فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۳۷۶۰۳

سونامي واگذاري فله‌ای جنگل‌هاي زاگرس

سونامي واگذاري فله‌ای جنگل‌هاي زاگرس

جنگل‌هاي زاگرس، آهسته آهسته درحال تبديل شدن به مزارع و باغ‌ هستند. کشاورزان زاگرسي با شخم‌زدن جنگل‌ها، موجب ازبين‌رفتن آن‌ها شده‌اند.

به گزارش تجارت‌نیوز، جنگل‌هاي زاگرس، آهسته آهسته درحال تبديل شدن به مزارع و باغ‌ هستند. کشاورزان زاگرسي با شخم‌زدن جنگل‌ها، موجب ازبين‌رفتن آن‌ها شده‌اند.

به‌گفته كارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگل‌ها سبب می‌شود تا قسمت‌های زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگرفته و رطوبت خود را از دست دهد که این مساله، موجب خشكي درختان و تخريب تدريجي جنگل‌هاي زاگرس خواهد شد.

براساس آمار، جنگل‌زدايي در ايران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده مي‌شود؛ در 70 سال گذشته، هفت ميليون هكتار از جنگل‌هاي زاگرس از بين رفته و درحال حاضر تنها پنج ميليون هكتار جنگل باقي مانده است.

بسياري از وزارتخانه‌ها با تصميمات غيركارشناسي، موجب از بين رفتن هزاران هكتار از اين جنگل‌ها شده‌اند. به‌عنوان مثال، جهادكشاورزي در جنگل‌هاي زاگرس به‌صورت مجاني زمين و آب در اختيار كشاورز و باغدار قرار مي‌دهد كه به كشاورزي بپردازند.

درخت بلوطي را كه عمر 500 سال مي‌كند و ريشه در آب دارد و نيازي به آبياري ندارد، قطع مي‌كنند، جنگل را به باغ تغيير كاربري مي‌دهند و در آن درخت سيبي مي‌كارند كه عمر نهايت 15 ساله دارد و براي توليد يك كيلو ي آن 840 ليتر آب نياز است.

تمامي اين فجايع، تحت عنوان «معيشت مردم» انجام مي‌شود. حال پرسش اين است كه اين، چه معيشتي است كه طبيعت را به تاراج ببريم و محصولي توليد كنيم كه صرفه اقتصادي نداشته باشد كه در نهايت يك معيشت ناپايدار بيش نيست.

انسان،‌ كاهش نزولات جوي و برداشت بي‌رويه آب، عوامل مرگ تدریجی جنگل‌های زاگرس هستند. اين جنگل‌ها درحالي به‌دست انسان‌ها تخريب مي‌شوند كه نظارت مسئولان به‌اندازه‌اي ضعيف است كه مي‌توان گفت نظارتي وجود ندارد.

تجارت سياه زغال

يكي از تجارت‌هاي پرسودي كه پاي انسان‌ها را به نقاط بكر زاگرس باز كرده، تجارت زغال است. زغال‌گیری همچون آفت كرم‌ چوب‌خوار به‌جان زاگرس افتاده است. بارها خبر اكتشاف محموله‌هاي زغال رادر زاگرس شنيده‌ايم اما اين بازي اكتشاف همچنان ادامه دارد.

طبق قانون تهیه، حمل‌ونقل و استفاده از درختان برای درست کردن زغال ممنوع است. پايان دادن به تجارت سياه زغال در زاگرس مستلزم فرهنگ‌سازی، آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و همچنین ايجاد معيشت‌هاي جايگزين براي جوامع محلي است.

شنيده‌ها حاكي از آن است كه بخش عمده‌ای از زغال‌هاي درختان زاگرس در رستوران‌ها و مجتمع‌هاي تفريحي بين‌راهي و … مورد استفاده قرار مي‌گيرد. توسعه ناپايدار، يكي ديگر از دلايل تخريب زاگرس است.

هزاران درخت براي احداث جاده يا خطوط انتقال گاز قطع مي‌شوند. در چند سال اخير شرکت‌های خطوط انتقال نفت و گاز در تمامي بخش‌هاي زاگرس به تخريب جنگل‌ها مشغولند و سازمان محيط زيست به‌تنهايي توان مقابله با آن‌ها را ندارد. خطوط انتقال گازعلاوه‌بر اينكه طبیعت بکر و دست‌نخورده زاگرس را نابود مي‌كند، به‌دليل گرد و غبار ناشي از انفجارها باعث خشكيدگي درختان نيز مي‌شود.

حال ناخوش زاگرس

در روزگاري كه حال مخمل سبز ايران ناخوش است و نفس‌هاي آن به‌شماره افتاده است؛ سونامي واگذاري فله‌ای اراضی ملی؛ بلوط‌هاي چندصد ساله زاگرس را قرباني مي‌كند.

این روزها همه فعالان و متخصصان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مشغول فعالیت و بیانیه دادن برای نابودی جنگل های زاگرس در مورد قطع درختان، فروختن آن‌ها برای تهیه کاغذ و تبدیل به زغال هستند، در حالی که طرح«زراعت در اراضی زیر اشکوب» با ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی و حمایت منابع طبیعی برخی استان‌های زاگرس‌نشین، انگار در حال انجام است.

موضوع مهمی که برای توجیه این طرح ارائه می شود ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای افراد بومی مناطق است، اما همین طرح ناخودآگاه یا در بیشتر مواقع آگاهانه باعث و بانی از بین رفتن منابع طبیعی کشور شده است.

این طرح شاید برای ایجاد اشتغال و کمک به قشر کم درآمد در نظر گرفته شده است ولی بیشتر افرادی که دنبال این طرح ها هستند، هیچ‌گاه محتاج به چنین درآمدی نیستند.

بیشتر افراد سودجویی هستند که از چندی قبل هزاران متر از اراضی ملی کشور را تخریب و آماده برای این طرح کرده‌اند.قادر رحمان زاده، کارشناس محیط زیست در اين‌باره به مهر گفت:« معضل بعدی این طرح که در آینده نزدیک گریبان‌گیر کشور خواهد شد، سندهای رسمی است که با نام افراد از طرف منابع طبیعی به شخص داده می‌شود.

این موضوع می‌تواند امر شخصی‌سازی اراضی ملی به افرادی باشد که قطعا از این پس اراضی ملی را ملک شخصی خود می‌دانند و امکان کاشت درختان دیگر و استفاده از سموم و حتی ساخت خانه باغ‌ها و چاه‌های غیر مجاز را به حد فزاینده‌ای می‌توانند بالا ببرند.

تبدیل وضعیت اراضی ملی و طبیعی همواره یکی از مقاصد انسان‌های حریص به‌شمار می‌رود. این طرح باعث شده که امروزه شاهد آن باشیم که عده‌ای با آتش‌زدن عرصه‌های طبیعی به‌دنبال تصرف این اراضی و انجام فعالیت‌های کشاورزی و باغ‌داری در آن‌ها باشند و مجوز و پشتیبانی از ناحیه ارگان‌هایی که باید بازدارنده باشند، قطعا چنین روندی را تسریع و بیشتر می‌کند.

همچنین طرحی که همزمان برای زاگرس‌نشینان می‌تواند مشکل‌ساز باشد، طرح«کشت در اراضی شیب دار» است. این طرح چندی پیش برای نخستین بار قرار بود در استان کردستان و با واگذاری اراضی جنگلی مخروبه به مردم و تبدیل آن به باغ آن هم با اولویت متصرفان جنگل آغاز شود که با مخالفت بسیاری از فعالان، متخصصان و انجمن‌های علمی کشور متوقف ماند.

اما بعدها این طرح به تصویب دولت رسید و قرار شد طبق برنامه ششم توسعه در فاز نخست حدود ۵۰۰ هزار هکتار از مراتع شیب‌دار از مجموع هفت میلیون هکتار اراضی مرتعی و شیبدار کشور به متقاضیان واگذار شود».

به گفته او بر اساس این بخشنامه برای تمامی عرصه‌های کشور با هر درصد پوشش گیاهی و حتی مراتع درجه یک با تشخیص کارگروه استانی قابلیت واگذاری و تبدیل شدن به باغ را دارد و مناطقی که پیشتر توسط متصرفان تصرف شده در کمال تعجب به جای بازپس‌گیری در اولویت واگذاری قرار گرفته اند!

این کارشناس محیط زیست در پایان تصریح کرد:« این طرح‌ها به گواه بسیاری از منتقدان می‌تواند اندک ذخایر آبی کشور را هم قربانی توسعه باغ‌ها کرده و در سال‌های آتی به شهرک‌های ویلایی و مسکونی تبدیل کند.

طرح هایی که به نوعی آغاز مجدد واگذاری‌های فله‌ای اراضی ملی در کشور و تکرار تجربه تلخ واگذاری میلیون‌ها هکتار از اراضی ملی در دو دهه گذشته در قالب طرح طوبی، فلاحت در فراغت، بوستان خانواده و باغ شهرها است، حالا این بار قرار است با یک عنوان دیگر چوب حراج به منابع ملی بزند و این بار زاگرس قربانی اصلی این طرح ها خواهد بود».

مرگ زاگرس فرا رسيد

پيري، معضلي است كه به‌تازگي به ليست مشكلات جنگل‌هاي زاگرس افزوده شده است. براساس تحقيقات انجام شده، پديده پيري درختان به‌خاطر عواملي مانند حمله آفات و خشکسالی‌های متوالي، ريزگردها و… رخ داده كه انسان در به‌وجود آمدن آن تاثير زيادي داشته است.

پير شدن زاگرس ، پيامدهاي منفي بسياري براي اين جنگل‌ها دارد. شايد خطرناك‌ترين آن‌ها ، نزديك شدن تاريخ مرگ زاگرس است. حال پرسش اين است درصورت مرگ زاگرس آيا جايگزين مناسبي براي اين منبع غني طبيعي وجود دارد.

زاگرس، مخمل سبزي كه در ميانه ايران رخ نمايي مي‌كند و زندگي را به يك ميليون و نيم زاگرس‌نشين هديه داده، نفس‌اش به‌شماره افتاده است.

تغييركاربري جنگل به باغ و مزرعه، راه‌سازي و ايجاد خطوط انتقال گاز، انتقال آب از رودخانه‌هاي زاگرس، تجارت سياه زغال و آتش‌سوزي كه به‌دست انسان‌ها انجام مي‌شود دركنار كاهش نزولات جوي، نفس زاگرس را بريده است. براساس آمار، يك ميليون و سيصد هزار هكتار از جنگل‌هاي زاگرس تنها درهفت سال گذشته تخريب شده است.

منبع: روزنامه قانون

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.