ناهنجاریهای پنهان اجتماعی / چرا فروشندگان مواد مخدر با مادرانشان زندگی میکنند؟
بنیامین نجفی: چگونه میشود که افراد یک جامعه برای کسب درآمد به سمت فعالیتهای کاذب و غیرمولد و یا حتی مجرمانه سوق پیدا میکنند؟ معمولا افرادی که جذب چنین فعالیتهای میشوند سودای طی کردن رَه ۱۰۰ ساله در یک شب را در سَر خود دارند. اگرچه رفتن به سمت چنین فعالیتهایی از دور این ذهنیت
بنیامین نجفی: چگونه میشود که افراد یک جامعه برای کسب درآمد به سمت فعالیتهای کاذب و غیرمولد و یا حتی مجرمانه سوق پیدا میکنند؟ معمولا افرادی که جذب چنین فعالیتهای میشوند سودای طی کردن رَه ۱۰۰ ساله در یک شب را در سَر خود دارند.
اگرچه رفتن به سمت چنین فعالیتهایی از دور این ذهنیت را در بخشی از جامعه تقویت میکند که میتوانند در یک مدت زمان کوتاه به ثروتی افسانهای دست پیدا کنند، اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. در این گونه فعالیتها معمولا به غیر از آنهایی که در راس هرم قرار دارند و همه امور گروه به آنها ختم میشود، سایر افراد داشتههای شان را میبازند و یا دست کم سود چندانی هم نصیبشان نمیشود. این افراد معمولا قربانی خواستهها و امیال سران گروههای مافیایی و خلاف کار میشوند، گروههایی که عواملشان از ترفندهای مختلفی برای چنگ انداختن به اندوختههای قربانیان بهره میگیرند.
رویای تبهکاران
به گزارش تجارتنیوز روایت «استیون لویت» و«استیون دابنر» در کتاب «اقتصاد ناهنجاریهای پنهان اجتماعی» ماجرای چنین افرادی است که با آروزهای بزرگ وارد گروههای تبهکاری و فروشندگان مواد مخدر میشوند. نویسندگان در فصل سوم این کتاب به این پرسش پاسخ میدهند که چرا فروشندگان مواد مخدر هنوز با مادرانشان زندگی میکنند؟
آنها ماجرای یک گروه فروشنده مواد مخدر در آمریکا را روایت میکنند که رهبرش فردی به نام« جی.تی» است. قسمت جالبی از این ماجرا مربوط به خطراتی میشود که افراد این گروه را تهدید میکند. خطراتی که البته باعث خدشه دارشدن ریسک پذیری آنها برای ورود به مواد فروشی نشده است. خطر دستگیری،جراحتهایی که منجر به مرگ میشود (به غیر از جراحتهایی که توسط خود گروه برای نقص مقررات ایجاد میشود) و احتمال کشته شدن بخشی از ریسکهایی است که افراد گروه جی.تی به آن مواجه هستند.
آن طور که لویت و دابنر تعریف میکنند «برای بچهای که در محله خانههای دولتی در جنوب شیکاگو بزرگ میشود، فروشندگی مواد مخدر شغلی رویایی است. برای بسیاری از آنها، شغل ریاست گروههای خلافکار که شغلی مهم با درآمد خیلی زیاد است، بهترین شغلی است که آنها فکر میکنند میتوانند به آن دسترسی داشته باشند.»
این نوع تفکر و جهان بینی معمولا در جوامعی بیشتر بروز میکند که سیاستگذاریها در جهت رشد اقتصادی، مقابله با رکود، افزایش سطح درآمد ملی و ارتقا محیط کسب و کار عمل نمیکند، وقتی موتور اقتصاد یک جامعه و فعالیتهای مولد اقتصادی به سمت خاموشی برود، آن وقت افراد انگیزهای برای کسب ثروت از مسیرهای طبیعی و تعریف شده ندارند و در مقابل تلاش خواهند کرد که یک شبه به ثروتهای افسانهای دست پیدا کنند.
قربانیان شرطبندی در ایران
در جامعه ایران میتوان نمود چنین تفکری را طی سالهای اخیر در راه افتادن فضای مجازی و حقیقی برای انواع شرط بندیها مشاهده کرد، ماجرای میل و اشتیاق بخشی از جامعه ایران که به این فضا وارد میشوند بیشباهت به داستان فروشندگان مواد مخدری که با مادرانشان زندگی میکنند نیست. آنها هم مانند گروه «جی.تی» سودای ثروتمند شدن و به جیب زدن سودهای بزرگ را در مدتی کوتاه در سر دارند، اتفاقی که معمولا برای بیشتر افراد محقق نمیشود و به غیر از لایه بالای گروههای شرط بندی سایر افراد به مثابه همان قربانیان سیستمهای مافیایی میمانند که همان دارایی اندک خودشان را هم به باد میدهند. داستان شرط بندی البته در ایران با سایر کشورهای دنیا متفاوت است.
شرط بندی در این ایران خلاف قانون، خلاف شرع مقدس و خلاف عرف به حساب میآید، به همین دلیل هم ساز و کار قانونی برای آن پیشبینی نشده است و همین مسئله باعث شده است که دستگاههای نظارتی نتوانند فعالیتهای گروههای شرط بندی را به خوبی رصد کنند. اگرچه هر روز خبری از کشف و مسدود شدن تعدادی سایت و یا صفحه مرتبط با شرط بندی منتشر میشود اما به شکلی قارچ گونه صفحات دیگری ظاهر میشوند و عملا امکان کنترل آنها وجود ندارد و همیشه نظارت کنندگان یک قدم از سایت ها و فعالان این عرصه عقب هستند.
جدای از این موارد گرایش افراد جامعه به سوی چنین فعالیتهایی از منظر «اخلاق اجتماعی» هم قابل بررسی است. حتی چهرههای شناخته شده و سلبیرتیها در داخل و خارج هم اخیرا اقدام به تبلیغ سایتهای شرط بندی کردهاند، اتفاقی که شاید تا چند سال پیش نوعی تابو و کاری خلاف عرف به حساب میآمد.
شرط بندی در این ایران خلاف قانون، خلاف شرع مقدس و خلاف عرف به حساب میآید، به همین دلیل هم ساز و کار قانونی برای آن پیشبینی نشده است و همین مسئله باعث شده است که دستگاههای نظارتی نتوانند فعالیتهای گروههای شرط بندی را به خوبی رصد کنند. اگرچه هر روز خبری از کشف و مسدود شدن تعدادی سایت و یا صفحه مرتبط با شرط بندی منتشر میشود اما به شکلی قارچ گونه صفحات دیگری ظاهر میشوند و عملا امکان کنترل آنها وجود ندارد و همیشه نظارت کنندگان یک قدم از سایتها و فعالان این عرصه عقب هستند.
دلایل سوق یافتن به فعالیتهای کاذب
ناظران اجتماعی بر این باورند اخلاق عمومی یک جامعه در صورتی که سیاستگذاریهای اقتصادی به درستی تعیین نشود، میتواند مسیر اضمحلال را طی کند. در اینجا رابطه اخلاق و اقتصاد پررنگ میشود. رواج پیدا کردن شرط بندی در یک جامعه و بدل شدن آن به یک ارزش اجتماعی نقطهای است که سیاستگذاران، متولیان و حتی روشنفکران باید در خصوص آن احساس خطر کنند.
یعنی جایی که بخشی از جامعه احساس کند که اگر وارد چنین فعالیتهای سوداگرانهای نشود ضرر کرده و از قافله جامانده است. از منظر کارشناسان و جامعه شناسان، هر چقدر شهروندان یک جامعه احساس کنند جامعه آنها ثبات اقتصادی دارد و میتوانند با فعالیتهای مولد ثروت آفرینی کنند کمتر به سمت کسب درآمد از طرقی مانند شرط بندی خواهند رفت. تا زمانی که یک اقتصاد باثبات،هدفمند و به دوراز نوسان نباشد، کارهای غیر مولد فراگیر میشود.
در عین حال اتفاق اندوهناک در جایی رقم میخورد که خیلی از افرادی که جذب سایتها و محافل شرطبندی میشوند، داشتههای خود را از دست میدهند. در واقع این محافل برای بیشتر افراد سرابی بیش نیست و عمده سود نصیب گردانندگان آنها میشود. موضوعی که شاید بخشی از کسانی که به این عرصه وارد میشوند، به آن آگاهی داشته باشند، اما با این وجود باز هم دست به شرط بندی میزنند، چرا که امیدوارند شاید یکی از صدها نفری باشند که سکه شانس شان برنده میشوند. موضوعی که بیشباهت به داستان کتاب لویت و دابنر نیست.
آنها در بخشی از کتاب خود درباره چالشهای شغل مواد فروشی میگویند« مشکل شغل فروشندگی مواد مخدر مانند مشکل همه شغلهای رویایی است؛ افراد بسیار برای دستمزد کمی تلاش میکنند. احتمال اینکه اعضای گروه های توزیع کننده مواد مخدر پول زیادی کسب کنند خیلی بیشتر از اینکه دختری از مزرعه ویسکانسین هنرپیشه سینما بشود یا دانش آموزی دبیرستانی در لیگ فوتبال آمریکا بازی کند نیست. اگر درآمد فرضی به اندازه کافی زیاد باشد، خیلیها صف میکشند تا فقط شانس خود را امتحان کنند»
بنابراین آنچه در خصوص سایتهای شرط بندی در ایران هم اتفاق افتاده بیشباهت به روایت لویت و دابنر از فروشندگان مواد مخدر نیست، چرا که گرایش به سمت فعالیتهای سوداگرایانه مثل شرط بندی مانند همان مخدری عمل میکند که افراد گروه جی.تی به مشتریان خود میفروشند.
کتاب اقتصاد ناهنجاریهای پنهان اجتماعی نوشته استیون لویت و استیون دابنر با ترجمه سعید مشیری از سوی نشر نی در ۲۷۲ صفحه و در ۶ فصل منتشر شده است. در پشت جلد این کتاب آمده است: «چگونه میتوان برخی رفتارهای شخصی و اجتماعی را با ابزارهای اقتصادی تجزیه و تحلیل کرد. آیا اقتصاد برای مشکلاتی مانند تجاوز به حقوق دیگران، دروغ گفتن،تقلب،رانندگی عجیب و غریب، پارتی بازی و … که متاسفانه در جامعه امروز ما فراگیر شدهاند توضیح و راه حل مناسبی دارد؟ کتاب حاضر هر چند که از دادههای جوامعی مانند آمریکا و ژاپن استفاده کرده است، ولی میتواند الگوی مناسبی برای چنین مطاللعاتی در سایر جوامع باشد.»
نظرات