پنج نشانه برای این که شغل ایدئالتان را بشناسید

در شرایطی که نرخ بیکاری زیاد است و به سختی می‌شود کار پیدا کرد، کارفرماها در قدرت قرار می‌گیرند. در این وضعیت ممکن است عبارت شغل ایدئال را فراموش کنید و به هر کاری که درآمدش برای گذران زندگی کافی باشد، رضایت دهید. اما شاید بعد از مدتی که این شغل را می‌پذیرید، احساس کنید همه‌چیز آزاردهنده است. صبح‌ها به سختی از خواب بیدار شوید و به هر بهانه‌ای دلتان بخواهد در محیط کار نباشید. این نشانه‌ها به شما می‌گوید که شغل خود را اشتباه انتخاب کرده‌اید. پیدا کردن یک شغل ایدئال به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست. اما اگر این پنج نشانه را در یک موقعیت شغلی دیدید، راحت‌تر می‌توانید در مورد آن قضاوت کنید. پنج نشانه به غیر از درآمد خوب.

1- نزدیکی به محل سکونت

شاید تاثیر این عامل در رضایت شغلی بیشتر از درآمد باشد. وقتی یک شغل را می‌پذیرید، به احتمال زیاد قرار است نزدیک به پنج سال آنجا کار کنید. شاید برای مصاحبه کاری بتوانید دربست بگیرید، اما اگر قرار باشد 5 سال، یعنی نزدیک به هزار و هفت‌صد بار به آنجا مراجعه کنید وضع متفاوت می‌شود.

برای انتخاب شغل باید هزینه مالی و زمانی رفت‌وآمد را هم منظور کنید.

مسیر دور و پرترافیک رفته‌رفته شما را خسته می‌کند و باعث می‌شود از کار خود بیزار شوید. اگر روزی 3 ساعت در مسیر رفت‌وبرگشت باشید، وقت کافی برای رسیدن به کارهای شخصی پیدا نخواهید کرد. ممکن است در زندگی شخصی دچار مشکل شوید، نتوانید خانه را تمیز کنید، ورزش کنید، با دوستانتان وقت بگذرانید و به طور کلی از درآمدی که دارید لذت ببرید. اگر شغل ایدئالی پیدا کردید که از خانه شما دور است، شاید حتی بد نباشد که خانه خود را عوض کنید.

2- همکارهای خوب

قرار است روزی 8 ساعت از وقت خود را با همکارانتان بگذرانید. همکاران شما می‌توانند دوستان آینده‌تان باشند. اگر در یک محیط کاری آدم‌هایی توانا، پرانرژی و دوست‌داشتنی کار کنند، شما می‌توانید خیلی بیشتر از محیط کار خود لذت ببرید.

اما در مقابل آدم‌های خشک، عصبی و تنبل انرژی شما را برای کار از بین می‌برند. البته تشخیص این موضوع کار ساده‌ای نیست. ممکن است در روز مصاحبه از آدم‌های یک محیط خوشتان بیاید، اما گذشت زمان احساس شما را تغییر بدهد. بد نیست در همان روزهای اول با دیگران وارد گفت‌وگو شوید. اگر بتوانید فقط یک همکار خوب و دوست‌داشتنی پیدا کنید، شرایط کاری ساده‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌شود.

3- وضعیت مالی شرکت

وقتی در یک شرکت استخدام می‌شوید، در عمل بر روی کسب‌وکار آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اید. درست است که در بیشتر موارد پول نقدی وارد کار نمی‌کنید. اما ارزشمندترین چیزی که دارید را به آن‌ها می‌دهید: زمان خود را.

اگر شرکتی که می‌خواهید در آن کار کنید سهامی عام است، صورت‌های مالی شرکت را پیدا کنید. می‌توانید آن‌ها را پیش یک حسابدار ببرید و از او بخواهید که در مورد وضعیت مالی این شرکت به شما مشورت بدهد. شرکتی که با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کند، ممکن است نتواند حقوق شما را به موقع پرداخت کند.‌

اگر صورت‌های ملی شرکت منتشر نمی‌شود، باز هم می‌توانید به دنبال نشانه‌هایی بگردید که وضعیت مالی شرکت را نشان می‌دهد. نشانه‌هایی مثل دکوراسیون، مبلمان، نوع پذیرایی در روز مصاحبه و موقعیت جغرافیایی شرکت. البته به این نشانه‌ها نمی‌شود به طور کامل اعتماد کرد. اما اگر چیزی به نظرتان مشکوک است، قبل از استخدام شدن در مورد آن به اندازه کافی تحقیق کنید.

4- چشم‌انداز یک صنعت

شرکتی که قرار است در آن استخدام شوید در چه صنعتی فعالیت می‌کند؟ صنعت ساختمان، کامپیوتر، دارویی، غذایی، حمل‌ونقل با هر صنعت دیگر. آیا چشم‌انداز این صنعت را مثبت ارزیابی می‌کنید؟

فرض کنیم که قرار است در یک شرکت خرید‌وفروش املاک و مستغلات استخدام شوید. آیا بازار املاک را پررونق ارزیابی می‌کنید؟ آیا بهتر نیست به جای تلاش برای فروش ملک در بازاری راکد ، صنعتی پررونق‌تر مثل کسب‌وکارهای دیجیتال را هدف بگیرید؟

پررونق‌ترین کسب‌وکارها هم راکد می‌شوند.

فریب رونق‌های موقتی و گذرا را نخورید. همان‌طور که گفتیم لازم است به شرکت نگاهی پنج‌ساله یا بلندمدت‌تر داشته باشید. در حال حاضر صنایعی مثل فلزات اساسی، پتروشیمی‌، شرکت‌های اینترنتی و مخابراتی رونق دارند. فکر می‌کنید پنج سال دیگ‌ هم وضع به همین شکل باشد؟ حتی اگر نخواهید برای مدتی طولانی در یک موقعیت شغلی بمانید، قرار است نام این شرکت را در رزومه خود وارد کنید. آیا تصمیم امروز شما، پنج یا ده سال دیگر به نقطه‌ای درخشان در رزومه شما تبدیل می‌شود؟

5- علاقه و استعدادهای شخصی

یک‌لحظه فکرش را بکنید! قرار است هرروز از رختخواب بیرون بیایید، سوار اتوبوس، مترو یا تاکسی بشوید و به محل کار بروید. باید از خود بپرسید آیا این همان شغلی است که می‌خواهم به خاطرش از خواب بیدار شوم؟ اگر کار خود را دوست نداشته باشید و از انجام دادنش لذت نبرید، اگر احساس شکوفایی نکنید، اگر این همان شغلی نباشد که در آن استعداد دارید، شاید برای مدتی کوتاه بتوانید با خود مبارزه کنید. اما دیر یا زود تحمل شرایط برایتان دشوار خواهد شد.

یک‌راه ساده برای پیدا کردن استعداد و علاقه درونی وجود دارد. نگاه کنید و ببینید جمعه‌ها چه کار می‌کنید؟ مثلا دوستی دارم که هر جمعه به تعمیر خودرواش می‌پردازد، حتی اگر ماشینش خراب نباشد. او پیش‌تر در یک کارگاه تراشکاری کار می‌کرد. اما حالا با حقوقی کم‌تر در یک تعمیرگاه مشغول به کار شده است. هر روز با اشتیاق و علاقه به محل کارش می‌رود. برای او روز تعطیل و غیرتعطیل فرقی نمی‌کند. تعمیر ماشین، کاری است که دوست دارد انجام دهد، کاری که آن را خیلی خوب انجام می‌دهد.