نگاهی به بازار بزرگی که صنعت گردشگری ایران تاکنون از آن غفلت کرده است
گردشگری ایران باید «شرقگرا» شود
عمده گردشگران ورودی به ایران از کشورهای غیرغربی میآیند و با این حال، بسیاری از توجهها در این صنعت، معطوف به کشورهای غربی و اروپایی است. ایران باید گردشگری با نگاه به شرق را هم بیازماید.
دکترین نگاه به شرق در توسعه گردشگری ایران، همخوان با زیرساختها و حساسیتهای سیاسی، فرهنگی و امنیتی و اثربخشترین راهکار برونرفت از رکود حاکم بر صنعت گردشگری ایران و منطبق با اصول اقتصاد مقاومتی است. در این نوشته، به جزئیات این موضوع پرداخته شده است.
به گزارش تجارتنیوز، درحالحاضر فعالیت هدفمند دفاتر خدمات مسافرتی در گردشگری ایران در حوزه جذب توریست با محوریت بازارهای اروپایی است و نگاه به غرب در گردشگری محدودیتهای فرهنگی، سیاسی، امنیتی و حتی زیرساختی دارد درحالیکه برخی از انواع گردشگری، اساسا این محدودیتها و حساسیتها را با خود به همراه ندارند.
بهعبارتی توسعه گردشگری با رویکرد نگاه به غرب، یکسری محدودیتهای فرهنگی، سیاسی و امنیتی را به همراه دارد؛ ضمن اینکه به دلیل علائق و سلایق توریست غربی، از نظر زیرساختی نیز صرفا پنج استان و شهر و کمتر از ۲۰ هتل آنهم چهار یا پنج ستاره و در چهار تا شش ماه سال در این مدل توسعه، نقش ایفا میکند که البته این محدودیتها ناشی از نوع نگاه سنتی، محدود و پراکنده فعالان و برنامهریزان حوزه گردشگری است که نتیجه فعالیت تورگردانی جذب کمتر از صد هزار توریست غربی است و هیچ کشور اروپایی هم در لیست ١٠ کشور اول به لحاظ جذب و ورودی توریست به ایران نیست.
پیشنهاد جایگزینی برای این موضوع نگاه به بازار کشورهای همسایه و شرق است. توسعه گردشگری با رویکرد نگاه به شرق، علاوه بر کاهش حساسیتهای فرهنگی، سیاسی، امنیتی، زیرساختهای مورد نیاز آن نیز تا حد زیادی فراهم است؛ ضمن اینکه همه ایران و اغلب شهرها و حتی روستاها و صدها مرکز اقامتی با سطوح درجهبندی مختلف و در تمام سال میتوانند در این دیدگاه توسعهای، نقش ایفا کنند.
درحالحاضر گردشگری ایران، در حالی از کمبود هتل و ظرفیت اقامتی در مقاصد سنتی مانند تهران، اصفهان، شیراز و برخی شهرهای تاریخی، رنج میبرد که از آن طرف صدها هتل و مرکز اقامتی در بیش از ٢٥ استان کشور از خالیبودن و نداشتن توریست در رنج و فشار اقتصادی هستند.
همین کمبود و تناقض و عدم توزیع مکانی مناسب در سایر ارکان گردشگری، ازجمله در حملونقل هوایی نیز مشاهده میشود بهنحویکه، ظرفیت مسافری و گردشگرپذیری خطوط حملونقل هوایی در مسیرهای منتهی به مقاصد سنتی گردشگران ورودی، با کمبود یا فشار مواجه است، درحالیکه استانهای غیرمقصد برای توریست غربی، دقیقا مشکلی برخلاف این دارند.
تاکنون کارهای پراکنده مطالعاتی دراینخصوص انجام شده و البته در مطالعات دانشگاهی هم در این رابطه کارهایی انجام شده ولی نگاه بخش خصوصی و فعالان گردشگری در حوزه ورود توریست به کشور که البته کمتر از ۵۰ دفتر خدمات مسافرتی است، صرفا به سوی بازارهای غربی است؛ سازمان متولی هم متأثر از این نگاه اغلب در نمایشگاههای خارجی بازار هدف کشورهای اروپایی شرکت میکند؛ هرچند پروتکلهای همکاری با اغلب کشورهای شرقی وجود دارد ولی پیگیری نمیشود.
البته باید مطالعات گستردهای مبنی بر تعریف شرق و بازارهای هدف و طرحها، پروژهها و ایدههای مختلف منطبق با اسناد بالادستی و همخوان با کمیت و کیفیت اجزا و ارکان صنعت گردشگری کشور و همچنین همخوان با حساسیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی انجام شود. بهطورکلی میتوان به طرح گردشگری سلامت؛ گردشگری پزشکی؛ گردشگری زیارتی؛ گردشگری ادبی؛ طبیعتگردی و سایر انواع گردشگری که در سلیقه و علاقه مردمان شرقی وجود دارد، بهعنوان تعدادی از دهها طرح عملیاتی و اجرائی با رویکرد نگاه به شرق در توسعه گردشگری ایران اشاره کرد.
گردشگری سلامت؛ گردشگری پزشکی؛ گردشگری زیارتی یا گردشگری ادبی از این جهت یک راهکار اثربخش در برونرفت از رکود و محدودیتهای خودساخته و خودخواسته است که در اغلب بررسیها و مطالعات بازار و سنجش کمی و کیفی حجم و اندازه بازارهای جدید، معطوف به شرق است، درعینحال که ظرفیتهای خوبی هم در جذب گردشگر با این موضوعات از غرب وجود دارد.
در گردشگری با نگاه به شرق فقط پنج استان، ۲۰هتل و در چند ماه سال درگیر طرح نخواهد بود. بلکه در رویکرد نگاه به شرق، همه شهرها و استانهای کشور و صدها مرکز اقامتی با سطوح مختلف درجهبندی و در همه ماههای سال مشمول اجرای طرح میتوانند باشند که این توزیع زمانی و مکانی یک مزیت نسبی و ویژگی ممتاز در توسعه گردشگری با نگاه به شرق محسوب میشود.
در زمینه کار اجرائی هم تاکنون برخی کارها اجرائی شده است، بهطور مثال اخیرا یک طرح گردشگری در دست اجراست که برای آن برنامهریزی و سازماندهی نیز صورت گرفته است و براساس سیاست پرهیز از اقدامات سنتی محدود و پراکنده و با نگاه به شرق و بهویژه به کشورهای همسایه و با تعریف یک پروژه ملی با بهکارگیری ظرفیتهای موجود و البته خالی کشور برنامهریزی شده که در فاز نخست، ١٥ استان کشور را درگیر طرح خواهد کرد که اتفاقا برخی از این استانها نهتنها همانند اصفهان و شیراز با کمبود ظرفیت اقامتی و خدمات سفر و حتی درمانی مواجه نیستند بلکه با ضررهای ناشی از ظرفیت خالی در اغلب ماههای سال دستبهگریبان هستند.
در همین طرح گردشگری پزشکی که میتوان از آن بهعنوان یک طرح توسعه گردشگری با نگاه به شرق یاد کرد، علاوه بر توزیع مکانی و توسعه مقاصد و استفاده از تعداد بیشتری از مراکز اقامتی کشور در شهرهای مختلف ایران، برخلاف گردشگری سنتی که از غرب به دنبال توریست است، فصول پیک و محدودیت زمانی سفر نیز ندارد و به دلیل هدفی که از سفر وجود دارد، همه سال میتواند فصل پیک گردشگری پزشکی باشد.
بنابراين توزیع مکانی و زمانی حاصل از نگاه به شرق در برنامهریزی توریسم میتواند ظرفیت موجود و خالی کشور در صنعت گردشگری، مثلا هتلهای اغلب استانهای کشور را بر مدار بهرهبرداری قرار دهد و همه ماههای سال را فصل پیک گردشگری کند و بهعبارتی امكان بهرهگیری بیشتر از امکانات موجود را فراهم كند. البته علاوه بر هتل باید به حملونقل پذیرایی راهنمایان گردشگری و بهرهمندی جوامع محلی نیز اشاره کرد.
از طرفی در انواع گردشگری با نگاه به شرق، فعالان بخش خصوصی به جای رقابت فرسایشی در بازارهای محدود غربی و مقاصد سنتی، بازار بزرگتری را پیشروی خود دارند که به دلیل نوپابودن، فرصت حضور و رقابت را برای تعداد بیشتری از فعالان گردشگری فراهم میکند و این مهم دقیقا در شرایطی است که بیش از سه هزار دفتر خدمات مسافرتی ایران و سایر بخشهای صنعت گردشگری ایران با دههاهزار نفر نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، بنا به دلایل مختلف با ٥٠ دفتر خدمات مسافرتی که در حوزه ورود گردشگران خارجی (غربی) فعالاند، توان رقابت ندارند.
بنابراين توسعه گردشگری با نگاه به شرق، فرصت جدیدی را برای فعالان صنعت گردشگری، بهویژه برای این حجم از دفاتر خدمات مسافرتی که فعالیتي در عرصه ورود گردشگر خارجی به ایران ندارند؛ فراهم میکند و قطعا حجم عمده سرمایه مادی و انسانی موجود در دفاتر خدمات مسافرتی و سایر بخشهای صنعت گردشگری ایران که درحالحاضر اغلب در خروج ارز از کشور به دلیل اجرای تورهای خروجی فعالاند، به صادرات نامرئی و ارزآوری حاصل از ورود توریست شرقی هدایت خواهند شد.
در همین حال اغلب کارشناسان اقتصادی و سیاسی همکاریهای منطقهای و تبادلات فرهنگی و اقتصادی با کشورهای شرق و منطقه و همسایه را کمریسکتر و سهلالوصولتر تحلیل میکنند و پروتکلهای همکاری دولتهای منطقه با ایران بهمراتب بیشتر و گستردهتر از همکاری ما با کشورهای غربی است؛ بنابراين میتوان طرحهای توسعهای در گردشگری را با نگاه به کشورهای همسایه و بهویژه بازارهای شرقی از جمله طرحهای هوشمندانه و بهموقع، حسابشده و با قابلیتهای اجرائی و اقتصادی مناسب بهخصوص منطبق بر اصول و مفاهیم اقتصاد مقاومتی در حوزه صنعت گردشگری دانست.
البته باید ابعاد اشتغالزایی و کاهش تبعات سیاسی- امنیتی در مقایسه با توریست غربی، قرابتهای فرهنگی و توزیع عادلانه درآمدهای حاصله را نيز در مدار قرارگیری سایر جاذبههاي گردشگری و ظرفیتهای کشور كه در تمدن شرقي مورد استقبال است، به ویژگیها و محاسن دکترین توسعه گردشگری با نگاه به شرق افزود.
موضوع از استدلال و منطق قوی برخوردار است، البته که باید بخش خصوصی توجیه و هدایت شود و باید مزیتهای اقتصادی این استراتژی را برای فعالان بخش خصوصی بیان کرد. فعلا که فقط ۵۰ دفتر خدمات مسافرتی بازار محدود خود را در غرب دارند و منافع اقتصادی آن را هم میبرند، قطعا برایشان توجیه ندارد که تغییر بازار دهند بنابراين وظیفه دولت است که بازارها را بزرگ کند و بخش خصوصی را هدایت كند و به این بازاری که سالها از آن غفلت کردهایم، بهطور هدفمند ورود کنیم؛ البته همین الان حجم عمده و بخش اعظم توریست ورودی از کشورهای همسایه و شرقی است؛ اما خودجوش و بدون تور و بدون سرو صدا.
درحالیکه وقتی اسم توریست میآید همه نگاهشان به غرب است؛ بخش خصوصی هم فقط میخواهد از اروپا توریست بیاورد. دولت هم فقط نگاه به نمایشگاههای اروپایی دارد و این در حالي است که هیچ توفیقی هم به دست نیاوردیم. حجم توریست اروپایی و اساسا غربی ما کمتر از صدهزار نفر است؛ یا عددی نزدیک به این.
در این شرایط دولت و بهطور خاص سازمان متولی همزمان با رشد فعالیتهای مرتبط با جذب توریست از بازارهای سنتی غربی که همهساله هزینههای زیادی برای بازاریابی و تبلیغات و شرکت در نمایشگاههای غربی صرف ميكند، بايد بهطور محسوس یک تغییر رویکرد را در کار فعالان بخش خصوصی بهویژه دفاتر خدمات مسافرتی به وجود آورده و نهادینه کند و باید آژانسها را به سمت کشورهای همسایه و شرق سوق دهد؛ کما اینکه دفاتر قدیمی که روی بازارهای غربی کار میکنند نیز به کار خود ادامه دهند؛ این دو با هم مغایرتی ندارد.
از طرفی سازمان متولی و برنامهریزان کشور بايد با تدوین سازوکارهای مناسب اعم از قوانین، ایجاد زیرساختهای تکمیلی، آموزش، تدوین فرایندها و روشها، تسهیل خدمات سفر اتباع خارجی بهویژه اتباع کشورهای همسایه و شرقی، معرفی جاذبههای توریستی و ظرفیتهای منطبق با نیازها و علايق و سلايق ملتهای شرقی و اولویتبخشی به گردشگری با نگاه به شرق، بتوانند مسیر همواری را پیشروی مجریان و فعالان این حوزه قرار دهند تا قبل از اینکه مزیت نسبی ما در گردشگری سلامت یا گردشگری ادبی یا فرهنگی مثل زبان فارسی یا سایر انواع گردشگری که مبتنی بر قرابتهای مذهبی و فرهنگی و اقوام است به دست کشورهای همسایه از بین نرفته است، بتوانیم بازارهای شرقی را تصاحب کنیم.
منبع: شرق
نظرات