چرایی تفاوت در نرخ ارز واقعی و عدم کارایی آن
تاکنون اعداد متفاوتی برای نرخ ارز واقعی اعلام شده که باعث سردرگمی جامعه شده است.
تاکنون اعداد متفاوتی برای نرخ ارز واقعی اعلام شده که باعث سردرگمی جامعه شده است. با توجه به تفاوت بسیار زیاد در نرخ ارز واقعی اعلامی، به نظر میرسد محاسبه آن، کارایی چندانی برای اقتصاد ایران ندارد.
به گزارش تجارتنیوز، یکی از موضوعاتی که به هنگام نوسان نرخ ارز بسیار مورد توجه قرار میگیرد نرخ واقعی ارز است. وقتی بازار ارز از تعادل خارج میشود و قیمتها بیثبات میشوند اولین سوالی که پیش میآید این است که نرخ ارز در چه نقطهای به ثبات خواهد رسید و در چه قیمتی بازار به تعادل میرسد.
این سوال باعث میشود تا کارشناسان و رسانهها به دنبال یافتن نرخ واقعی ارز بروند. در ماههای اخیر نیز با نوسان شدید نرخ ارز، کارشناسان و رسانههای مختلف به بررسی نرخ ارز واقعی پرداختهاند و اعداد بسیار متفاوتی را برای آن اعلام کردهاند. این اعداد آنقدر متفاوت هستند که نه تنها به ایجاد دیدگاه درست پیرامون آینده نرخ ارز کمک نکردهاند بلکه باعث سردرگمی مردم و فعالان اقتصادی شدهاند.
نگاه به این تحلیلها نشان میدهد اعدادی بین دو تا دوازده هزار تومان برای نرخ واقعی ارز اعلام شده است. بازهای حدود ده هزار تومانی برای نرخ واقعی ارز بسیار بازه بزرگی است و این سوال را ایجاد میکند که چنین تفاوتی چرا و چگونه ایجاد شده است. برای پاسخ به این سوال باید روش محاسبه نرخ ارز واقعی را بررسی کرد.
در ابتدا به این نکته باید توجه کرد که نرخ ارز واقعی همان نرخی است که در بازار رقابتی شکل میگیرد. یعنی اگر بازار به درستی شکل گرفته باشد و تعداد زیادی عرضهکننده و تقاضاکننده ارز در بازار وجود داشته باشد و دولت در آن مداخله نکند یا مداخله حداقلی برای برقراری نظام ارز شناور مدیریت شده داشته باشد نرخی که در بازار تعیین میشود همان نرخ ارز واقعی خواهد بود.اما به دلایل مختلفی که در اینجا امکان بررسی آنها وجود ندارد در ایران بازار ارز رقابتی شکل نگرفته است.
در این بازار از یک سو عرضه ارز از مجاری محدودی است و از سوی دیگر دولت حضور فعالی در آن دارد. برای همین است که موضوع نرخ ارز واقعی مطرح میشود و نرخ بازار به عنوان نرخ واقعی شناخته نمیشود.برای بررسی نرخ ارز واقعی روشهای مختلفی وجود دارد.
روش مرسوم و متعارف این است که نرخ ارز را در یک سال پایه به عنوان نرخ ارز واقعی در نظر میگیرند و متناسب با نرخ تورم آن را رشد میدهند تا به نرخ ارز در سال مورد نظر (زمان فعلی) برسند. اگرچه این روش متعارفترین روش برای محاسبه نرخ ارز واقعی است اما نتایج مختلفی از ان حاصل میشود.
دو دلیل اصلی برای تفاوت نتایج حاصل از این روش وجود دارد. اول انکه اجماعی برای انتخاب سال پایه وجود ندارد. مبنا بر این است که در سالی که نرخ بازار به نرخ واقعی نزدیک بوده است به عنوان سال پایه در نظر گرفته شود اما کارشناسان مختلف نظر متفاوتی درباره این سال دارند و هر یک سال خاصی را به عنوان سال پایه در نظر میگیرند. مهمترین دلیل تفاوت در نرخ ارز واقعی محاسباتی نیز تفاوت در همین سال پایه است.
دلیل دیگر تفاوت در نرخ ارز واقعی، اعمال نرخ تورمهای متفاوت بر نرخ ارز پایه است. تورم سالانه ایران، تفاضل تورم سالانه ایران و امریکا، تفاضل نرخ تورم ایران و کشورهای اصلی طرف تجاری ایران از جمله مهمترین مواردی هستند که برای اعمال در نرخ ارز سال پایه مورد استفاده قرار میگیرند. بدیهی است تفاوت در میزان رشد نرخ ارز در هر سال سبب به دست آمدن نتایج بسیار متفاوت خواهد شد.
بنابراین همانطور که مشاهده میشود اجماعی بین کارشناسان برای روش محاسبه نرخ ارز واقعی وجود ندارد و هر یک با دلایل و استدلالهایی از یک روش خاص استفاده میکنند. نتیجه تفاوت روشها، حاصل شدن نرخ ارزهای متفاوت است که از قضا تفاوت بسیار زیادی نیز با یکدیگر دارند. به نظر میرسد در این شرایط نرخ ارز واقعی کارایی چندانی برای سیاستگذاران، کارشناسان، مردم و فعالان اقتصادی ندارد و تنها باعث افزایش سردرگمی آنها میشود.
بنابراین به جای پرداختن به این بحث، کارشناسان و رسانهها باید توجه اصلی خود را به توصیههای سیاستی برای بازار ارز جلب کنند. متاسفانه در نیم قرن اخیر سیاستهای نادرست بسیاری در بازار ارز اعمال شده است که نتیجه آن شوکهای ارزی متعدد و بیثباتی اقتصاد کلان بوده است. آنچه برای اقتصاد ایران اهمیت فراوانی دارد مدیریت صحیح بازار ارز و به عبارت دقیقتر و صحیحتر، اتخاذ سیاستهای صحیح و علمی در بازار ارز است و نه تعیین نرخ ارز واقعی.
اکنون بیش از هر زمان دیگری اقتصاد ایران به نظرات کارشناسی و اعمال سیاستهای دقیق برآمده از علم اقتصاد نیاز دارد. همه کارشناسان و دلسوزان اقتصاد ایران باید تلاش خود را برای کمک علمی و نظری به دولت برای اعمال سیاستهای صحیح ارزی معطوف کنند.
پرداختن به موضوعاتی همچون نرخ واقعی ارز نه تنها تاکنون دستاوردی برای اقتصاد ایران نداشته است بلکه مشکلاتی نیز برای سیاستگذار ایجاد کرده است. لذا پرداختن به این موضوع نباید در صدر توجهات کارشناسان و رسانهها قرار گیرد و همه باید برای افزایش کیفیت سیاستگذاری در بازار ارز تلاش کنند.
منبع: روزنامه تعادل
نظرات