علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با «تجارتنیوز»:
هیچ منابع جایگزینی برای جبران ناترازی بنزین وجود ندارد/ یارانه بنزین در جیب اقشار مرفه
در رابطه با موضوع بنزین اجماع واحدی بین کارشناسان وجود ندارد. برخی اصلاح زیرساختها را ضروری میدانند در حالی که دیگران حذف یارانه بنزین را راهحل مشکلات ساختاری میدانند. مخالفان افزایش قیمت، آن را عامل تورم و فشار اقتصادی میدانند اما موافقان بر تاثیر مثبت حذف یارانه بر عدالت اجتماعی تاکید دارند.
موضوع افزایش قیمت بنزین، پس از تجربه آبان 98، به یکی از حساسترین موضوعات جامعه تبدیل شده است. مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری، روز دوشنبه 12 آذر ماه در یک گفتوگوی تلویزیونی در پاسخ به این سوال که آیا بنزین گران میشود پاسخ داد: اگر ارز به واردات بنزین تخصیص داده نشود، باید از محل دیگری آن را جبران کرد.
این اظهارات، نشان از عزم جدی دولت برای افزایش قیمت بنزین دارد. اما در این میان، اجماع واحدی بین اقتصاددانان و کارشناسان وجود ندارد. برخی معتقدند ابتدا باید مشکلات زیرساختی اصلاح شود و سپس اقدام به اصلاح بازار انرژی کرد. دلایل معیشتی و ساختاری در اقتصاد ایران، این گروه را به اتخاذ چنین موضعی واداشته است.
یکی از موارد اساسی، ضعف صنعت پالایش کشور است. ایران کشوری نفتی است و واردات بنزین در چنین کشوری، اتفاقی اسفناک است و نشان از مشکلات کلان زیرساختی و مدیریتی دارد. مورد دوم، بیکیفیت بودن بنزین داخلی و البته پرمصرف بودن خودروهای داخلی است که مستقیماً نتیجه سیاستهای انحصاری دولتهاست.
نکته جالب توجه دیگر، موضوع اثرگذاری قیمت بنزین بر تورم و هزینه حملونقل است. برخی معتقدند افزایش قیمت بنزین مستقیماً بر هزینه حملونقل و دیگر کالاهایی که هزینه حملونقل در آنها لحاظ شده اثر میگذارد. از این رو، تنها افرادی که خودرو دارند از این اقدام متضرر نخواهند شد.
با این حال برخی دیگر از کارشناسان معتقدند یارانه بنزین بیشتر به قشرهای پردرآمد اختصاص داده شده و ارتباطی بین بالا رفتن هزینه حملونقل و افزایش قیمت بنزین وجود ندارد و اقشار پردرآمدی که خودروهای متعدد دارند، گروهی هستند که بیشترین اثر حذف یارانه بنزین را احساس خواهند کرد.
این گروه از کارشناسان، عمده مشکلات ساختاری ذکرشده را معلول قیمت پایین حاملهای انرژی از جمله بنزین میدانند و عقیده دارند تخصیص یارانه اکثر این مشکلات را رقم زده است و تا یارانه انرژی حذف نشود، عزمی برای اصلاح کیفیت خودروسازی، وضعیت پالایشی و... وجود نخواهد داشت.
ادعای وجود منابع غیرضروری در بودجه مطلقاً نادرست است
علی سعدوندی، اقتصاددان، در گفتوگو با تجارتنیوز مطرح کرد: دولت بهسمت ناترازیهای بزرگ پیش میرود و اقتصاد کشور در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. برخی ادعا میکنند که در بودجه منابع غیرضروری وجود دارد و میتوان سهم این درصدها را کم کرد تا قیمت بنزین افزایش پیدا نکند. این ادعا که منابع دیگری برای تامین هزینهها وجود دارد، مطلقاً نادرست است.
او ادامه داد: به نظر میرسد بودجه عمرانی کشور عملاً صفر شده است؛ هرچند بهظاهر گفته میشود این بودجه افزایش یافته، شواهد نشان میدهد بودجه عمرانی اساساً وجود ندارد. حتی بودجه جاری نیز کفاف هزینههای روزمره را نمیدهد.
تخصیص منابع به منظور واردات کالاهای اساسی بزرگترین خطای تمدنی در هزار سال گذشته است
به گفته سعدوندی، بیتردید دولت باید صرفهجویی و اتلاف منابع را متوقف کند. ادامه مسیر فعلی در مصرف بالای حاملهای انرژی، بهویژه گاز، بنزین و گازوئیل، با قیمتگذاری فعلی که تقریباً به سمت صفر حرکت کرده امکانپذیر نیست و دولت نمیتواند این روند را ادامه دهد.
او تشریح کرد: اینکه گفته میشود منابع برای کالاهای اساسی تخصیص داده شود، یکی از بزرگترین خطاهای تمدنی ما در هزار سال گذشته است. تخصیص منابع ارزی به واردات کالاهای اساسی باعث شده تولید این کالاها در داخل شکل نگیرد. اگر خدای ناکرده جنگ یا بحرانی پیش بیاید، کشور با قحطی و مشکلات بسیار جدی مواجه خواهد شد.
سعدوندی ادامه داد: بهجای نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، گسترش قطارهای سریعالسیر یا ایجاد زیرساختهای حملونقل، تمام منابع کشور صرف تولید و واردات بنزین شده است. نتیجه این سیاستها نهتنها به ناترازیهای بودجهای انجامیده، بلکه آلودگی ناشی از مصرف بالای سوخت نیز آسیبهای جدی به کشور وارد کرده است.
او در توضیح وضعیت کنونی گفت: به نظر میرسد وضع موجود یکی از بدترین تصمیماتی است که در تاریخ ایران اتخاذ شده است. همه این تصمیمات اشتباه با هم گرفته و ادامه داده شدهاند تا جایی که اکنون کشور با ناترازیهای متعدد مواجه شده و آینده نامعلوم است.
یارانه بنزین صرف قشرهای خاص میشود
سعدوندی تصریح کرد: یکی از مسائل مهم این است که منابع محدود کشور به سمت اولویتهای اشتباه هدایت شده است. برای مثال، در حالی که بسیاری از مدارس تهران و سیستان و بلوچستان در شرایط بسیار نامناسبی هستند و حتی در برابر یک زلزله کوچک مقاومتی ندارند، روزانه ۱۳۰ میلیون لیتر بنزین مصرف میشود که بخش عمده آن در اختیار قشرهای خاص و مرفه قرار میگیرد.
او خاطرنشان کرد: در حال حاضر مدارس سیستان و بلوچستان کپری هستند. منابع به ساخت مدرسه تخصیص پیدا نمیکند اما صرف قشرهای خاص برای مصرف بنزین میشود.
ارتباط افزایش هزینه حملونقل با قیمت بنزین قطع شده است
او با انتقاد از برخی اقتصاددانان گفت: برخی از اقتصاددانها معتقدند یارانههای سوخت به تاکسیها و رانندگان اسنپ تعلق میگیرد و این افراد با افزایش قیمت بنزین متضرر خواهند شد. شاید این حرف تا حدی درست باشد اما اساساً رابطه افزایش هزینه حملونقل با قیمت بنزین قطع شده است. یعنی اگر نمودار رشد هزینه حملونقل در کنار نمودار تورم قرار بگیرد، تقریباً یکی هستند.
این اقتصاددان ادامه داد: هزینه تمامشده تا حدودی کاهش پیدا کرده است اما رابطه مستقیمی با قیمت بنزین ندارد. این موضوع نشان میدهد این تحلیلها نادرست است. موضوع آن است که منابع بهدرستی مدیریت نشده و اتلاف شده است، که نتیجه آن ناترازیهای متعدد اقتصادی است که خود را در تورم نشان میدهد.
او در مورد اثرگذاری یارانه بنزین گفت: قشرهای فرودست بیشتر تحت تاثیر تورم قرار میگیرند اما مشکل اینجاست که این منابع عمدتاً به دهک دهم درآمدی اختصاص مییابد. افرادی که دارای چندین خودرو هستند و برای مثال، به دلیل قیمت پایین گاز در مناطق ییلاقی، ویلاسازی کردند و از رفاه بالایی برخوردارند. این سطح از رفاه در کمتر کشوری دیده میشود. در این بین، دهک دهم و بیش از همه صدک درآمدی جامعه یعنی ثروتمندترین افراد کشور، بالاترین سهم را از یارانهها دارند.
قیمت پایین سوخت باعث شده است انگیزه سرمایهگذاری برای کاهش مصرف وجود نداشته باشد
آنطور که سعدوندی توضیح داد: ایراد اساسی این است که سیگنال قیمتی در مصرف انرژی اشتباه است. قیمت پایین سوخت باعث شده مردم و شرکتها انگیزهای برای کاهش مصرف یا سرمایهگذاری در بهینهسازی نداشته باشند. نمیتوان یارانه بنزین پرداخت کرد و از طرف دیگر از خودروساز انتظار داشت خودروهای با مصرف پایین تولید یا وارد کند.
او افزود: کاهش مصرف سوخت اولویت جامعه نیست و اگر خودرو کممصرف هم وارد شود، کسی خریداری نمیکند. این موضوع به دلیل یارانه بنزین است. در هیچ کشور متمدنی به سوخت یارانه داده نمیشود. بالعکس، در اغلب کشورها از سوخت مالیات گرفته میشود تا بروندادهای منفی آن، مانند آلودگی هوا، کنترل شود. یارانه سوخت باعث میشود نیروی کار بیکار شود و در مقابل ماشین و انرژی یارانهای جایگزین نیروی انسانی شود.
سعدوندی در نهایت متذکر شد: سیاستهای اشتباه باعث شده اقتصاد کشور به مسیر بیبازگشتی هدایت شود. این همان مسیری است که کشورهایی مانند ونزوئلا و زیمبابوه طی کردند و به بحرانهای عمیق اقتصادی رسیدند. در همان کشورها هم فرهیختگان در دانشکدههای اقتصاد، مسائل را کاملاً معکوس بیان میکردند. در نتیجه این تحلیلها، این مشکلات رخ داد. متاسفانه در ایران نیز نشانههایی از اجماع اشتباهی برای حرکت به سمت بحرانهای گسترده دیده میشود.
برای مطالعه بیشتر صفحه سوخت و انرژی را دنبال کنید.
نظرات