«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
کاشانه؛ رویای خانهدار شدن در تابلوی انتخابات ریاست جمهوری + ویدئو
شعارهای انتخاباتی امسال درباره مسکن از بخشهایی بوده است که سر و صدای زیادی بر پا کرده و حواشی بسیاری داشته است. اما تا کنون ۶ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری درباره مسکن چه گفتهاند و وعدههای آنها تا چه اندازه قابل اجراست؟
به گزارش تجارتنیوز، کمتر از 10 روز به انتخابات ریاست جمهوری 1403 باقی مانده و شعارهای انتخاباتی کاندیداها از هر سو شنیده میشود. از آنجا که وضعیت بازار مسکن در حال حاضر هم چندان تعریفی ندارد، بخش قابل توجهی از این شعارها به بخش مسکن اختصاص دارد.
محمدباقر قالیباف گفته است قصد دارد، شاخص دسترسی به مسکن را تا 7.5 سال کاهش دهد. شاخص دسترسی مسکن در ایران تا نیمه سال 1402 و در نبود آمارهای رسمی ۱۴ سال و نیم برآورد میشد. از طرف دیگر قالیباف معتقد است، کار دولت تصدیگری در بخش مسکن نیست که این اظهارات، شعار قبلی او را نقض میکند.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران هم که تصمیم گرفته دوباره در انتخابات ریاست جمهوری شانس خود را امتحان کند، در همان ابتدا، صحبتهای خود را با انتقاد از دولتهای یازدهم و دوازدهم برای توقف ساخت مسکن در کشور شروع کرده است و بعد از آن در یک اقدام عجیب گفته میخواهد در یک دوره چهار ساله مشکل مسکن را در ایران ریشهکن کند.
صحبتهای مصطفی پورمحمدی در مورد مسکن منطقیتر است. او گفته است اگر برای مسکن برنامهریزی دقیقی صورت بگیرد و در نقاط خوبی هم جانمایی شود، سیاست درستی است. پورمحمدی گریزی هم به بافت فرسوده زده و اعلام کرده است، زیرساخت بافت فرسوده باعث میشود هزینهها کاهش پیدا کند. از سوی دیگر هم باید وامهای هدایتشده دقیقی برای کسانی که میخواهند مسکن بسازند، تدارک دیده شود.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی هم یک تنه به دل هزینههای ساخت مسکن زده و ادعا کرده است، اگر رای بیاورد میتواند هزینههای ساخت را تا 40 درصد کاهش دهد.
حرفهای سعید جلیلی درباره مسکن پراکنده و مبهم است. او گفته است در حال حاضر مشکل اصلی کشور انحصار زمین است نه کمبود زمین. جلیلی معتقد است نسبت تهیه مسکن را باید با موضوع آمایش سرزمینی دید.
موضع مسعود پزشکیان، کاندیدای دیگر انتخابات متفاوت است. او جبههگیری خاصی در قبال مسکن نداشته و فقط اعلام کرده است مسکنسازی دولتی در ایران جوابگو نیست.
کلیگویی؛ مشکل اساسی شعارهای انتخاباتی
اولین نکتهای که درباره شعارهای انتخاباتی به ذهن میرسد این است که همه کاندیداها با توجه به دردسرهای ساخت چهار میلیون واحد مسکن، در دولت سیزدهم از ارائه تعداد و جزئیات ترس دارند.
آنها سعی میکنند با کلیگویی و پرهیز از ارائه جزئیاتی مثل تعداد و تاریخ اجرا از مواخذه شدن در آینده جلوگیری کنند؛ از طرف دیگر خود وعدهها هم هر کدام جای بحث دارد.
وعده کاهش شاخص دسترسی به مسکن قالیباف عملا یک وعده پوچ و بیاساس است و با وضعیت فعلی کشور همین که عدد این شاخص بیشتر نشود باید خدا را شکر کرد.
ادعای زاکانی هم که از اساس مشکل دارد. چطور امکان دارد تورم افسارگسیخته و رکود عمیق بازار مسکن را که در دههها شکل گرفته است چهار ساله از بین برد؟ آن هم به گونهای که دیگر مردم دغدغه مسکن را فراموش کنند.
صحبتهای پورمحمدی همانطور که گفته شد نسبت به باقی کاندیداها منطقیتر است، اما آن هم به قدری کلی و پرابهام است که هنوز جای سوال بیشتری دارد.
حرفهای جلیلی هم یکسری ایده است که به نظر نمیآید با اجرای آن یک دولت بتواند به دل مشکلات مسکن در چهار سال بزند. حالا باید دید با این وضعیت حرفهای روی کاغذ، رئیسجمهوری بعدی ایران چه چارهای برای بدنه زخمخورده بازار مسکن دارد؟
گزارشهای بیشتر را در صفحه مسکن تجارتنیوز بخوانید.
نظرات