فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۹۵۲۴۴

نقد یک سیاست برنجی دولت در تحلیل یک اقتصاددان:

هشدار نسبت به آینده امنیت غذایی / «لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج» چه آسیب‌هایی دارد؟

هشدار نسبت به آینده امنیت غذایی / «لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج» چه آسیب‌هایی دارد؟

فاطمه پاسبان، اقتصاددان در تحلیلی با انتقاداتی نسبت به لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج، اظهار می‌کند: در حال حاضر زمزمه‌های نارضایتی بهره‌برداران کشاورز و کسب‌وکارهای شالیکوبی به گوش می‌خورد و این نشان از آن دارد که تعاملی همه جانبه صورت نگرفته و تنها به منافع گروهی توجه شده است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، فاطمه پاسبان در این تحلیل خود درباره لغو ممنوعیت فصلی برنج نوشته است: کشت شلتوک و تبدیل آن به برنج مراحل مختلفی دارد که شامل آماده‌سازی‌ زمین‌، آماده‌سازی‌ بذر، آماده‌سازی‌ نشاء، کاشت نشاء برنج و مراحل‌ پس‌ از برداشت‌ محصول‌ و تبدیل شلتوک به برنج در کارخانه‌ برنج کوبی‌ است.

در فرآیند کشت شلتوک تا تبدیل آن به برنج برای بشقاب غذای مردم فعالیت‌های مختلفی صورت می‌گیرد و در این میان کشت شلتوک از جمله فعالیت‌های کشاورزی است که پرزحمت و طاقت‌فرسا است اما با همه مشقت‌های آن هنوز کشاورزانی با عشق و علاقه و امید به روزگار بهتر برنج سفره ما را تامین می‌کنند.

اما گاهی سیاست‌های اتخاذ شده که هیچ رنگ و بویی از تعامل با ذینفعان آن ندارد، اعلام می‌شود که زحمتکشان عرصه تولید بخش کشاورزی را دل آزرده و بی‌انگیزه می‌نماید. جدیدترین سیاست اتخاذ شده در خصوص واردات برنج است که گمرک ایران در بخشنامه‌ای به گمرکات اجرایی با اشاره به مصوبه ستاد تنظیم بازار تاکید کرد، واردات برنج به کشور مجاز است و ممنوعیت فصلی واردات برنج در سال جاری لغو شده است.

قبل از نقد سیاست اتخاذ شده لازم است به واقعیت‌های موجود و چشم‌انداز بازار برنج اشاره مختصری شود:
1- نیمی از جمعیت جهان، به برنج به عنوان یک غذای اصلی وابسته هستند به همین دلیل سال 2004 از سوی سازمان خواروبار جهانی، به ‏عنوان سال برنج اعلام شده تا نقش اساسی این محصول در هویت فرهنگی و ضروری بودن برنج در سبد غذایی جهانی را نشان دهد.

2- فائو در خصوص محصول برنج برآورد نموده است که سرانه سالانه مصرف هر فرد در سال 2030در حدود 55 کیلوگرم و در سال 2050 در حدود 51 کیلوگرم است. برای تامین نیاز جمعیت رو به رشد جهان برای غذا و برنج توجه به شاخص‌های امنیت غذایی که «دسترسی همه مردم در تمام اوقات و نقاط به غذای کافی و سالم به منظور زندگی سالم و فعال» را فراهم می‌آورد، ضرورت می‌یابد که این امر در سایه تدوین برنامه هوشمند بازار برنج در سایه حکمرانی خوب و عملیاتی نمودن آن محقق می‌شود.

3- پیش‌بینی شده با گرم‌شدن هوا و تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ١٠ درصد در سال ٢٠٣٠ میلادی و بیشتر از ٢٠ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی رخ دهد. برای برنج پیش‌بینی شده است در سال ٢٠٣٠ میلادی در حدود ٩ درصد و در سال ٢٠۵٠ میلادی در حدود ٣٠ درصد کاهش تولید اتفاق بیفتد. این در حالی است که با توجه به افزایش جمعیت جهان، باید ۶٠ درصد افزایش در غذا به وجود آید. تغییرات اقلیم خطر و تهدیدی برای امنیت غذایی جهان است. حوادث شدید آب و هوایی یکی از عوامل اصلی بحران غذا در 23 کشور با بیش از 39 میلیون نفر در سال 2017 بوده که باعث ناامنی غذایی و نیاز به کمک فوری غذا شده است. علاوه بر مناقشات و بحران‌ها، تا سال 2030، کمبود آب و تغییرات اقلیمی بنیادی‏ترین چالش‌ها در برابر پایان بخشیدن به گرسنگی، دست یافتن به امنیت غذایی، بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار است.

4- بررسی نسبت تجارت به تولید برنج نشان می‌دهد که طی سال‌های 2009 تا 2017 به طور میانگین تنها 8.5 درصد تولید برنج تجارت شده است؛ یعنی عرضه برنج در جهان محدود است و همه آنچه تولید می‌شود، عرضه نمی‌شود.

5- بررسی قیمت برنج در بازار جهانی حاکی از آن است که دارای نوسان بوده؛ به طوری که در برخی ماه‌ها با افزایش و برخی ماه‌ها با کاهش روبرواست. از این رو شناخت نوسانات آن به منظور مدیریت بهینه زمان برای خرید برنج از بازار جهانی یکی از الزامات مدیریت بازار برنج است. بر حسب نوع محصول برنج، قیمت در بازار جهانی افت و خیر داشته و انتخاب زمان مناسب برای خرید برنج بر اساس نیاز داخلی که حداقل قیمت را داشته باشد، راهکاری برای کاهش خروج ارز و دسترسی به قیمت‌های پایین‏تر برای برنج وارداتی(به نفع مصرف‌کننده) است.

6- بیشترین کشت برنج در ایران در استان‌های شمالی مازندران و گیلان با 70 درصد سطح زیر کشت از کل کشور انجام می‏‌شود. در سال 1396 میزان تولید شلتوک در این دو استان مجموعا 2430 هزار تن بوده که تقریبا 76 درصد از برنج تولید شده در ایران را به خود اختصاص داده‌‏اند.استان گلستان نیز با 10 درصد سطح زیرکشت و 9 درصد تولید شلتوک کشور، بعد از استان‌های مازندران و گیلان در مقام سوم قرار دارد (آمارنامه کشاورزی، 1396). بر اساس سرشماری کشاورزی سال 1393 تعداد بهره‌برداران تولید شلتوک 420441 بهره‌بردار بوده که آنان به همراه خانواده خود به طور مستقیم از کشت شلتوک امرار معاش می‌کنند. توجه به این نکته ضرورت دارد که اندازه زمین‌های کشت شلتوک کوچک مقیاس است و درآمد آنان محدود و آسیب پذیر.

7- بر اساس مطالعات انجام شده توسط سازمان‌‏های بین‌‏المللی در افق سال 2050 پیش‌بینی می‏‌شود تولید برنج 784 میلیون تن با نرخ رشد 0.6 درصد باشد. در این میان سطح زیر کشت برنج 150 میلیون هکتار و عملکرد 23/5 تن در هکتار پیش‌‏بینی شده است. در حال حاضر تولید شلتوک جهان در سال 2016 برابر با 741 میلیون تن با عملکرد 4.52 تن در هکتار است.

چشم‌انداز آینده تولید برنج حاکی از آن است که تغییرات اندکی در تولید آن هم از طریق افزایش عملکرد اتفاق خواهد افتاد که طبیعتا عرضه برنج در بازارجهانی نیز با توجه به افزایش جمعیت و نیاز کشورهای اصلی تولیدکننده خصوصا چین، با افزایش کمی روبرو خواهد بود. برآوردها نشان می‌دهد در سال 2022 به ترتیب کشورهای چین، هندوستان، اندونزی و بنگلادش کشورهای مهم تولیدکننده برنج خواهند بود.

از طرف دیگر برآوردها نشان می‌دهد که میزان صادرات برنج در سال 2022 نسبت به سال 2010 تا 2012 تغییر اندکی خواهد داشت. میزان صادرات نشان‏‌دهنده میزان عرضه برنج در بازار جهانی است که مورد تقاضای سایر کشورها قرار می‌‏گیرد. عرضه کمتر بر قیمت بازار جهانی تاثیر خواهد داشت و از طرف دیگر محدودیت در واردات را نیز به همراه خواهد داشت. این خطر و تهدید وجود دارد که در صورت تغییرات آب و هوایی و عدم مدیریت و کنترل آن، میزان عرضه برنج در بازار جهانی به حداقل برسد و به عبارتی تامین نیاز داخلی از بازار جهانی (عمدتا کشورهای در حال توسعه) امکان‌پذیر نباشد.

این نکته نیز در نظر گرفته شود که فائو پیش‌بینی می‌کند عملکرد محصولات کشاورزی ١٠ تا ٢۵ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی به دلیل تغییرات اقلیم کاهش خواهد یافت. باتوجه به چشم‌انداز آینده، ضرورت دارد که تولید، مدیریت ذخایر و خرید از بازار جهانی هوشمند و کارآمد بوده و از طرف دیگر با تغییر الگوی مصرف خانوار به سمت کالاهای جانشین برنج (مطابق با علم تغذیه‏‌ای) بتوان مدیریت مناسب بازار را دنبال نمود؛ به گونه‌ای که امنیت غذایی کشور به خطر نیفتد.

8- بررسی اطلاعات آماری قیمت مواد خوراکی مرکز آمار ایران حاکی از آن است که در تیر ماه یک کیلو برنج ایرانی درجه یک در کشور 13948 تومان بوده که نسبت به فروردین ماه در حدود 20 درصد کاهش قیمت داشته است . برنج خارجی درجه یک نیز در تیرماه برای هر کیلو قیمت 7703 تومان ثبت شده که نسبت به فروردین ماه 13 درصد کاهش قیمت داشته است. روند کاهشی قیمت در سال 1398 مشاهده می شود و نکته مهم دیگر که قیمت برنج در تیرماه 1398 در مقایسه با تیرماه سال‌های 1397 و 1396 تقریبا بدون تغییر بوده است و تقریبا بازاری با کمترین نوسان خصوصا برنج ایرانی طی سال‌های 1396 تا 1397 داشته است.

9- بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران مصرف سرانه برنج کشور در سال 1390 در حدود 43.6 کیلوگرم بوده که در سال 1396 در حدود 34.8 کیلوگرم است. آمار نشان می‌دهد که علی‌رغم کاهش مصرف برنج (به دلایل گوناگون همچون افزایش قیمت برنج، تغییر الگوی مصرف خانوار و …) هنوز مصرف برنج کشور ما بالاست. از سوی دیگر هنوز آمار دقیق و قابل اتکا با حداقل خطاری آماری برای تعیین میزان مصرف افراد جامعه بر حسب گروه‌های سنی، شهری و روستایی و … وجود ندارد . در واقع تصمیم‌سازی برای واردات مستلزم برآورد دقیق مصرف و تولید است تا تقاضای مازاد از طریق واردات تامین شود .

با توجه به نکات اشاره شده برای تامین امنیت غذایی کشور و تامین معیشت پایدار برای تولیدکننده شلتوک و کسب‌وکارهای مرتبط به برنج، مدیریت هوشمند بازار برنج (هم طرف عرضه و هم تقاضا و هم سیاست‌های دولت) ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. مدیریت مناسب بازار برنج از منظر تولید، مصرف و تجارت مستلزم آن است که سیاست‌ها و ابزارهای سیاستی و اقدامات اجرایی به منظور مدیریت و کنترل واردات (زمان، میزان واردات بر اساس نیازداخلی و مقصد وارداتی)، سیاست‌های تجاری و حمایتی (نوع و میزان) و تعهدات واردکننده به گونه‌ای تنظیم شود که حمایت از تولیدکننده، فرآوری‌کننده و منافع مصرف‌کننده در سایه حکمرانی خوب در نظر گرفته شود . با توجه با این رویکرد «لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج » یک سیاست نادرست است، چرا که هدف این سیاست این بوده که در زمان برداشت محصول برنج، با ممنوعیت واردات مانع از کاهش قیمت بازار شده، به طوری که به ضرر تولیدکننده شلتوک نباشد اما در بقیه فصول سال واردات برنج به میزان نیاز داخلی برقرار است. در خصوص لغو این سیاست، سوالاتی به ذهن خطور می‌کند که برای شفاف‌سازی تصمیم اتخاذ شده لازم است به آن توجه شود:

1- عموما برای تغییر یک سیاست، نیازمند آسیب‌شناسی است که در خصوص سیاست «ممنوعیت فصلی واردات برنج» برای روش شدن اذهان عمومی و خصوصا ذینفعان انتشار گزارش علمی آن ضرورت دارد که مشخص شده باشد هزینه‌های این سیاست بیشتر از منافع آن بوده و از این رو لغو شده است. در همین راستا نهاد تصمیم‌سازی لازم است مشخص کند لغو سیاست چه منافعی برای چه گروهی و چه هزینه‌هایی برای چه گروه‌هایی دارد و این هزینه‌ها را قرار است با چه سیاست‌هایی جبران کند. اصل جبران، ضرورت هر سیاست‌گذاری است. نکته دوم آیا از بین همه راه‌های ممکن برای کاهش آسیب ناشی از «سیاست ممنوعیت فصلی واردات برنج»، بهترین گزینه لغو آن بوده است؟ چرا و گزینه‌های دیگر چه بوده است که بهینه نبوده است؟

2- نهاد تصمیم‌سازی مشخص ننموده است چقدر واردات برنج برای کشور لازم است برای مصرف و ذخایر احتیاطی؟

3- نهاد تصمیم‌سازی مشخص نکرده هدف از لغو سیاست مزبور چه بوده است؟ کاهش قیمت، افزایش تولید، افزایش مصرف و … تا بتوان آثار این تصمیم‌سازی را بعد از گذشت زمان ارزیابی کرد که آیا به هدف رسیده است یا نه.

4) نهاد تصمیم‌سازی مشخص ننموده این تصمیم اجماع همه ذینفعان با رویکرد حکمرانی خوب بوده است یا نه؟ در حال حاضر زمزمه‌های نارضایتی بهره‌برداران کشاورز و کسب‌وکارهای شالیکوبی به گوش می‌خورد و این نشان از آن دارد که تعاملی همه جانبه صورت نگرفته و تنها به منافع گروهی توجه شده است. قرار بود در خصوص تصمیم‌سازی برای واردات توجه به تولید داخلی و تقویت آن در نظر گرفته شود اما به نظر می‌رسد این گفته «شعاری» بیش نبوده همانند شعارهای دیگری که برای بخش کشاورزی مطرح شده و عملیاتی نشده است. با تضعیف تولید آیا چشم‌انداز تامین امنیت غذایی کشور و ایجاد شغل و درآمد برای بیکاران کسب‌وکارهایی که دیگر تولید نمی‌کنند برای کشور دست‌یافتنی است؟

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.