فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۴۲۴۷۸۷

۲۲۹۵؛ سال خداحافظی با شکاف جنسیتی

2295؛ سال خداحافظی با شکاف جنسیتی

با توجه به وجود دو جنس زن و مرد در جهان، این پرسش مطرح می‌شود که آیا استفاده تبعیض‌آمیز از 50 درصد جمعیت (زنان) دارای اثرات منفی بر روی رشد اقتصادی کشورها خواهد بود یا خیر؟ البته پاسخ واضح است؛ نقش زنان در رشد اقتصادی نه‌تنها غیرقابل‌انکار است، بلکه یکی از مهم‌ترین معیارها برای ارزیابی

با توجه به وجود دو جنس زن و مرد در جهان، این پرسش مطرح می‌شود که آیا استفاده تبعیض‌آمیز از 50 درصد جمعیت (زنان) دارای اثرات منفی بر روی رشد اقتصادی کشورها خواهد بود یا خیر؟

البته پاسخ واضح است؛ نقش زنان در رشد اقتصادی نه‌تنها غیرقابل‌انکار است، بلکه یکی از مهم‌ترین معیارها برای ارزیابی درجه توسعه‌یافتگی کشورها، اندازه‌گیری میزان اهمیت و اعتبار زنان در آن جوامع است.

امروز تبعیض جنسیتی به‌عنوان موضوعی مهم در ابعاد سیاست‌گذاری، اقتصاد و آموزش مطرح است که می‌تواند سایر عوامل مثبتِ اثرگذار در رشد کشورها را تحت تاثیر قرار دهد.

انواع تبعیض جنسیتی

نبود فرصت‌های برابرِ دسترسی به آموزش، امکانات بهداشتی و استخدام از جمله عواملی است که از تبعیض جنسیتی نشات می‌گیرد. دستمزدهای نابرابر برای مشاغلِ برابر با بهره‌وری‌‌های یکسان و قوانین محدودکننده حضور سیاسی زنان در جوامع از دیگر ابعاد شکاف جنسیتی است که پیامدهای منفی به‌دنبال دارد.

از مهم‌ترین انواع تبعیض جنسیتی می‌توان به تبعیض در آموزش، استخدام و دستمزد اشاره کرد.

تبعیض جنسیتی در آموزش

این نوع تبعیض، موجب کاهش متوسط سرمایه انسانی در جامعه شده و به عملکرد اقتصاد صدمه وارد می‌کند. در واقع زنان به‌اندازه مردان به امکانات آموزشی دسترسی ندارند و حذف دختران با توانایی بیشتر و جذب پسران با توانایی کمتر به‌صورت جایگزین، موجب کاهش نرخ بازگشت آموزش می‌شود.

تبعیض جنسیتی در استخدام

در این نوع تبعیض، زنان و مردان از شانس برابر برای یافتن شغل و استخدام برخوردار نیستند. ایجاد محدودیت بر روی استعدادهای زنان موجب کاهش متوسط توانایی نیروی کار، بهره‌وری و در نهایت کاهش رشد اقتصادی می‌شود.

تبعیض جنسیتی در دستمزد

از مهم‌ترین شاخص‌های بیان نابرابری میان زنان و مردان دریافت دستمزدهای نابرابر در مشاغل یکسان است. از پیامدهای این نوع تبعیض جنسیتی می‌توان به کاهش میزان اشتغال زنان و افزایش نرخ باروری اشاره کرد. زنان به‌دلیل وظایفی که عمدتا در خانواده دارند، در زمان‌های کوتاه‌تر و منقطع در بازار کار حاضر می‌شوند. همین مسئله موجب ایجاد عدم تمایل به سرمایه‌گذاری برای افزایش تحصیلات زنان یا آموزش‌های حین انجام کار می‌شود. نتیجه نهایی آن هم تجمع سرمایه انسانی کمترِ زنان و در نتیجه دستمزد کمتر برای آنهاست.

چه اقداماتی برای رفع شکاف جنسیتی انجام شده است؟

در سال‌های اخیر سازمان‌های بسیاری با هدف پژوهش در مورد حقوق زنان و توامندسازی اقتصادی آنها تاسیس شده‌اند. موسسین این سازمان‌ها عمدتا بر این باورند که توامندسازی اقتصادی زنان مسئله‌ای است که هم برای آنها و هم برای جوامع سودمند است و به آنها این امکان را می‌دهد تا علاوه بر رسیدن به آرامش، رفاه و حقوق خویش، در کاهش فقر، رشد اقتصادی، تولید، افزایش بهره‌وری و افزایش تنوع اقتصادی موثر باشند.

رشد اقتصادیِ بالاتر به‌خودی خود موجب از میان رفتن شکاف جنسیتی نمی‌شود.

به بیان ساده‌تر، زمانی که زنانِ بیشتری کار می‌کنند، اقتصاد رشد می‌کند. با این حال، رشد اقتصادیِ بالاتر به‌خودی خود موجب از میان رفتن شکاف جنسیتی نمی‌شود. برعکس، گزارش‌ها نشان می‌دهد هزینه شکاف جنسیتی برای کشورها حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی آن‌هاست.

افزایش سطح تحصیلات زنان و دختران نیز به توانمندسازی اقتصادی آنها و در عین حال رشد اقتصادی فراگیرتر در جوامع کمک می‌کند. آموزش و کسب مهارت، به‌ویژه برای همسو شدن با رشد و تحولات سریع تکنولوژیکی و دیجیتالی، در سلامت و رفاه زنان و دختران در محیط کار و همچنین ایجاد فرصت‌های شغلی بهتر و درآمد بالاتر موثر است. مطالعه اقتصاد کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نشان می‌دهد، در 50 سال گذشته تحصیلات زنان به‌طور متوسط موجب رشد 50 درصدی اقتصاد این کشورها شده است. با این حال برای بیشتر زنان، دستاوردهای قابل توجه در آموزش و پرورش، الزاما به نتایج شغلی بهتر منجر نشده است.

نقش زنان در توسعه‌یافتگی

زنان به‌دلیل وظایفی که عمدتا در خانواده دارند، در زمان‌های کوتاه‌تر و منقطع در بازار کار حاضر می‌شوند.

در کمال ناامیدی، با وجود پیشرفت‌های چشمگیر زنان در زمینه آموزش، تحصیلات و شغلی تبعیض‌های جنسیتی همچنان در کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌یافته دیده می‌شود که نتایج خوبی هم به‌دنبال نداشته است. در ادامه به برخی از آمار و ارقام مربوط به نتایج تبعیض جنسیتی اشاره شده است:

  • بیش از 2.7 میلیارد نفر از زنان در سطح جهان از نظر قانونی برای داشتن شغل مورد علاقه‌شان از محدودیت‌های قانونی برخوردارند. از 189 اقتصادی که در سال 2018 مورد بررسی قرار گرفته، 104 اقتصاد هنوز قوانینی دارند که مانع از کار کردن زنان در برخی مشاغل خاص می‌شود. همچنین 59 اقتصاد هیچ قانونی در مورد آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار ندارند. در 18 اقتصاد نیز، شوهران می‌توانند به‌شکل قانونی مانع از کار کردن زنانشان بشوند.
  • داده‌های مربوط به نرخ مشارکت زنان در سطح جهان نیز به‌هیچ‌وجه امیدوارکننده نیست. برای زنان 25 تا 54 ساله، نرخ مشارکت اقتصادی زنان 63 درصد و برای مردان 94 درصد است. با در نظر گرفتن زنان 15 سال به بالا و زنان مسن‌تر (55 ساله و بالاتر) اوضاع به‌مراتب بدتر است. در سال 2018، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در این سنین 48.5 درصد، یعنی 26.5 درصد کمتر از مردان بوده است.
  • در عین حال، نرخ بیکاری در سال 2017 برای مردان و زنان به‌ترتیب 5.5 و 6.2 درصد گزارش شده است.
  • در سطح جهان، زنان دستمزد کمتری در مقایسه با مردان دریافت می‌کنند. حقوق پرداختی به زنان تنها 77 درصد از دستمزد مردان را شامل می‌شود.
  • همچنین از دست دادن شغل به دلیل فرزندآوری از دیگر مشکلات زنان در محیط‌های کاری‌شان است.
  • زنان بسیاری در مشاغل غیررسمی مشغول به کار هستند؛ یعنی شغل‌هایی دارند که قوانین کار از آنها حمایت نمی‌کند.

بیش از دو قرن برای برداشتن شکاف جنسیتی زمان لازم است

بر اساس گزارشی که در دسامبر 2019 از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده، 275 سال برای رفع شکاف جنستی زمان لازم است؛ البته این اتفاق زمانی می‌افتد که جهان با سرعت فعلی در جهت رفع مشکلات تلاش کند.

در کدام کشورها شکاف‌ جنسیتی کمتر است؟

اروپا بهترین قاره برای زنان است. مطالعه مجمع جهانی اقتصاد در مورد شکاف جنسیتی در 153 کشور انجام شده و پنج کشور از 10 کشور با کمترین شکاف جنسیتی در اروپا قرار دارند. این کشورها شامل فنلاند، سوئد، ایرلند، اسپانیا و آلمان می‌شوند. با این حال ایسلند با رفع 88 درصد از شکاف جنسیتی در مولفه‌های سنجیده‌شده، در میان 153 کشور رتبه اول را کسب کرده است.

زنان تنها ۲۵ درصد از کرسی‌های پارلمان و ۲۱ درصد از موقعیت‌های وزارتی را در سراسر جهان به خود اختصاص داده‌اند.

با وجود پیشرفت‌های بسیاری که در زمینه رفع تبعیض جنسیتی حاصل شده، اما برابری جنسیتی در اشتغال و دستمزد در اروپا هم قابل‌توجه است.

تبعیض جنسیتی

ایسلند با رفع 88 درصد از شکاف جنسیتی، در میان 153 کشور رتبه اول را کسب کرده است.

تا برابری کامل چقدر راه است؟

بر اساس محاسبات مجمع جهانی اقتصاد، به‌طور متوسط 68.6 درصد از شکاف جنسیتی رفع شده است. اما در کشورهایی که عملکرد ضعیفی داشته و در کف هرم قرار دارند، این رقم تنها 40 درصد است.

علی‌رغم تحولات مثبت اخیر، حضور بسیار کمرنگ زنان در پست‌های سیاسی همچنان از بزرگ‌ترین مسائل است و زنان تنها 25 درصد از کرسی‌های پارلمان و 21 درصد از موقعیت‌های وزارتی را در سراسر جهان به خود اختصاص داده‌اند. در 9 کشور از 153 کشور هیچ نماینده‌ای از سوی زنان در مقام وزارت فعالیت نمی‌کند.

این مطالعه حضورِ الگوهای نقش زن را در سیاست برجسته می‌کند. به‌عبارت دیگر، ایفای نقش زنان در صحنه سیاست و توانمندسازی سیاسی آنها قطعا به افزایش تعداد زنان به‌عنوان مدیران کسب‌وکارها منجر می‌شود.

وضعیت زنان ایرانی چطور است؟

ایران رتبه 148 را در میان 153 کشور به خود اختصاص داده؛ یعنی در میان 10 کشور انتهایی این فهرست قرار دارد. در میان 19 کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا هم رتبه شانزدهم را کسب کرده است.

بررسی دیگر شاخص‌های اقتصادی در این مطالعه نشان می‌دهد که زنان ایرانی تقریبا یک‌پنجم مردان درآمد دارند.

چطور دهه 2020 را به دهه برابری تبدیل کنیم؟

پرسش اما این است که چطور می‌توانیم با کوتاه‌تر کردن مسیر و مختل‌کردن روندهای گذشته اقدامات جدیدی در جهت تسریع ایجاد برابری انجام دهیم؟

با اتخاذ سه روش زیر که از سوی مجمع جهانی اقتصاد پیشنهاد شده، احتمالا زودتر می‌توانیم موانع موجود بر سر راه برابری را از میان برداریم:

1- حضور پررنگ‎تر زنان در مشاغلی نظیر مدیریت کسب‌وکارها به‌طور قطع به برابری جنسیتی نیروی کار منجر می‌شود

مدیران کسب‌وکارها نقش مهمی در رفع شکاف‌های جنسیتی در زمینه اشتغال و زنجیره‌های آن دارند. چنین سیاست‌گذاری‌هایی از یک‌سو برای خانواده‌ها، نیروی کار و محیط‌های کاری مفید است و از سوی دیگر منفعت بیشترِ کسب‌وکارها را به‌دنبال دارد.

شرکت‌هایی که از تنوع نیروی کار برخوردارند، در بلندمدت عملکرد اقتصادی بهتری خواهند داشت. از مهم‌ترین دلایل این عملکرد بالا می‌توان به ادغام مجموعه وسیعی از اطلاعات در مورد ریسک، پاداش و ارزش‌ها در زمان تصمیم‌گیری‌ها اشاره کرد.

2- هم انگیزه‌های سیاسی و هم الگوهای الهام‌بخش سیاسی در تسریع این روند ضروری هستند

امروزه 25 درصد از 35 هزار و 127 کرسی پارلمان در جهان را زنان به خود اختصاص داده‌اند و تنها 21 درصد از سه هزار و 343 وزیر زن هستند. طی 50 سال گذشته، فقط در 68 کشور از 153 کشور رئیس دولت زن بوده است. سانا مارین به‌تازگی به‌عنوان نخست‌وزیر فنلاند انتخاب شد. او با 35 سال سن جوان‌ترین نخست‌وزیر دنیاست.

با افزایش تعداد زنان در پست‌های سیاسی، چرخه‌ای به‌وجود می‌آید که به‌دنبال آن رهبری زنان و ارتباط میان آنها برای نسل‎های آینده عادی می‌شود.

اثر الگوهای الهام‌بخش در حال حاضر قابل مشاهده است. در کشورهایی که زنان از قدرت بالای سیاسی برخوردارند، نقش‌های تجاری و اقتصادی زنان هم پررنگ‌تر شده است.

همچنین حضور زنان در این نقش‌های سیاسی، سیاست‌گذاری‌های بهتر از جمله تصویب قانون برابری دستمزد، مشوق‌ها و سیاست‌های مرخصی والدین گرفته تا ایجاد زیرساخت‌های مربوط به مراقبت‌های بهداشتی را به‌دنبال دارد.

گزارش‌ها نشان می‌دهد مشوق‌های سیاسی از مهم‌ترین ابزارها برای رفع شکاف جنسیتی است.

3- آموزش در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات ضروری است

بر اساس داده‌های موجود در لینکدین (Linkedin)، زنان در شش حرفه از هشت حرفه‌ روبه‌رشد جهان کمتر نقش ایفا کرده‌اند. تعداد زنان شناخته‌شده در مشاغل مربوط به هوش مصنوعی، مهارت‌های مهندسی، محاسبات ابری اندک است. در حالی که تقاضا برای این مشاغل بالاست، نیاز به آموزش و مهارت‌آموزی در این زمینه به‌شدت احساس می‌شود.

در مجموع، حضور زنان در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) از اهمیت بالایی برخوردار است. در عین حال موج جدید روندهای تکنولوژی در منابع انسانی (HR)، فرصتی را برای اصلاح سوگیری‌های گذشته و ایجاد برابری جنسیتی فراهم آورده است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.