سپرده یا سرمایه؟ ایرانیها آبباریکه را به ریسک ترجیح میدهند
در ایران دید خوبی نسبت به سرمایهدار و سرمایهگذار وجود ندارد. باید سعی کرد تا در جامعه سرمایهگذاری را به عنوان یک کار باارزش که موجب ایجاد اشتغال میشود، مطرح کرد.
میلاد مرادی: علی طیبنیا، وزیر سابق اقتصاد در زمان وزارتش عدم تبدیل پسانداز مردم به سرمایهگذاری را مهمترین مشکل اقتصاد ایران دانسته بود و بر رفع آن تاکید کرده بود.
به گزارش تجارتنیوز ، بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که میزان پسانداز در کشور در حد قابل قبولی است. اما مشکل آنجا است که این پساندازها به سرمایهگذاری تبدیل نمیشوند. مادامی که پسانداز مردم به گردش نیفتد و در خدمت تولید قرار نگیرد، همچنان کشور با مشکل رکود دستوپنجه نرم خواهد کرد.
تمایل به سرمایهگذاری در هر کشور علاوه بر عوامل اقتصادی تا حد قابل توجهی تحت تاثیر متغیرهای فرهنگی و جامعهشناختی آن کشور نیز قرار دارد. در این زمینه با علیاصغر سعیدی، استاد دانشگاه و مدیر گروه برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفتگو کردیم.
تاثیرپذیری سرمایهگذاری از متغیرهای فرهنگی و اجتماعی
سعیدی در گفتگو با تجارتنیوز ، ضمن اشاره به میزان قابلقبول پسانداز در کشور، میگوید: برای تبدیل پسانداز به سرمایهگذاری یک سری زمینههای اجتماعی و فرهنگی نیاز است. البته بنده به لحاظ جامعهشناختی میگویم و ممکن است اقتصاددانان نیز دلایل خود را داشته باشند.
هر چقدر فرهنگ یک کشور ریسکپذیری را تشویق کند، میزان سرمایهگذاری نیز افزایش مییابد.
در ابتدا یک سری نهادهای اجتماعی مانند نهاد قانون، حقوق حمایت از سرمایهگذار و سرمایهگذاری و احترام به مالکیت خصوصی برای تامین امنیت سرمایهگذار باید وجود داشته باشد. دومین مسئله تاثیرگذار، ارزشگذاری اجتماعی برای سرمایهگذاری در داخل یک جامعه است. که بیشتر مربتط با فرهنگ آن جامعه است.
به عنوان مثال یکی از جامعهشناسان آمریکایی به نام الکسیس توکویل معتقد است که ما در آمریکا یک فرهنگی داریم که ناشی از آموزههای مسیحیت است. این فرهنگ افراد را چنین آموزش میدهد که در برابر سختیها بردبار باشند.
وی افزود: سرمایهگذاری یک کنش ریسکپذیر است و ممکن است افراد با سختیهایی روبرو باشند و شکست بخورند. به همین دلیل میبینیم میزان کارآفرینانی که در آمریکا هستند از همه کشورهای جهان بیشتر است.
همچنین در تحقیق دیگری که ماکس وبر جامعهشناس آلمانی انجام داده است نشان داده که در بین پروتستانها سرمایهگذاری بیشتر است و روح سرمایهگذاری در بین آنها بیشتر وجود دارد. چرا که یک نوع اخلاق پروتستانی وجود دارد که هرچقدر فرد بیشتر کار کند، به خدا نزدیکتر میشود.
به هر حال باید این نوع ارزشها در فرهنگ جامعه وجود داشته باشد تا میزان سرمایهگذاری بالا رود. هرچند که اقتصاددانها نیز دلایل خاص خود را دارند که بر میزان سرمایهگذاری تاثیرگذار است.
این استاد دانشگاه با اشاره به نگاه نامناسب به سرمایهگذار در ایران، میگوید: مسئلهای که در کشور ما وجود دارد این است که همیشه از سرمایهگذار و سرمایهدار به نیکی یاد نمیشود. این یکی از موانع اجتماعی است که باعث میشود سرمایهگذاری صورت نگیرد.
البته اگر دقیق نگاه کنیم در بین ارزشهای اسلامی در صدر اسلام، توجه ویژهای به کار و تلاش شده است که اساس سرمایهگذاری است. اما این ارزشها هنگامی که به جوامع دیگر وارد شده، از بین رفته و رنگ و بوی آن جوامع را گرفته است.
به عنوان مثال، در ایران یک نوع محافظهکاری همواره وجود داشته که به نوعی مانع ریسکپذیری و سرمایهگذاری افراد شده است.
به عنوان مثال، در وقایع مربوط به انقلاب در سالهای 56 و 57، سرمایهگذاران رغبیت کمتری برای ریسک کردن داشتند. چرا که آنان به علت وقایع مربوطه افق بلندمدتتری را برای سرمایهگذاری نمیدیدند. بنابراین سعی میکردند یا سرمایهگذاری نکنند یا در بخشهایی که سوددهی کوتاهمدتی داشت، سرمایهگذاری کنند.
در ایران همواره مردم تشویق میشوند تا برای دولت کار کنند.
وی در مورد نقش منفی دولت قدرتمند در ایران، میگوید: به طور عموم نیز، وجود یک دولت قدرتمند در ایران باعث شده تا همواره طبقات مختلف مردم از جمله سرمایهداران به دولت وابسته باشند. به لحاظ اجتماعی نیز افراد رانتی همواره سعی میکنند تا بر روی منابع و رانت دولتی ریسک کنند. تا آنکه بخواهند بر روی منابع خود سرمایهگذاری کنند.
در بین عامه مردم نیز همواره این تصور وجود دارد که کار کردن برای بخشهای خصوصی که عمر کوتاهتر اما دستمزد بیشتری از بخش دولتی دارند، امری پسندیده نیست.
همیشه نیز در جامعه ایران گفته میشود که برای دولت کار کنید. چراکه اگرچه دستمزد کمتری دارد اما یک آبباریکهای است که همیشه وجود دارد. تمام این موارد نشان میدهد که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی سرمایهگذاری در ایران مورد تشویق قرار نمیگیرد.
عدم سرمایهگذاری و نبود اشتغال
وی در پاسخ به این سوال که برخی اتفاقات در اقتصاد ایران مانند پرداخت یارانهها و سود بالای بانکی تاثیر بدی بر میزان سرمایهگذاری گذاشته است یا خیر؟ میگوید: قطعا تاثیر بسیار منفی داشته است.
اگر نرخ پسانداز در بانکها بالاتر از نرخ بازده سهام و سرمایهگذاری باشد، مردم نیز ترجیح میدهند تا پساندازهای خود را در بانک قرار دهند. چرا که هم سود بالاتری برای آنان دارد و هم ریسکپذیری پایینتری نسبت به سرمایهگذاری در بازار سهام دارد. هرچند بازار سرمایه نیز انواع مختلفی از سرمایهگذاری دارد و برخی از آنها ریسک کمتری دارد.
در ایران مردم ترجیح میدهند که سود کمی دریافت کنند اما ریسک نکنند. به همین خاطر پول خود را در بانک میگذارند.
به هر حال در ایران پسانداز کافی وجود دارد اما مردم تمایل دارند تا پسانداز خود را در بانکها قرار دهند. تا آنکه در جای دیگری سرمایهگذاری کنند. در واقع مردم ترجیح میدهند که سود کمتری دریافت کنند اما ریسک نکنند.
در جریان همین مالباختگان موسسات، مشاهده میکنیم که مردم بانکهای رسمیتر و به نوعی دولتیتر را ترجیح میدهند. لذا پساندازهای خود را در این بانکها قرار میدهند. هرچند که سود کمتری نیز برای آنان داشته باشد.
سعیدی افزود: در ایران فرهنگ سرمایهگذاری در بازارهای سهام کمتر وجود دارد. مردم تمایل دارند تا سود هرچند اندک اما تضمینشده دریافت کنند. درحالیکه در کشورهای غربی اکثر مردم با آموزش و فرهنگسازی به سمت بازار سهام رفتهاند.
برای ترغیب مردم به سرمایهگذاری باید به لحاظ فرهنگی و اجتماعی به مردم آموزش داده شود. اگر در جامعه سرمایهگذاری و کارآفرینی معادل اشتغالزایی در نظر گرفته شود، قطعا مردم نیز تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری خواهند داشت.
تشویق مردم به سرمایهگذاری، نیازمند آموزش افراد جامعه و فرهنگسازی است.
در واقع سرمایهگذاری باعث ایجاد شغل و کار برای افراد جامعه میشود و اتفاقا این امر به سود کارگر است. همواره وقتی بخش خصوصی رشد کرده است به طبع آن اشتغال نیز ایجاد شده است.
وی در پایان گفت: همیشه به هر میزان که دولت بزرگ شده است، اشتغال نیز از بین رفته است. اگر کارخانهها و صنایعی مانند ارج، کفش ملی، صنایع بهشهر، پارسالکتریک و… را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که در آن زمان با بیش از چند هزار کارگر مشغول به فعالیت بودند، اما اکنون یا تعطیل شدهاند یا تعداد محدودی کارگر دارند.
لازم است تا دید عموم جامعه نسبت به سرمایهگذاری و سرمایهدار تغییر پیدا کند. هرچند عوامل اقتصادی نیز در این زمینه تاثیرگذار است. اما به تدریج با آموزش افراد از سنین مختلف باید سعی کرد که سرمایهگذاری و کارآفرینی به یک ارزش در جامعه تبدیل شود.
نظرات