دامی به نام دامپینگ
فرض کنید شما یک فروشگاه مواد غذایی دارید و کسبوکارتان هم در وضعیت پایدار و خوبی قرار دارد. مشتریان شما افراد ثابتی هستند. شما با داشتن سهم خوبی از بازار، به فعالیت خود ادامه میدهید و سود موردنیاز برای ادامه فعالیت را کسب میکنید؛ اما کمکم متوجه میشوید که مشتریان شما در حال ریزش هستند.
فرض کنید شما یک فروشگاه مواد غذایی دارید و کسبوکارتان هم در وضعیت پایدار و خوبی قرار دارد. مشتریان شما افراد ثابتی هستند. شما با داشتن سهم خوبی از بازار، به فعالیت خود ادامه میدهید و سود موردنیاز برای ادامه فعالیت را کسب میکنید؛ اما کمکم متوجه میشوید که مشتریان شما در حال ریزش هستند. فروش شما کم و کمتر میشود و دیگر فعالیت در بازار برایتان سودده نیست. مسئله را بررسی میکنید و به دنبال علت این ریزش میگردید. ممکن است از مشتریان قدیمی خود علت را جویا شوید و اینجاست که متوجه یک واقعیت میشوید.
مسئله این است که فروشگاه دیگری در نزدیکی شما تاسیس شده است و در حال فروش اجناس مشابه شما، به نصف قیمت است. در مقابل این خبر اولین واکنش شما این خواهد بود که قطعا کیفیت کالای عرضهشده توسط فروشگاه جدید بسیار پایینتر از اجناس شما است؛ اما مشتریانتان به شما این اطمینان را میدهند که اصلا موضوع به این شکل نیست و محصولات ارائهشده چهبسا کیفیت بالاتری نیز دارند. دیگر طاقتتان طاق میشود و خود شخصا به فروشگاه رقیب مراجعه میکنید. بعد از تحقیقات مختلف به این نکته پی میبرید که فروشگاه جدید با هزینههایی برابر شما در حال فعالیت در بازار است اما قیمتهایش نصف قیمتهای شما است. حتی این فعالیت زیان بالایی برای او به همراه دارد. شما به هر شکل که موضوع را رصد میکنید، هیچ دلیلی برای این اقدام و فعالیتی اینچنینی پیدا نمیکنید. چطور ممکن است بنگاهی با علم بر اینکه فروش اجناسش با این قیمت تنها ضرر و زیان برایش به همراه دارد، به فعالیت خود ادامه میدهد؟ آیا دستهای پشت پردهای وجود دارند؟ یا اینکه این شخص میخواهد سرمایه خود را به باد دهد؟ و یا اساسا انسان دست و دلبازی است؟
داستان شما و رقیب دست و دلبازتان
در مثال بالا در واقع رقیب شما نوعی جنگ قیمتی (Price war) راه انداخته است. به چنین اقداماتی در اقتصاد، دامپینگ (Dumping) میگویند و برعکس ظاهر قضیه که فروش با چنین زیانِ مالی، کاری کاملا غیرعقلانی به نظر به میرسد، اتفاقا این اقدام کاملا عقلانی است.
جنگ قیمتی با هدف حذف رقیبان در بازار صورت میگیرد. چراکه با ادامه روند کاهش قیمتها، رقبا بهطور خودکار از بازار حذفشده و بنگاه موردنظر میتواند یک انحصار را برای خود تشکیل دهد. از سوی دیگر با این قیمت، بازار برای سایر رقبا نیز جذاب نخواهد بود و باعث میشود که وارد آن نشوند.
اگر این بنگاه بتواند با این قیمت در بازار باقی بماند، مشخصا باعث خروج شما از بازار میشود. وقتی یکهتاز میدان شد، شروع به افزایش قیمت کالاهای خود میکند
البته بنگاهی که قصد انجام چنین کاری را دارد، باید حداقل برای کوتاهمدت پشتوانه مالی داشته باشد. چراکه بهطورقطع فعالیتش در بازار در کوتاهمدت با زیان همراه خواهد بود؛ اما اگر بتواند دوام بیاورد و دامپینگ را ادامه دهد، در بلندمدت میتواند به سود برسد.
اگر این بنگاه بتواند با این قیمت در بازار باقی بماند، مشخصا باعث خروج شما از بازار میشود. وقتی یکهتاز میدان شد، شروع به افزایش قیمت کالاهای خود میکند؛ بنابراین بعد از مدتی نهتنها ضرر ناشی از کاهش قیمت خود را به دست میآورد، بلکه سود بیشتری نسبت به شما نیز کسب میکند چون توانسته انحصاری برای خود شکل دهد.
دامپینگ چیست؟
زمانی که کشوری یک کالا را در کشورهای دیگر با قیمتی پایینتر از قیمت همان کالا در کشور خود به فروش میرساند، در واقع سیاست دامپینگ را برای تجارت خود در نظر گرفته است. دامپینگ مثالی از تبعیض قیمت است، چراکه در آن فروشنده قیمتهای متفاوت را از مصرفکنندههای گوناگون مطالبه میکند.
به دیگر سخن قیمت یک خودرو برای خریداران داخلی نسبت به قیمت همان خودرو برای خریداران سایر کشورها در سیاست دامپینگ متفاوت است. خودرو در داخل کشور با قیمت بالاتری به فروش میرسد. دامپینگ به دلیل تفاوت کشش تقاضایی که در بازارهای داخلی و خارجی وجود دارد، میتواند یک استراتژی حداکثر کننده سود باشد.
اگر خودروسازهای ایرانی بخواهند وارد رقابت جهانی شوند، باید خودرو خود را با قیمت رقابتی به فروش برسانند.
همانطور که پیشتر نیز گفتیم، دامپینگ بهمنظور افزایش سهم بازار انجام میشود. اگر بخواهیم اتفاقی که زمان دامپینگ در عرضه و تقاضا میافتد را نشان دهیم، باید ابتدا این نکته را در نظر بگیریم که بنگاه در بازار داخلی بهصورت انحصاری عمل میکند و در بازار خارجی بهصورت رقابتی به فعالیت خود ادامه میدهد.
درنتیجه تقاضای داخلی نسبت به عرضه این بنگاه نزولی است. چراکه این بنگاه است که قیمتگذاری میکند و در داخل قیمت کالا را تعیین میکند. از سوی دیگر همین بنگاه در بازار جهانی با تقاضای افقی مواجه است و قدرت قیمتگذاری ندارد.
بگذارید مثالی بزنیم
بگذارید با مثالی بحث را پیش ببریم. فرض کنید شرکتهای خودروسازی ایران در داخل کشور بهصورت انحصاری خودروهای تولیدیشان را به فروش برسانند. در این صورت در بازار داخلی، تولیدکنندگان خودرو، قیمت گذار خواهند بود و قدرت دارند که هر قیمتی که خواستند را بر روی خودرو تولیدی خود بگذارند. درنتیجه تابع تقاضا برای خودرو، نزولی خواهد بود.
اگر این خودروسازها بخواهند وارد رقابت جهانی شوند، باید خودرو خود را با قیمت رقابتی به فروش برسانند. آنها در بازار جهانی قیمت گذار نیستند بلکه قیمت پذیرند. درنتیجه منحنی تقاضایی که با آن روبهرو هستند، افقی است. این مسئله را میتوان در نمودار زیر بهخوبی مشاهده کرد.
در این نمودار بهدرستی میتوان وضعیت یک تولیدکننده را در بازار داخلی و بازار جهانی مشاهده کرد. در بازار خارجی، تولیدکننده با خط قیمت افقی روبهرو است و در نقطه 1 به تولید میپردازد. از این میزان تولید مقدار QDOM را در داخل مصرف میکند و به قیمت بالای PDOM به فروش میرساند اما باقی تولیداتش را در بازار خارجی به قیمت پایینتر PFOR میفروشد. در این نمودار بهراحتی میتوان تفاوت قیمت که ناشی از تبعیض قیمت را مشاهده کرد.
صادرات چین: از کفن تا اتومبیل
اگر مثالی که در ابتدای این مقاله زدیم را به دنیای واقعی و در سطح وسیع بسط دهید، پاسخ بسیاری از پرسشها درباره تجارت بینالمللی را به دست میآورید. بهطور مثال تابهحال به این فکر کردهاید که چرا باید کالاهای چینی آنقدر ارزان باشند؟ حتی اگر هزینه حمل از چین تا ایران را هم در نظر نگیریم، برخی قیمتها عقلایی نیستند.
نکته دقیقا همینجا است که کشوری مانند چین میخواهد یکهتاز بازارهای جهانی شود. به همین منظور به طرق مختلف این هدفش را دنبال میکند. از کاهش ارزش پولش گرفته تا نیروی کار ارزان و قیمتهای پایین باورنکردنیاش.
دامپینگ سیاست مخربی است که سازمان تجارت جهانی برای جلوگیری از این اتفاق سیاستهایی را تعیین کرده است.
این مسئله باعث شده است که کشور ما به دلیل قیمت پایین، محصولاتِ چینی را وارد کند. سیمخاردار، تیغه چاقو، مدادتراش، دکمهفشاری، بیل، دوک و حتی کفن، تنها اقلام محدودی از واردات کشور ما از چین هستند. به دیگر سخن، چین توانسته است تا مغز استخوان بازارهای جهانی رسوخ کند و حتی سادهترین کالاهایی را که یک کشور میتواند در داخل و بدون نیاز به مزیت یا فناوری خاص، تولید کند و تولید و اشتغالش را رونق دهد، نیز وارد کند.
همین موضوع باعث تخریب صنایع داخلی، رکود و بیکاری در کشورهای واردکننده شده است. دامپینگ سیاست مخربی است که سازمان تجارت جهانی برای جلوگیری از این اتفاق سیاستهایی را تعیین کرده است. البته نکتهای که وجود دارد این است که برای مبارزه با دامپینگ نیاز به دستگاههای نظارتی پویا و بدون فساد و رانت است.
دامپینگ دامی برای اقتصاد کشورها
همانطور که مشخص است دامپینگ باعث از بین رفتن قدرت رقابت کشور واردکننده، رکود، فقر، بیکاری و درنهایت عدم توسعه میشود. البته شاید در وهله اول مردم کشور واردکننده از داشتن قیمتی پایین برای کالایی مشابه داخلی خرسند شوند و احساس رفاه کنند اما این تنها بخشی از داستان است. این موضوع نیمه تاریکی نیز دارد.
بهطور مثال ممکن است کفش چینی را با قیمت نصف کفش تولید داخلی خریداری کنیم اما این رفاه تنها در کوتاهمدت شامل حال ما میشود. در بلندمدت کمکم صنایع تولید کفش داخلی تحلیل میروند و حتی تعطیل میشوند. تعطیلی این صنایع همانا و از بین رفتن اشتغال و تولید و افزایش فقر همان.
کفش چینی را با قیمت نصف کفش تولید داخلی میخریم رفاه کوتاه مدت به دنبال دارد زیرا پس از مدتی صنایع داخلی تحلیل میروند یا تعطیل میشوند.
این روزها دامپینگ برای بسیاری از سازمانها و شرکتها چه در سطح کشوری و چه در سطح بینالمللی جذاب شده است؛ چراکه میتوانند با حذف رقبا منافع زیادی را به دست آورند.
مهمترین مقرراتی که در نظام حقوقی کشورمان در خصوص دامپینگ وجود دارد، تصویبنامه در مورد پیشبینی تدابیر و اقدامهای حفاظتی، جبرانی و ضد دامپینگ برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی است که در سال 1386 مصوب شده است.
چرا باید با دامپینگ مقابله کرد
در مقالات پیشین بارها از مزیت نسبی و مطلق سخن به میان آوردیم و به این نکته تاکید کردیم که لازم نیست تمامی کالاها در داخل کشور تولید شود. درنتیجه شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا باید جلوی دامپینگ گرفته شود. وقتی میتوان کالای ارزانتر را وارد کرد چرا باید آن را در داخل تولید کنیم؟
درباره دامپینگ این نکته بسیار پررنگ است که رقابت ناعادلانه درنهایت باعث از بین رفتن صنایع و تولید داخلی میشود. با گسترش تجارت جهانی، کشورها تمایل به تصاحب سهمی بیشتری از بازار را پیدا کردند. همین باعث شد که پس از جنگ جهانی دوم دامپینگ به یکی از مباحث مهم در محافل بینالمللی تبدیل شود.
درباره دامپینگ این نکته بسیار پررنگ است که رقابت ناعادلانه درنهایت باعث از بین رفتن صنایع و تولید داخلی میشود.
از زمان انعقاد موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت یا گات (General agreement on Tariffs and Trade or GATT) تا گفتوگوهای دور اروگوئه در زمینه رقابت تجاری در عرصه تجارت بینالملل، پیشرفتهای چشمگیری حاصلشده است.
سازمان تجارت جهانی و اتحادیه اروپا تلاش زیادی برای مقابله کارآمد با دامپینگ و کاهش آن انجام دادهاند. بهطور مثال عوارض اضافی تعیین کردند که همه اینها نمایانگر آثار مخرب دامپینگ در کشور واردکننده است.
انواع دامپینگ
دامپینگ را میتوان از جهات مختلفی دستهبندی کرد. بهطور مثال بر اساس حمایت، مدت و یا آثار دستهبندی میشود.
در برخی از موارد دامپینگ میتواند به علت حمایت دولت اتفاق بیفتد. بهطور مثال ممکن است دولت با دادن یارانه و وام، سرمایه لازم برای ایجاد دامپینگ را در اختیار تولیدکننده قرار دهد.
گاهی ممکن است تولیدکنندهای به دلیل پر شدن انبارهایش دست به دامپینگ کوتاهمدت زده و برای مدتی کوتاه، اجناسش را با قیمتی نازل در بازار به فروش برساند.
دامپینگ درازمدت نیز وجود دارد. این نوع دامپینگ مخصوص کالاهایی است که افزایش تولید آنها هزینه نهایی تولیدشان را کاهش میدهد. به دیگر سخن کالاهایی وجود دارند که تولید آنها در یک حجم بالا، هزینه کمتری از تولید آنها در حجم کوچک دارد. درنتیجه، انحصارگر برای حداکثر کردن سود خود کالاها را با قیمتی پایینتر در بازار داخلی به فروش میرساند.
دامپینگ فصلی زمانی اتفاق میفتد که به دلیل تغییر فصل، کالاها در بازار داخلی به فروش نمیرسند و انبارها پر میشوند. درنتیجه تولیدکننده تلاش میکند کالاهایش را در بازارهای خارجی با قیمتی پایینتر بفروشد.
دامپینگ فصلی زمانی اتفاق میفتد که به دلیل تغییر فصل، کالاها در بازار داخلی به فروش نمیرسند و انبارها پر میشوند. درنتیجه تولیدکننده تلاش میکند کالاهایش را در بازارهای خارجی با قیمتی پایینتر بفروشد.
البته ضریب احتمال وجود چنین دامپینگی بسیار پایین است. داﻣﭙﯿﻨﮓ ﻣﺨﺮب نیز داﻣﭙﯿﻨﮕﯽ است که آﺛﺎر ﺗﺨﺮﯾﺒﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد و ﻣﻮﺟﺐ ﻟﻄﻤﻪ ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ داﺧﻠﯽ ﮐﺸﻮر واردﮐﻨﻨﺪه میشود. در ﭼﻨﯿﻦ داﻣﭙینگی ﻗﯿﻤﺖﻫﺎ ﻏﺎرتﮔﺮاﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ در آن در ﯾﮏ دوره کوتاهمدت، ﻗﯿﻤﺖﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎر ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽآیند. دامپینگ غارتگر شایعترین نوع دامپینگ است.
آیا هر ارزانفروشی دامپینگ به شمار میرود؟
دامپینگ یکی از مصادیق رقابت مکارانه و تبعیض قیمت است. همانگونه ﮐﻪ ﭘﯿﺶﺗﺮ نیز گفتیم، داﻣﭙﯿﻨﮕﯽ نامشروع و ﻣﺨﺮب اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮوز ﺧﺴﺎرت ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ داﺧﻠﯽ ﮐﺸﻮر واردﮐﻨﻨﺪه شود. با توجه به موافقتنامه ضدداﻣﭙﯿﻨﮓ، ﻫﺮ داﻣﭙﯿﻨﮕﯽ نمیتواند ﻏﯿﺮﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ. به دیگر سخن اگر میزان سود حاصل از دامپینگ قابلاغماض باشد و یا حجم واردات دامپ شده جزئی باشد، دامپینگ مانعی ندارد.
البته باید این نکته را اضافه کنم که همواره و در هر زمانی نمیتوان واردات یک کالا با قیمت پایین را دامپینگ دانست. چراکه گاهی برخی از شرکتها و بنگاههای تجاری قدرتمند، به دلیل دستیابی به فناوری و کارایی اقتصادی، به تولید یک کالا با هزینههای ارزان میپردازند. بیشک این اتفاق باعث خروج بنگاههای کوچک و فاقد فناوری بهروز میشود؛ و این یعنی رقابت.
نظرات