بازار بورس، جدال سیاست و اقتصاد
در بازار بورس هیچ چیزی بایکدیگر نسبت مستقیم ندارد مگر نسبت سهامداران به سود خودشان، و همین امر است که به بازار تحرک و پویایی میبخشد.
نزدیک به هشت هفته میشود که بازار بورس ایران سبز شده و شاخص کل به آرامی وارد کانال 81 هزار واحدی میشود و بازدهی بازار از 5.1 واحد نیز عبور کرده. اما چرا اینگونه است؟ این پدیده با ذات پرنوسان بازار بورس بسیار ناآشنا به نظر میآید.
نرخ سود سپردههای بانکی به شکل رسمی 15 درصد و برخی بانکها نیز به شکل ترجیحی برای سپردههای خاص تا 20 درصد سود سالانه نیز اعلام شده است. با تمام این شرایط هنوز نرخ بازده سپردههای بانکی نسبت به بازار سهام در درجه پایینتری قرار دارد. به طور مثال، بازار سکه با بازدهی 0.3 درصدی رتبه سوم بازارهای موازی را به خود اختصاص داد، و بازار ارز با ثبت زیان 0.7 درصدی ضعیفترین عملکرد در بازارهای داخلی را داشت.
اینها نشان از آن دارند که برای سرمایهگذاران، بازار بورس مکانی جالبتر و مطمئنتر برای سرمایهگذاری و دریافت سود حداکثری است. با مرور تحولات گذشته، جریان کنونی بازار برای ما آشکارتر میشود.
در زمان شروع کارزار مبارزات انتخاباتی بود که روند آرام مثبت بازار شروع شد. البته در همان دوران نیز بازار سیر نزولی را نیز تجربه کرد ولی به شکل میانگین بازار سیر مثبت بیشتری را به خود دید.
دلیل این حرکت بازار چه بود؟
به عقیده تحلیلگر تجارتنیوز، در یک تحلیل کلی میتوان گفت، در جامعه و به تبع آن در میان سهامداران و سرمایهگذاران دو فکر اصلی و دو رویکرد به انتخابات در جریان بود.
اول، رویکرد پیروزی دولت کنونی در انتخابات و ادامه مسیر فعلی اقتصاد.
دوم، پیروزی جناح رقیب و روی کار آمدن تفکرات غیر معتدل در بسترهای اقتصادی کشور بود.
بعد از هر مناظره انتخاباتی و بعد از هر خبر داغ انتخاباتی، بازار تحولات چشمگیری را به خود میدید. هر موج مثبت و منفی که در بازار ایجاد میشد، ریشه در دو نگاه مذکور بر آینده اقتصادی ایران داشت.
باید بدانیم که، سهامداران همواره یک چیز را دنبال میکنند و آن حداکثر ساختن سود خودشان است. به همین دلیل هم هست که بازار بورس را انتخاب کردند.
بازار بورس بازار پرخطری است، اما به همان اندازه بازار پرسودی نیز است. امید به آنکه سهم خریده شده امروز یا فردا با ارزش بیشتری فروخته خواهد شد و یا ناامیدی از این موضوع در بازار موج مثبت و منفی ایجاد میکند.
اخبار مثبت انتخاباتی نیز به همین شیوه عمل میکنند. خبر مثبت از ادامه روند کنونی و ارزش بیشتر سهمها میگوید و خبر منفی از دگرگونی نظم اقتصادی و کاهش ارزش حکایت دارد.
حالا اگر نگوییم کاهش ارزشی هم در کار نباشد، همین مبهم بودن آینده سرمایهگذاری خود یک شوک برای بازار و سهامداران است، که سهامداران به شدت از آن دوری میکنند.
یادآوری این موضوع ضروری است، که در همان زمان یعنی در جریان مبارزات انتخاباتی، بازار شاهد کاهش ارزش طلا و شروع سیر نزولی آن و افزایش قیمت دلار بود.
دلیل این پدیده نیز آشکار بود. دلیل در وقایع سیاسی جاری آن زمان غرب ریشه داشت. در آن زمان در غرب دو خبر بسیار مهم بود که بهشدت فضای اقتصادی جهانی را تحت تاثیر خود قرار داد.
اول، خبر کاهش نرخ بیکاری در آمریکا و دیگری اخبار مربوط به انتخابات فرانسه.
به شکل سنتی در اقتصاد این باور وجود دارد که، طلا تضمینکننده و پشتوانه بزرگی برای ارزش پول است.
علت افزایش قیمت دلار آشکار است ولی علت نزولی شدن قیمت طلا را میتوان در کاهش نرخ یورو جستوجو کرد.
یورو در آن زمان در واکنش به اخبار انتخابات فرانسه که منجر به دور دوم کشیده شدن آن بود، روند منفی را طی کرد. هرچه قدر حال دلار خوب بود، حال یورو خراب بود.
در اروپا نیز تفکرات اجتماعی مانند ایران بود. نگرانی از روی کار آمدن جناح راست افراطی و امید به روی کار آمدن جناح معتدل بود که بازار را در مسیر نوسان منفی قرار داد. دلیل این صحبت آن است که بعد از پیروزی مکرون در انتخابات فرانسه، یورو و طلا دوباره به روند مثبت خود بازگشتند.
اکنون ما دو پدیده را پیش روی خود داریم.
نخست بازار داخل، که هنوز تحت تاثیر فضای پساانتخابات و امیدهای بعد از آن مثبت است.
و دیگر بازار جهانی، که در مسیر دیگری قرار دارد. دلار در واکنش به خبرهای سیاسی چند مدت اخیر مبنی بر ارتباط پنهان میان دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده و کشور روسیه و ارائه مدارک فوق محرمانه به این کشور، در فضای منفی قرار گرفت.
طلا نیز به تبع آن روندی نزولی را طی کرد. اما یک دلیل دیگر، سخنرانی دونالد ترامپ در عربستان سعودی بود که موجب شد طلا در مسیر نزول و نفت در مسیر صعود قرار بگیرد.
به شکل معمول طلا و نفت نسب معکوس با یکدیگر دارند و این امر را به دلیل ایجاد تعادل در بازار جهانی میدانند.
نظرات