اصطلاحات استارتاپی را با تجارتنیوز بشناسید:
استارتاپها میتوانند روی پای خود بایستند/ بوت استرپ چیست؟
بوت استرپ، روشی است که بنیانگذار برای رشد استارتاپش، روی تامین سرمایه از سرمایهگذار و سایر منابع بیرونی حساب نمیکند بلکه با سرمایه شخصی و با استفاده از روشهای خلاقانه کسبوکارش را رشد میدهد.
به گزارش تجارتنیوز ، اصطلاح بوت استرپ را در قرن نوزدهم برای فردی بهکار میبردند که کاری سخت و غیرممکن را آغاز میکرد و آن را به ثمر میرساند. حالا در دنیای امروزی، راهاندازی استارتاپ و رساندنش به موفقیت کاری سخت تلقی میشود و انتخاب روش بوت استرپ مسیر را سختتر هم میکند.
بوت استرپینگ راهی سخت برای شروع و ادامه است چون در این روش بیشترین تکیه بر منابع مالی شخصی و خلاقیت است.
در این روش، از سرمایهگذار خبری نیست و فشارهای مالی زیادی به بنیانگذاران وارد میشود. محدودیتها در این روش میتواند مانع از رشد و ارتقای سریع و حتی دلیلی بر کاهش کیفیت و یکپارچگی محصول یا خدمات مورد نظر شود. اما با تمام اینها اگر استارتاپی با این روش به مراحل رشد بالا برسد، پای خود را در بازار محکم میکند.
آشنایی با روش بوت استرپ
در شرایط سخت و زمانی که دسترسی به منابع مالی مشکل است، بوت استرپ یکی از گزینههای مناسب برای تأمین منابع مالی است. روش بوت استرپ به راهاندازی کسبوکار بدون تکیه بر پول سرمایهگذار و با سرمایه شخصی اشاره دارد. در این روش، استارتاپ از طریق سرمایههای شخصیِ اعضای تیم، رشد و توسعه مییابد و مدیران استارتاپ ملزم هستند تا راهکارهای هوشمندانهای را برای بقای استارتاپشان با صرف کمترین منابع در پیش بگیرند.
در روش بوت استرپ ۱۰۰ درصد سهام یک استارتاپ متعلق به صاحبان اصلی آن بوده چون سرمایه جذب نکردهاند و سهامی واگذار نشده است. به این ترتیب آنها تمرکز کامل روی روند رشد و اتفاقات کسبوکار خود دارند و نیازی نیست که کاری را خارج از سلیقه و سیاستهای خود و براساس خواست سرمایهگذار انجام دهند.
با این حال بوت استرپینگ به ندرت راهی سریع برای کسب سود و پول دار شدن در زمان اندک است، اما بنیانگذارانی که از این راه برای راهاندازی استارتاپ و کسبوکارشان استفاده میکنند، میتوانند در گذر زمان شبکهای ایمن از سرمایه را فراهم کنند تا سرمایهگذاریهای بعدی تجارت خود را بسیار آسان کنند.
منابع کمیاب، بنیانگذاران را به سمت راهحلهای مفیدتر و خلاقانهتر هدایت میکنند. آنها مجبورند راهحلهای قابل اجرایی پیدا کنند که بهسرعت کار کنند. بنابراین بوت استرپینگ به صاحبان کسبوکار این امکان را میدهد تا برند خود را بیش از دیگران بر مبنای تجارب به دست آمده بنا کنند، زیرا سرمایهگذاری خارجی وجود ندارد که برای دستیابی به خدمات و محصول نهایی به آنها فشار آورد، اما نباید فراموش کرد که چنین بنیانگذارانی ممکن است سرمایههای زندگی شخصی خود را نیز در این راه فدا کنند و حتی نتوانند برای مدت نسبتا طولانی، یک زندگی عادی داشته باشند.
مهمترین نکات در روش بوت استرپ
در بوت استرپ به جای سرمایهگذاری مقدار زیادی سرمایه در یک استارتاپ و در معرض خطر شکست قرار دادن بنیانگذار، شروع در مقیاس کوچک میتواند به کاهش قابل توجه هزینهها کمک کند و ریسک را در این فرآیند کاهش دهد. بنیانگذاران میتوانند زمانی که کسبوکار شروع به کسب سود کرد، آن را گسترش دهند. با شروع کوچک، تنها مقدار کمی سرمایه مورد نیاز است و هر سودی که حاصل شود به شرکت بازمیگردد و ریسک را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
کمالگرایی نیز میتواند دشمن بوت استرپ استارتاپ باشد. ایدهها در ابتدا باید جمعوجور باشد و در صورتی که محصولات یا خدمات دارای حداقلهای لازم هستند میتوانند به مخاطبان هدف ارائه شوند.
به طورکلی باید گفت که فرآیندها و ساختارهای داخلی یک شرکت بوت استرپ باید با هدف پایین نگه داشتن هزینهها، بهویژه در مراحل قبل از سوددهی و استفاده از تمام فرصتها برای افزایش درآمد تنظیم شوند.
نکته مهمتر اینکه برای کسبوکارهای بوتاسترپ، اولین مشتریها اهمیت زیادی دارند. استارتاپهای بوت استرپ به دلیل بودجه محدود نمیتوانند به طیف وسیعی از مشتریان خدمات یا محصول ارائه دهند، بنابراین باید با مخاطبان اولیه خود به خوبی ارتباط برقرار کرده، چرا که آنها میتوانند بهترین تبلیغکنندگان کسبوکار باشند.
شرکتهای موفقی که از Bootstrap استفاده کردند
ساختن یک کسبوکار قوی با پایه و ارزش صحیح زمان میبرد و بسیاری از شرکتهای بوت استرپ با ارائه محصولات یا خدمات شگفتانگیز به این امر دست یافتهاند. در نهایت، آنها از طریق استراتژیهای محکم و سود پایدار به نقطهای میرسند که شرکت رشد میکند و جایگاه قدرتمندی در صنعت خود پیدا میکند.
بسیاری از شرکتهای موفقی که امروزه میبینیم، شروع سادهای بهعنوان شرکتهای بوت استرپ داشتهاند. نمونههایی از این موارد عبارتند از: شرکت کامپیوتری دل (DELL)، متا (META)، اپل (AAPL)، کلروکس (CLX)، کوکا کولا (KO)، هیولت پاکارد (HPQ)، مایکروسافت (MSFT).
یکی دیگر از شرکتهایی که نمونهای مثال زدنی در روش بوت استرپ است، گوپروست. GPRO یک شرکت آمریکایی است که دوربینهای شخصی با کیفیت بالا را تولید میکند. این شرکت دوربینهای کوچکی را تولید میکند که بر روی بدن قرار میگیرند تا تجربیات کاربر را ضبط کنند.
بنیانگذار گوپرو یعنی نیک وودمن در ابتدا یک مچبند را تصور کرد که بتواند بهعنوان دوربین به موج سواران متصل شود. او اولین مدلهای موقت خود را آزمایش کرد، اما متوجه شد که این مدلها به اندازه کافی خوب نیستند، بنابراین به این نتیجه رسید که باید دوربین، محفظه و بند آن را خودش بسازد.
پول اولیهای که وودمن برای تأسیس شرکت جمعآوری کرد فقط 10 هزار دلار بود که از فروش تسمههای مهرهای وانت فولکسواگن او به دست آمده بود. پس از آن او به مدت 2 سال ساعتهای طولانی برای توسعه محصولش کار کرد. او با انجام انواع مختلف کار، از ارسال ایمیل گرفته تا رانندگی کامیون، دست به کار شد تا بتواند محصول خود را طراحی کند. جالب اینجاست که تمامی این کارها به صورت دستی انجام میگرفت، چرا که وودمن تجربه طراحی کامپیوتری کافی برای انجام این کار را به صورت الکترونیکی نداشت.
در سال 2004، این شرکت اولین سیستم دوربین خود را که یک دوربین آنالوگ 35 میلیمتری بود فروخت. این محصول پس از یک سال دیجیتالی شد. دوربینهای این شرکت پس از مدتی برای مسابقات اتومبیل رانی، اسکی، دوچرخهسواری، اسنوبورد، چتربازی، بیس جامپینگ، رفتینگ و اسکیتبرد مورد استفاده قرار گرفتند.
اگرچه 10 سال طول کشید تا GoPro به اوج خود برسد، اما این شرکت بهطور مداوم و آهسته درآمد خود را افزایش داد و در سال 2014، GoPro با عرضه اولیه عمومی (IPO) به ارزش 2.96 میلیارد دلار وارد بورس شد.
با این حال این استارتاپ با ورود گوشیهای هوشمند به بازار کمی دچار تزلزل شده است، اما به نظر میرسد که وودمن باز هم به دنبال راهی برای بازپسگیری جایگاه خود و بالا بردن ارزش گوپرو است. در نهایت میتوان گفت که روش بوت استرپینگ بخشی از تاریخ بسیاری از شرکتهای موفق است و خواهد بود.
نظرات