فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۸۰۱۳۷۴

گفتگوی تجارت‌نیوز با رضا زرنوخی، مدیرعامل صندوق توسعه تکنولوژی

چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در اکوسیستم استارتاپی/ ورود به بورس، محتمل‌ترین گزینه جذب سرمایه در ۱۴۰۲

چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در اکوسیستم استارتاپی/ ورود به بورس، محتمل‌ترین گزینه جذب سرمایه در 1402

اکوسیستم استارتاپی ایران، سال جدید را در حالی آغاز کرده است که ناامیدی، آینده مبهم، مهاجرت استعدادها، کمبود سرمایه و چالش‌های سرمایه گذاری پیش رویش قرار دارد.در این میان، کمبود سرمایه از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌بوم فناوری محسوب می‌شود. در این سال پرابهام، چه راهکارهایی برای جذب سرمایه وجود دارد؟ با وجود خطرات بزرگی چون قطعی اینترنت و فیلترینگ گسترده که هر آن ممکن است از طرف حکومت تکرار شود، سرمایه‌گذاران بار دیگر به کسب‌وکارهای آنلاین اعتماد خواهند کرد؟آیا فرصت‌های جدیدی برای جذب سرمایه وجود دارد؟ می‌توان امید داشت که مسیر بورس به روی پلتفرم‌های بزرگ اکوسیستم باز ‌شود؟ مجموعه‌ای از این پرسش‌ها را با رضا زرنوخی، سرمایه‌گذار و مدیرعامل صندوق توسعه تکنولوژی ایران مطرح کردیم که در ادامه می‌خوانید.

برای شروع گفتگو، پیشنهاد می‌کنم مروری داشته باشیم بر اتفاقات اکوسیستم در سال 1401! عجب سال بحران‌ساز و استارتاپ‌کُشی را گذراندیم. اکوسیستم تاکنون این همه بحران پی‌درپی را تجربه کرده بود؟

سال ۱۴۰۱ یک سال بسیار خاص برای اکوسیستم استارتاپی بود از دو منظر؛ یکی اینکه این سال، زمان خروج از دوران رکود و شوک کرونا بود که آسیب زیادی به کسب‌وکارها وارد کرد. دوم اینکه در شش ماهه پایانی سال هم بحران سیاسی_اجتماعی، شوک دوم را به اکوسیستم وارد کرد.

یعنی کسب‌وکارهایی که از بحران کرونا جان سالم به در برده بودند، با شوک دوم مواجه شدند. قطعی اینترنت، ازدست‌رفتن شبکه‌های اجتماعی، کاهش شدید درآمد کسب‌وکارها، ناامیدی نیروها و… همگی فضای بی‌اعتمادی به کسب‌وکارهای آنلاین، نبود امکان جذب سرمایه و ریزش درآمدها را رقم زد. به همین دلیل بسیاری از کارآفرینان به فکر تغییر شغل یا مهاجرت افتادند.

درواقع، همه اتفاقاتی که طی ۱۰ سال اخیر برای اکوسیستم رخ داده بود، در طول یک سال رخ داد. به همین دلیل بسیاری از کسب‌وکارها نتوانستند در مقابل این اتفاقات دوام بیاورند. قبلا هر از چندگاهی مشکل عمده‌ای پیش می‌آمد و فرصت مدیریت و عبور از بحران وجود داشت اما بحران‌های پی‌درپی سال 1401، فرصت نفس‌کشیدن را از کارآفرینان و فعالان استارتاپی گرفت.

و مدیریت این چالش‌های پی‌درپی تقریبا غیرممکن شد. به نظر شما مهمترین آسیب‌های این چالش‌ها چه بوده است؟

دقیقا. مدیریت این چالش‌ها غیرممکن شد و هیچ راهکاری کارآمد نبود. آسیب‌دیدن اعتمادها و از‌دست‌رفتن امید، مهمترین پیامدهای منفی این چالش‌ها بود.

نبود فرصت جذب سرمایه هم نتیجه از دست‌رفتن اعتمادها به کسب‌وکارهای آنلاین است. چون ریسک سرمایه‌گذاری چندبرابر شد. هرکدام از این چالش‌ها اگر جداگانه اتفاق می‌افتاد، به نوعی قابل‌مدیریت بود. مانند سال 98 که دو الی سه هفته اینترنت قطع بود ولی کسب‌وکارها آن چالش را مدیریت کردند یا به هر صورت بود از آن دوره عبور کردند.

مسئله مهم در این بحران‌ها به‌ویژه طی شش هفت ماه اخیر این بود که بارها با نگاه تحقیرآمیز با اکوسیستم برخورد شد؛ مثلا دائما گزاره‌های از این دست را می‌شنیدیم که مگر این اکوسیستم چه سهمی از تولید ناخالص ملی دارد و ارزش‌گذاری‌اش چقدر است و… بنابراین خیلی راحت زیرساخت حیاتی کسب‌وکارهای آنلاین یعنی اینترنت را قطع کردند. اما از یک جایی بالاجبار روال کم‌کم عادی شد. صدای اکوسیستم را شنیدند یا دلیل دیگری داشت؟

به‌نظر من زمانی مسئولان به قطعی اینترنت و مشکلاتی که استارتاپ‌ها داشتند، توجه کردند که تراکنش‌های اپراتورهایی چون همراه اول و ایرانسل و… با ریزش شدیدی مواجه شد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد احتمالا همچنان صدای اکوسیستم را نمی‌شنیدند.

این عدم شنیدن صدای اکوسیستم در حالی بود که فشار روی کسب‌وکارها به‌ویژه با رسیدن به روزهای پایانی سال چندبرابر شد و کسب‌وکارها صرفا برای زنده‌ماندن تلاش می‌کردند. احتمالا در سال جاری هم بخش عمده‌ای از تلاش کسب‌وکارها برای زنده‌ماندن خواهد بود.

کسب‌وکاری که چالش‌های ۱۴۰۱ را پشت سر گذاشته در ۱۴۰۲ هم زنده می‌ماند

از شوک‌های چندباره به اکوسیستم صحبت کردید. الان کسب‌وکارها از آن شوک‌ها خارج‌ شده‌اند؟ وضعیت کنونی در آغاز سال 1402 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من با وجود همه سختی‌هایی که به کسب‌وکارها وارد شد، الان اکوسیستم در حال هضم‌کردن تراژدی‌های مختلفی است که طی سال گذشته با آنها مواجه شد.

با این حساب، فکر می‌کنید در سال جاری چه اتفاقات مثبت یا منفی پیش روی استارتاپ‌ها قرار دارد؟

به نظر من در سال جاری چند اتفاق پیش روی کسب‌وکارها قرار دارد؛ یکی اینکه استارتاپ‌ها مجبور هستند با تورم افسارگسیخته‌ کنار بیایند. یعنی آن را به‌عنوان یک چالش می‌پذیرند و هزینه‌های خود را براساس جهش‌های تورمی، مدیریت خواهند کرد.

مثلا این پیش‌بینی را در کسب‌وکارشان خواهند داشت که شاید مجبور شوند در طول سال دو بار برای افزایش حقوق و دستمزد منابع انسانی خود اقدام کنند وگرنه با تورم موجود، نیروهای خود را از دست می‌دهند.

همچنین به خاطر تورم، برخی از بیزینس‌مدل‌ها کارایی ندارند. بنابراین برخی از استارتاپ‌ها باید به تغییر بیزینس‌مدل فکر کنند تا بتوانند ادامه حیات بدهند. به‌طور کلی، اعتقاد دارم کسب‌وکاری که چالش‌های ۱۴۰۱ را پشت سر گذاشته است، در ۱۴۰۲ هم زنده خواهد ماند.

سرمایه‌گذاران دوباره به آنلاین‌ها اعتماد خواهند کرد؟

طول و عرض اکوسیستم استارتاپی در حال کاهش است و استارتاپ‌های جدید به ندرت راه‌اندازی می‌شوند. رکود سرمایه‌گذاری که طی دو سال اخیر شاهدش بوده‌ایم از دلایل تاثیرگذار در کاهش راه‌اندازی استارتاپ‌های جدید است. به لحاظ سرمایه‌گذاری چه پیش‌بینی‌ای برای سال جاری دارید؟ آیا سرمایه‌گذاران دوباره به آنلاین‌ها اعتماد کنند؟

الان در اقتصاد شاهد مازاد نقدینگی هستیم. ضمن اینکه در بازارهای موازی مانند مسکن، بورس، طلا و سکه و… امکان جذب این سرمایه‌های مازاد محدود است. بنابراین نوعی سرریز سرمایه وجود دارد که اگر تعامل مناسبی بین وی‌سی‌ها و سرمایه‌گذارانی که از بخش خصوصی یا شبه‌دولتی هستند ایجاد شود، می‌توان بخشی از سرمایه این بنگاه‌ها را به سمت اکوسیستم استارتاپی هدایت کرد.

صرف وجود سرمایه مازاد، می‌تواند دلیلی برای جذب آن به سمت استارتاپ‌ها باشد؟ اکوسیستمی که بارها از قطعی اینترنت و فیلترینگ آسیب دیده است، چقدر برای جلب اعتماد سرمایه‌گذاران جدید ظرفیت دارد؟ آن هم سرمایه‌گذارانی که به سرمایه‌گذاری در بازارهای زودبازدهی مثل طلا و مسکن عادت دارند.

در حال حاضر، کسب‌و‌کارهایی را داریم که از شوک‌ها و صافی‌های مرگبار رد شده‌ و در بازار ماندگار شده‌اند. این وضعیت به سرمایه‌گذاران سیگنال مثبتی ارسال می‌کند که چنین کسب‌وکارهایی احتمالا در شرایط سخت مشابه نیز توازن مثبتی را حفظ کرده و همچنان به حیات خود ادامه خواهند داد. بنابراین می‌توانند اعتماد سرمایه‌گذاران سخت‌گیر را هم جلب کنند.

ضمن اینکه الان ما با دو نوع کسب‌و‌کار مواجه هستیم؛ کسب‌وکارهایی که در بازار ماندگار شده‌اند و کسب‌وکارهایی که به تازگی وارد بازار می‌شوند. پس، سرمایه‌گذاری که می‌خواهد وارد اکوسیستم استارتاپی شود، با گزینه‌های محدودی مواجه است و برای انتخاب کار سختی پیش رو ندارد.

باید اتفاق بزرگی به لحاظ جذب سرمایه رقم بخورد

خود اکوسیستم که به شدت نحیف شده است، چگونه می‌تواند به جلب اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کند؟

در بازار سرمایه، مسئله روانی اهمیت زیادی دارد و می‌تواند مثل یک سکوی پرتاب عمل کند؛ اگر اکوسیستم بتواند یک اتفاق بزرگ رقم بزند مثلا یک قرارداد بزرگ با یکی از بنگاه‌ها و سرمایه‌گذاران منعقد کند و موفق به جذب سرمایه از آنها بشود، سایر سرمایه‌گذاران نیز انگیزه روانی برایشان ایجاد می‌شود که پشت سر آن اتفاق خوب حرکت کرده و سرمایه‌های بیشتری به سمت اکوسیستم بیاورند.

نقش استارتاپ‌ها مهم است؛ به این معنی که شفاف‌تر عمل کرده و با ارائه ارزش‌های افزوده بیشتر، سرمایه‌گذاران را برای تزریق پول به این حوزه ترغیب کنند.

ضمن اینکه در ساختار اقتصاد کلان، ۱۰۰ میلیارد یا ۲۰۰ میلیارد تومان، عددهای بزرگی محسوب نمی‌شوند اما اگر سرمایه‌گذاری قصد سرمایه‌گذاری روی اکوسیستم را داشته باشد، در حال حاضر، کسب‌وکارهای اندکی برای تزریق این پول وجود دارد.

چراغ اول جذب سرمایه به این روش را چه کسی یا کسانی باید روشن کنند؟

به نظر من این مسئله متوجه وی‌سی‌هاست؛ این صندوق‌ها باید در پرتفوی خود تجدید نظر کنند؛ به بررسی کسب‌وکارها بپردازند و با یک قرارداد شاخص و چشمگیر مسیر ورود سرمایه را باز کنند.

معمولا این نقد به وی‌سی‌ها وارد است که به معنای واقعی خطرپذیر نیستند. در شرایط سخت کنونی وی‌سی‌ها چه تجدیدنظری باید در روندهای سابق خود بکنند؟ الان در ایران تعدد وی‌سی‌ها را داریم اما سرمایه‌گذاری چشم‌گیری انجام نمی‌شود.

قبول دارم که وی‌سی‌های کوچک و ضعیف زیادی راه‌اندازی شدند. اما برای برداشتن گام بزرگ، باید به جای افزایش وی‌سی‌ها، به تجمیع سرمایه و تقویت وی‌سی‌های موجود فکر کنیم.

خود مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر نیز به گفت‌وگوی جدیدی رسیده‌اند. گفت‌وگویی که آنها را به سمت همکاری با یکدیگر ترغیب می‌کند.

قبلا همه مدعی وی‌سی‌گری و مشاور سرمایه‌گذاری بودند و تکروی زیاد بود. همه می‌خواستند سهام عمده استارتاپ‌ها را در اختیار داشته باشند اما مسائل و مشکلاتی که اکوسیستم با آن مواجه شد و چالش‌هایی که پشت سر گذاشتیم، موجب شد که یک تغییر رویکرد در دیدگاه صاحبان سرمایه و کارشناسان این حوزه اتفاق بیفتد. بنابراین هم‌سرمایه‌گذاری یا کواینوست، بیش از پیش پذیرفته شد.

ضمن اینکه با جذب سرمایه از دیگر صندوق‌ها نه تنها سود احتمالی را با دیگران شریک می‌شوند بلکه مهم‌تر از آن، ریسک‌های سرمایه‌گذاری را هم تقسیم می‌کنند.

نتیجه این کار، تجمیع پول‌های بزرگ‌تر و برداشتن گام‌های اساسی‌تر است. دیگر داشتن سهام بزرگ‌تر، امتیاز محسوب نمی‌شود چون به همان نسبت ریسک‌های بزرگ‌تری را هم متوجه سرمایه‌گذار‌ می‌کند. این تغییر رویکرد، اکوسیستم را چند گام اساسی رو به جلو می‌برد.

ورود به بورس، محتمل‌ترین گزینه جذب سرمایه در 1402

ورود به بورس هم یک گزینه جذاب برای تامین مالی کسب‌وکارهاست. الان چندین کسب‌وکار از اکوسیستم در صف ورود به بورس قرار دارند اما فقط تپسی را در بورس داریم؛ 1402، سال حضور گسترده اکوسیستم در بورس خواهد بود؟

به‌نظر من ورود به بورس یکی از محتمل‌ترین گزینه‌های جذب سرمایه در سال جاری است. بنابراین قفل ورود به بورس برای سایر کسب‌وکارها باید شکسته شود. تجربه تپسی می‌تواند چراغ راه این مسیر باشد.

وقتی شرایط جذب سرمایه خارجی را نداریم و به پول‌های قابل‌توجه هم نیاز است، کسب‌وکارها برای ادامه حیات‌شان باید وارد بورس شوند. این اتفاق موجب جلب توجه سرمایه‌گذاران بزرگ خارج از اکوسیستم و جذب سرمایه از آنها هم می‌شود.

ضمن اینکه زمان آن فرارسیده که سرمایه‌گذاران اکوسیستم بعد از سال‌ها از پولی که هزینه کرده‌اند، سود بردارند. ما همچنان شاهد اگزیتی در اکوسیستم استارتاپی ایران نیستیم و سرمایه‌گذاران لذتی از سرمایه خود نبرده‌اند. این اتفاق باید هرچه سریع‌تر رخ دهد تا برای سرمایه‌گذاران جدید انگیزه ایجاد کند.

اردیبهشت 1401، قانون جهش تولید دانش‌بنیان در مجلس تصویب شد؛ براساس ماده 11 این قانون، شرکت‌های بورسی می‌توانند حداکثر تا ۳۰درصد با معافیت مالیاتی در شرکت‌های دانش‌بنیان سرمایه‌گذاری کنند. همچنین این ماده امکان دریافت اعتبار مالیاتی برای هزینه‌های تحقیق و توسعه را هم فراهم می‌کند. چقدر این قانون را به‌عنوان فرصتی می‌بینید که می‌توان از آن برای جذب سرمایه در اکوسیستم استارتاپی استفاده کرد؟

این قانون بسیار جذاب است. چون خود دولت پولی جهت سرمایه‌گذاری برای جهش تولید ندارد. طبق اطلاعاتی که دارم، شرکت‌های بزرگ زیادی که پول‌های بزرگی هم در اختیار دارند، به کارگروه اقتصاد دانش‌بنیان برای بررسی روند سرمایه‌گذاری مراجعه کرده‌اند. اگر این قانون به‌درستی اجرا شود، حرکت جدیدی در اکوسیستم ایجاد خواهد کرد.

وقتی‌ می‌گویید شرکت‌هایی با پول‌های بزرگ، یعنی چه عددی از سرمایه را می‌توانند به سمت اکوسیستم بیاورند؟

عددهایی که برای سرمایه‌گذاری اعلام کرده‌اند، 500 میلیارد تومان به بالاست. به نظر من این فرصت بزرگی برای جذب سرمایه است. برای شرکت‌ها و هلدینگ‌های بزرگی که می‌خواهند از معافیت‌های مالیاتی استفاده کنند هم جذابیت زیادی دارد.

بنابراین یک مشوق قانونی خیلی جدی را که تاکنون نداشتیم، در اختیار داریم و باید تلاش کنیم که به‌خوبی اجرا شود.

منظورتان از اینکه می‌گویید باید تلاش کنیم که این قانون به‌خوبی اجرا شود، چیست؟ آیا بابت حضور پول‌های بزرگ و غیرشفاف نگران هستید و نگرانی وجود دارد که اکوسیستم و شرکت‌های دانش‌بنیان بهانه‌ای برای پنهان‌کاری مالیاتی شوند؟

همه این مسائل می‌تواند وجود داشته باشد چون پول بزرگ، ریسک‌های مخصوص به خود را به همراه دارد اما باید تلاش کنیم که این سرمایه‌گذاری‌ها با شفافیت انجام شوند. هرچند به نظر من الان باید به چشم فرصت به این مسئله نگاه کنیم.

همیشه این نقد به اکوسیستم وارد بوده که روی ایکامرس‌ها تمرکز دارد و بیشتر پلتفرم آنلاین ساخته است. الان دیگر قرار نیست بزرگ‌ترین ایکامرس یا بزرگ‌ترین سرویس حمل‌ونقل را بسازیم. با جذب سرمایه‌ های بزرگ، می‌توان پروژه‌های محصول‌محور را که مبتنی بر تکنولوژی‌هایی چون هوش مصنوعی هستند، در حوزه‌هایی مثل سلامت، نفت ‌و گاز یا مخابرات و صنایع سنگین آغاز کرد.

این مسئله هم مهم است که ورود به حوزه‌های جدید و راه‌اندازی کسب‌وکارهای نو، فشار روانی را از روی افرادی که پرچم‌دار شروع اکوسیستم استارتاپی بوده‌اند، برمی‌دارد. در این صورت فاز جدیدی از کسب‌وکارها و سرمایه‌گذاری‌ها در اکوسیستم نوآوری آغاز می‌شود.

اگر فرض را بر این بگذاریم که همه این اتفاقات مثبت در اکوسیستم بیفتد، آیا درنهایت، دولت و حاکمیت با کسب‌وکارهای آنلاین کنار خواهند آمد و قبول خواهند کرد که اقتصاد دیجیتال وجود دارد و منشاء اثر هم است و نباید در حرکت‌های ضربتی شریان‌های حیاتی‌اش مثل اینترنت را قطع کنند؟

الان دولت حتی در زمینه تامین نیازهای اولیه مردم چون غذا و دارو با مشکل مواجه شده، پس مجبور است روی دستاوردهای دیگر تمرکز کند.

معتقدم که اکوسیستم برای اقتصاد ایران یک دستاورد بوده است. بنابراین دولت، اکوسیستم را به دلیل جایگاهی که بین مردم دارد و ارزش‌هایی که خلق کرده، به‌عنوان یک دستاورد به جامعه معرفی خواهد کرد. پس به جای اینکه اینترنت را صیانت بکند برای صیانت از اکوسیستم اقدام خواهد کرد و این یعنی صیانت دولت از خودش.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

تیترِ یک

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار