ماجرای ردصلاحیت حسن روحانی چه بود؟
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: هاشمی رفسنجانی در دوره قبل انتخابات خبرگان بیش از دو میلیون رأی آورد و رکورد را هم شکست. ولی همین کسی که در انتخابات خبرگان تهران دو میلیون رأی داشت را در انتخابات ریاست جمهوری قبل از آن حذف کردند. نشان میدهد که اینها دغدغه مشارکت حداکثری و اصلا اعتقادی به انتخابات ندارند.
به گزارش تجارتنیوز، بخش هایی از گفتوگو با محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم را در ادامه میخوانید:
در مورد فضای انتخابات و رد صلاحیت آقای روحانی نظر شما چیست؟
این نوع برخوردها جز هزینه برای نظام، چیزی در پی ندارد. بحث من درباره شخص آقای روحانی نیست، ولی در یک نظام جمهوری اسلامی که از اول بر اساس صداقت، عدالت و رأی مردم بنا نهاده شده بود و امام هم روی رأی مردم اصرار داشتند، کار دارد به جایی میرسد که خودیترین و با سابقهترین افراد انقلاب را حذف میکنند؛ امثال آقای هاشمی گرفته که در انتخابات سال ۹۲ ایشان را تأیید صلاحیت نکردند و ممکن است فردا نوبت افراد دیگر هم بشود.
جریانی پشت پرده دارد کار میکند و این جریان هیچ اعتقادی به انتخابات، رأی مردم و دموکراسی ندارد و با یک انتخاب حداقلی صوری هم راضی است که قدرت و ثروت در دستش باشد. و الّا معنا ندارد کسی که هشت سال رئیس جمهور یک کشور بوده، چند دوره در مجلس حضور داشته و دبیر شورای عالی امنیت ملی هم بوده، یعنی حساسترین مسئولیتهای کشور را داشته و الآن بگویند شما صلاحیت مجلس خبرگان را ندارید. اینها نشان دهنده حرکت یک جریان خیلی خطرناک است.
این جریان هیچ اعتقادی به شخص امام خمینی ندارد و اصلا اعتقادی به انقلاب هم ندارد؛ فقط اعتقاد دارد به قدرت مافیای خودش که میخواهد در کشور بماند. لذا من به آینده این انتخابات خیلی خوشبین نیستم؛ که چگونه برگزار خواهد شد.
تأثیر این موضوع بر مشارکت چقدر خواهد بود؟
من فکر میکنم آنها دغدغه مشارکت ندارند. کسانی که این افراد را حذف میکنند، اصلا دغدغه مشارکت حداکثری ندارند. اگر دغدغه مشارکت حداکثری داشتند، برخوردهای اینها باید به گونهای دیگر بود که سلایق مختلف شرکت کنند. اینها میخواهند فقط یک سلیقه شرکت کند؛ آن هم سلیقهای که آنها میپسندند. آقای هاشمی رفسنجانی در دوره قبل انتخابات خبرگان بیش از دو میلیون رأی آورد و رکورد را هم شکست. ولی همین کسی که در انتخابات خبرگان تهران دو میلیون رأی داشت را در انتخابات ریاست جمهوری قبل از آن حذف کردند. نشان میدهد که اینها دغدغه مشارکت حداکثری و اصلا اعتقادی به انتخابات ندارند.
در زمان حیات امام هم بعضی از سران، که متفکر و چهرههای علمی هم بودند، بنیادگراهایی بودند که اعتقاد نداشتند در جمهوری اسلامی باید انتخابات وجود داشته باشد. جلوی امام جرأت نمیکردند اظهارنظر کنند؛ میگفتند مصلحتی است یا چیزی نمیگفتند. ولی الآن فضا برای آنها باز شده، عملا اظهارنظر میکنند و به نظر من در شورای نگهبان هم نفوذ دارند. من معتقدم دغدغه مشارکت حداکثری اصلا برای آنها مطرح نیست؛ ولو رهبری هم از مشارکت حداکثری سخن بگوید، آنها اصلا گوش به این حرفها هم ندارند و کار خودشان را میکنند. چرا که از نظر آنها یک سلیقه باید حاکم شود.
حال و روز امروز کشور را در مسأله اقتصاد و سیاست میبینید. یعنی مجلسی در دوره قبل درست شد و دولتی بر سر کار آمد که میگفتند یقینا مشکل حل میشود، ولی مشکلات ما صد چندان شد. از سیاست خارجی و مسائل منطقهای گرفته تا اقتصاد و تورم، دلار ۲۵ هزار تومانی را به ۵۵ هزار تومان رساندهاند. یعنی الآن داریم نتیجه حاکم کردن سلیقه واحد در کشور را میبینیم؛ که هیچ مشکلی از کشور حل نشد بلکه به مراتب از هر جهت بدتر شد.
به نظر شما وقتی رئیس جمهور هشت سال کشور با ۲۴ میلیون رأی را رد صلاحیت میکنند، بی حرمتی به مردم نیست که دو دوره ایشان را انتخاب کرده بودند؟
این جریان اصلا اعتقاد به رأی مردم ندارد و هیچ حرفهای امام خمینی را هم قبول ندارد و فقط میخواهد حکومت کند. لذا الآن ما انسانهای فرهیخته و خوبی را در مملکت داریم که همه بر کنار نشستهاند و در انزوا هستند. آدمهایی وزیر و وکیل شدهاند که به نظر من هیچ صلاحیت و لیاقت این کار را نداشتند. الآن آموزش و پرورش ما بسیار وضع بدی دارد، جنگهای شادی که مربوط به جوانان است بسیار منحط شده و به گونهای با هنرمندان صحبت میکنند که اصلا هنر کشور دارد از بین میرود.
اینها چیزهایی است که انسان خیلی باید تأسف بخورد. در آستانه انتخابات چند نفر را اعدام میکنند، که به نظر من اصلا درست نبود.
نظرات