ترس سهامداران و حبس شاخص بورس در یک محدوده مشخص
تحمیل ریسکهای غیراقتصادی موجب ترس سهامداران از مشارکت موثر در بازار و حبس شاخص کل در محدوده تقریبی ۱۵۵تا ۱۶۵ هزار واحد شده است.
به گزارش تجارتنیوز، بورس تهران طی دو سه روز اخیر و درست پس از فروکش جریان اطلاعات و پرشدن ظرفیت رشد در برخی از سهمها، سیمای رخوتناکی به خود گرفته است. شاخص کل بازار پس از برخورد به سقف زمستانی در هفته گذشته، در روزهای مذکور در منطقه اصطلاحا مرده به نوسان پرداخت و ارزش معاملات خرد هم دوباره رو به کاهش گذاشت. واقعیت این است که عوامل موثر بر ارزش قیمت سهام طی روزهای اخیر در راستای رشد قیمتها عمل کردهاند اما تحمیل ریسکهای غیراقتصادی موجب ترس سهامداران از مشارکت موثر در بازار و حبس شاخص کل در محدوده تقریبی ۱۵۵تا ۱۶۵ هزار واحد شده است. طی سه ماه گذشته که شاخص اصلی بازار در این محدوده رفت و برگشت داشته، جغرافیای بازارها و جهتگیری عوامل موثری نظیر بازار جهانی و نرخهای داخلی ارز تا حدودی دستخوش تغییر شده، اما رفتار کنونی اهالی بورس حاکی از افتادن در تله حسابهای ذهنی و خطرگریزی از جریانات اثرگذار است.
طی تقریبا سه ماه اخیر شاخص کل سهام تلاشهایی جزئی برای عبور از حبس بازهای نشان داد که هر بار به دلیلی متفاوت به بار ننشست. از ابتدای آذر که شاخص کل پس از حدود دو ماه مرز ۱۷۰ هزار واحد را واگذار کرد، نیروهای موثر بر بازار جهتگیری کاهشی داشتند که بازار سهام را در مسیری همسو به واکنش واداشتند. افت قیمت جهانی مواد خام از یکسو و اثرات روانی تحریم از طرف دیگر وابستگان بورسی را تحتالشعاع قرار داد و در خروج ممتد سرمایههای خرد شاخص کل سهام در ابتدای زمستان به کف ۱۵۴ هزار واحدی تنزل پیدا کرد. در این دوره شاخصهای جهانی نفت، قیمت فلزات و محصولات پتروشیمی به دلیل نگرانی از عواقب جنگ تجاری از سقفهای خود فاصله قابل ملاحظهای گرفتند. در همین دوره بازار ارز نیز در مسیر نزولی پیش میرفت. بهطوری که نرخ دلار در بازار آزاد پس از حدود چهار ماه به زیر مرز ۱۰ هزار تومان کاهش یافت. بنابراین، طبیعی بود که دماسنج بورس تهران نیز در واکنش به این جریان نزولی با افت پیدرپی به کمترین میزان خود طی ۶ ماه اخیر برسد. البته مبهم بودن اثر تحریمها بر صدور کالا و دریافت ارز هم بر ارزش سهام تاثیر منفی خود را بر جا گذاشت. به این ترتیب، سه عامل محیطی، یعنی بازار جهانی، بازار ارز و تحریمها در ائتلافی نانوشته ارزش سهام بورس تهران را به سطوح نازلی هدایت کردند.
سپس در دیماه دماسنج اصلی بورس تهران با دریافت اطلاعات از وضعیت فروش صادراتی شرکتهای بورسی و شفافشدن اثر تحریمها و همچنین چرخش نسبی بازار جهانی با سیگنال مذاکرات پیشرونده صلح تجاری بین چین و آمریکا تا حدودی ترمیم شد و توانست یک بار دیگر در اواخر دیماه مرز ۱۶۶ هزار واحدی را تجربه کند. اما بار دیگر، قیمتها با عقبنشینی سهامداران خرد طی معاملات بهمن کاهش یافت و شاخص کل را وادار به نوسان در کانال ۱۵۶ هزار واحدی کرد. در روزهای پایانی بهمن و در ادامه طی دو هفته اخیر، بازار جهانی در پی دریافت سیگنالهای مساعد از جریان مذاکرات تجاری قدرتهای بزرگ، با خیز سریعی در حوزه فلزات و نفت، امید و اطمینان را برای فعالان بورس کالا و سپس بورس تهران به ارمغان آورد. فصل مشترک بازارهای داخلی در این دو دوره کلنجار با ریسک سیاسی بوده است.
افزایش ریسک در بورس
در واقع، انتظار برای تصویب لوایح گروه ویژه اقدام مالی یکی از دغدغههای بازارها جهت حفظ اطمینان و تداوم مسیر مساعد خود بود که نهایتا در روز شنبه از سوی نهاد متولی تعلیق شد و نافرجام ماند. این موضوع صرف ریسک سهام را به نحو محسوسی بالا برده و با وجود سطح پایین نسبت قیمت به درآمد بسیاری از سهام ارزنده، سرمایهگذاران تمایل چندانی به خرید نشان نمیدهند. موضوعی که در کنار تحریمها چه در دوره نزولی بازار ارز و قیمتهای جهانی و چه در شرایط فعلی بر معاملات سهام سایه افکنده است. اما تفاوت مهمتر و اساسیتر محیط سهام در این دو دوره جهتگیری بازار جهانی و بازار داخلی ارز است.
واقعیت این است که شاخص کل سهام در دیماه تلاش ناکامی برای فرارفتن از مرز ۱۶۶ هزار واحدی داشت که دلایل اصلی آن را میتوان ترس از اثر تحریمها و همچنین وضعیت شکننده قیمتهای جهانی برشمرد. اما در این دو هفته با «پیشرفت چشمگیر» مذاکرات تجاری بین چین و آمریکا، پایههای رشد قیمتهای جهانی مستحکمتر شد و قیمت فلزات در جهشی قابل توجه به قلههای قبلی سال گذشته نزدیک شد. بهای نفت هم با حمایت اوپک و همچنین تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلا به رشد خود با قدرت بیشتری ادامه داد. از سوی دیگر، بازار ارز چه در قالب معاملات غیررسمی و چه در سیمای سامانه نیما مسیر صعودی خود را حفظ کردهاست. انعکاس این شرایط را در رسمیترین ویترین آن یعنی معاملات بورس کالا میتوان دید. رونق معاملات بورس کالا را از یک طرف میتوان ناشی از بهبود قیمتهای جهانی دانست و از سوی دیگر، حاصل شکاف قابل توجه قیمتهای رسمی و نیمایی ارز که جبهه قدرتمندی از تقاضا برای محصولات کالایی تشکیل داده است. بنابراین در چشمانداز کلی میتوان اختلاف فاز کنونی بازار سهام با دوره قبل را به جهتگیری مثبت بازار جهانی و بازار داخلی ارز نسبت داد که بخش عمدهای از سهام بورس کالامحور تهران را حمایت خواهد کرد. ضمن اینکه انتشار چند مرحله از گزارش عملکرد ماهانه شرکتها در دوره پساتحریم تصویر واقعیتری از اثر تحریمها به دست سهامداران و تحلیلگران داده و از این حیث تبعات روانی تحریم را تا حدودی کاهش داده است. از این منظر میتوان گفت شرایط کانونهای اثرگذاری بر سهام از دو منطقه تغییر جهت مساعد دادهاند و میتوانند از قیمتها حمایت کنند. هر چند همواره این ریسک وجود دارد که تحولی ناگهانی در روند متغیرها صورت بگیرد اما وزنههای حمایت چنان سنگینی دارند که برخی از کارشناسان از فراخوان بورس برای جذب نقدینگی سخن میگویند.
از نظر این گروه از تحلیلگران، کاهش نسبت قیمت به درآمد در بسیاری از سهمهای ارزنده با نزدیک شدن به پایان سال مالی شرکتها با حفظ شرایط فعلی بازار جهانی و ارز، دعوتنامهای است به سرمایههای سرگردان جهت ورود به بازار سهام. حال باید دید خطرگریزی بازیگران بازار تا چه حد به فراخوان بورس پاسخ مثبت خواهد داد و تا کجا منتظر نشانههای قطعی خواهد ماند یا همچنان دل به کسب سودهای مقطعی خواهد بست.دیروز شاخص کل با رشد ۷۳ واحدی که معادل نوسان تقریبا صفر درصدی است، به زحمت توانست در محدوده مثبت باقی بماند. اما نماگر هموزن- با احتساب اثر یکسان نمادها- در ادامه حرکت صعودی خود با سرعت بیشتری پیش رفت و نیمدرصد ارتفاع گرفت.
تمرکز بر سهمهای کوچک
اختلاف سرعت این دو شاخص نشاندهنده خروج از سهام صنایع بزرگ و تمرکز بیشتر اهالی بورس بر سهمهای اصطلاحا کوچک و متوسط است. با وجود عمق نسبتا کم معاملات دیروز، فروشندگان خرد که از سهمهای کالایی بیرون آمدند، برای کسب سود از نوسان مقطعی قیمتها تحرک بیشتری در نماد شرکتهای کوچکتر نشان دادند. سهامداران خرد دیروز هم بیشتر در نقش فروشنده ظاهر شدند تا خریدار. فروشندگان حقیقی دیروز در سهام گروههای فلزات، پتروشیمی، پالایشی و همچنین معدنیها بیشترین خالص فروش را به ثبت رساندند و در نقطه مقابل، در سهام گروههای قند و شکر، خودرو، سیمان، بیمه و بانکها در هیات خریدار غالب، عرض اندام کردند.
آرایش بازیگران خرد در سمت عرضه و تقاضا را تا حدودی در رشد قیمتها هم میتوان دید. دیروز نقدینگی در گروههای کوچک و تکسهمها به گردش درآمد. سهام گروه قند و شکر، صنایعی چون اداره بازارهای مالی و بسیاری از نمادهای دارویی موفق شدند ضمن جذب نقدینگی و تجربه رشد قیمت، صف خرید را تجربه کنند. توقف رشد بزرگان، سودای کسب سود از نوسانات مقطعی و انتشار اخبار مساعد پیرامونی سرمایههای خرد را راهی این صنایع کوچک کرد.صنعت قند بورس تهران پربازدهترین گروه بازار از ابتدای اسفندماه تا روز گذشته بوده است. بازده متوسط ۱۷ درصدی در این گروه را باید ناشی از افزایش قیمت شکر در بازار آزاد و سوءتفاهم معاملهگران در تفسیر آن دانست. برخی کارشناسان رشد بهای شکر در بازار آزاد را بر سودآوری سهام این صنعت موثر نمیدانند، اما معاملهگران به دنبال موج نقدینگی به این جریان تند و تودهوار پیوستهاند. همین فرآیند با شدت کمتری در سهام گروه ساختمانی تجربه شد. دیروز شاخص این گروه بورسی پس از صعود پیدرپی و پرشتاب متوقف شد. اما داروییها توانستند روند مثبت خود را ادامه بدهند و در این میان، داروسازی عبیدی یکی از طولانیترین صفهای خرید را تجربه کرد.
نظرات