کرده‌اند که در این مسیر تمام و کمال به دستورات و تصمیمات ترامپ اهمیت نمی‌دهند و از منظر سیاسی نیز بر هم خوردن بازار نفت برای وی خطرناک است. به‌عنوان مثال نگاهی به رشد قیمت بنزین در بازارهای دنیا این گفته را تایید می‌کند که ترامپ اکنون در این بخش روی پوست موز قرار دارد و اگر بیش از این بازار نفت را دستکاری کند عواقب آن یقه خود وی را خواهد گرفت.

شکست هژمونی دلار و اتحادهای جدید پولی

بورس نفت خریداران را موظف کرده بهای ۸۰ درصد خرید را بر اساس ارزهایی مانند یورو، دلار، یوآن، وون و حتی شاید روپیه به کشور بازگردانند. این موضوع بسیار اهمیت دارد و می‌تواند نقطه آغازین رسمی برای شکست ابهت دلار در ابعاد تجاری نفت به حساب بیاید. در بحث تجارت غیرنفتی نیز کشور به دنبال اعمال سیاست‌هایی است تا بتواند مبادلات کالایی را بر اساس ارزهای محلی یا یورو پیش ببرد.

در این مسیر کشورهایی مثل چین، هند، روسیه و ترکیه و اتحادیه اروپا نیز چراغ سبز نشان داده‌اند. برخی تحلیل‌ها نیز معتقدند اروپا از اینکه یورو را جایگزین دلار در مبادلات جهانی کند بسیار راضی است بنابراین تلاش می‌کند تا این اتفاق بیفتد. بنابراین اتخاذ این سیاست در مبادلات نفت خام از کانال بورس می‌تواند فرآیند فروش را تسهیل و حضور کشورهای خریدار را نیز تسریع کند.

کشورها عموما مایلند مبادلات را بر مبنای ارزهای محلی انجام دهند و هرچند این مساله برای اقتصاد ما چندان خوشایند نیست زیرا باعث وابستگی ما به واردات کالاها از همان کشورها می‌شود اما به هر حال مانع از وقفه در فروش نفت کشور می‌شود. به نظر می‌رسد مکانیزم فروش نفت از کانال بورس مقدمات اتحاد برای کاهش نقش دلار در بازارهای مختلف ایران را فراهم خواهد ساخت و برخی بحران‌ها در حوزه ارزی را نیز که اخیرا نمونه‌هایی از آن را شاهد بودیم مدیریت خواهد کرد.

حمایت اروپا از ایران و پتانسیل‌های مهم آن

مهم‌ترین‌ تفاوتی که باید بین دور جدید تحریم‌های نفتی ایران و دوره قبلی آن قائل بود حضور اروپا در کنار ایران و رودررویی با آمریکا است. اروپا از ابتدای خروج ترامپ از برجام بر ضرورت حفظ توافق هسته‌ای تاکید و در اقداماتی فشرده تلاش کرد تا مانع از خروج ایران از این توافق مهم بین‌المللی شود. به همین دلیل تلاش کرد تضمین‌هایی به ایران بدهد که تشکیل صندوق مالی به نام SPV یکی از این نمونه‌ها است.

بسیاری از سران کشورهای اروپایی که با مقامات ایرانی گفت‌وگو کرده‌اند یا با حضور در اتاق بازرگانی با بخش خصوصی ایران دیدار کرده‌اند بر این نکته متفق‌القولند که شاید آمریکا بتواند مانع از حضور شرکت‌های بزرگ شود اما قطعا نمی‌تواند شرکت‌های کوچک و متوسط را تحریم کند با این حال راه‌اندازی این صندوق مالی می‌تواند مبادلات مالی بین پالایشگاه‌های اروپایی را با فروشندگان نفت ایران - چه دولت و چه بخش خصوصی - تسهیل کند. حضور کشورهایی ماند چین، روسیه و ترکیه نیز در این صندوق بار تحریم نفتی ایران را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد.

مشکلات اوپک و تحکیم موقعیت ایران

اوپک به‌عنوان یک کارتل مهم نفتی در جهان همواره نقش بسیار مهمی در تنظیم بازار نفت بر عهده داشته است. با این حال به نظر می‌رسد این نقش در سال‌های اخیر تا حدی تضعیف شده و در این بین باید همکاری کشورهای غیراوپکی از یکسو و تولیدکنندگان نفت شیل از سوی دیگر را نیز در معادلات خود لحاظ کند. این موضوعات باعث شده در سال‌های اخیر جلسات مهمی بین کشورهای اوپکی و غیراوپکی برای تنظیم بازار برگزار شود. به نظر می‌رسد در دورن اوپک نیز اتحاد بین کشورها به‌شدت به مرزهای شکننده‌ای رسیده به‌طوری‌که عربستان، کویت، امارات در یکسو و ایران، عراق، قطر در سوی دیگر قرار گرفته‌اند.

البته سایر کشورهای عضو نیز در این دسته‌بندی قرار گرفته‌اند. این چالش‌ها شرایطی را به‌وجود آورده که این کارتل به جای آنکه به فکر ارتقای منافع جمعی اعضا باشد حالت سیاسی و تک‌بعدی به خود گرفته است.

در چنین شرایطی کاهش سهم صادرات نفت ایران به دلیل تحریم‌ها اوپک را در شرایط سختی قرار داده است.

ایران نیز بنا بر شرایط حاکم بر این سازمان باید از ظرفیت‌های داخلی خود برای جلوگیری از توقف صادرات نفت و حتی کاهش آن استفاده کند که این اتفاق نیز به واسطه عرضه نفت توسط بخش خصوصی خواهد افتاد. این اقدام خلأهای حمایتی اوپک را برطرف می‌کند و البته قطعا مورد حمایت کشورهای بیطرف عضو این سازمان نیز خواهد بود.

کارشناسان در این رابطه با اشاره به سهم بالای ایران در اوپک معتقدند اینکه ایران تصمیم به ایجاد بازاری برای فروش نفت خود بگیرد موضوع عجیبی نیست و حتی ضروری است زیرا اولا بارها در معرض تحریم‌های نفتی قرار گرفته و ثانیا قیمت‌پذیری آن باعث شده تا هزینه‌های زیادی را متقبل شود.

این در حالی است که هزینه‌هایی که برای دور زدن تحریم‌ها تاکنون به عهده گرفته مشکلات زیادی را برای صنعت نفت و بازار نفت ایران و حتی شرکای آن ایجاد کرده است. این شرایط را هیچ یک از کشورهای دیگر عضو اوپک ندارند و متاسفانه هیچ تعهدی هم در قبال یکی از مهم‌ترین اعضای سازمان خود احساس نمی‌کنند.

در پایان باید گفت ایران در شرایط کنونی از وضعیت به نسبت بهتری در مقایسه با گذشته برخوردار است. ورود ایران به باشگاه بورس‌های نفت دنیا برای ایران، منطقه و دنیا اهمیت بالایی دارد.

انتشار اخباری که نشان می‌دهد آمریکا پذیرفته بدون حضور ایران نمی‌توان بازار جهانی نفت و سایر فرآورده‌ها را کنترل کرد و این مساله باعث شد تا معافیت‌هایی را برای کشورهای مختلف در نظر بگیرد. در این بین تداوم عرضه‌های نفت در بورس، تقویت ابزارهای معاملاتی بورس انرژی، تسهیل زیرساخت‌های لازم برای حضور فعال‌تر بخش خصوصی در معاملات و صدور محموله‌های خریداری شده، بیمه و… همگی باید در دستور جدی دولت قرار بگیرد.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.