«جک ما» کجا رفت و چرا رفت؟
جک ما (Jack Ma)، مدیرعامل پیشین گروه علیبابا و مدیر اجرایی فعلی این شرکت، سهشنبه هفته پیش اعلام کرد که میخواهد از مقامش کنارهگیری کند و بازنشسته شود. به همین مناسبت ما در این مقاله میخواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا جک ما خداحافظی کرد و مقصد بعدی او کجاست. با ما همراه باشید.
جک ما (Jack Ma)، مدیرعامل پیشین گروه علیبابا و مدیر اجرایی فعلی این شرکت، سهشنبه هفته پیش اعلام کرد که میخواهد از مقامش کنارهگیری کند و بازنشسته شود.
به همین مناسبت ما در این مقاله میخواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا جک ما خداحافظی کرد و مقصد بعدی او کجاست. با ما همراه باشید.
مرا با نام کوچکم صدا بزن
نام واقعیاش جک ما نیست. هرچند همه او را «جک ما» صدا میکنند و من هم دوست دارم او را جکِ ما بنامم.
اما نام او «ما یان» (Ma Yun) است و در ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۴ در شهر هانگژو (Hangzhou) در استان ژجیانگ (Zhejiang) چین متولد شد. در همان دوران کودکی او خود به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت و تلاش کرد با حضور در هتل بینالمللی هانگژو بهواسطه مکالمه با افراد انگلیسیزبان، مهارت انگلیسی خود را تقویت کند.
جک مای جوان که در این جا راهنمای جری یانگ، یکی از بنیانگذاران یاهو هنگام سفر او به چین است.
میگویند او در آن زمان بهمدت نه سال مسیری ۱۱۲ کیلومتری را با دوچرخه میپیمود تا بتواند راهنمای توریستهای منطقه باشد. چیزی که اگر راستش را بخواهید شاید فقط یکبار اتفاق افتاده و او بیشتر مسیر را سوار وسیله نقلیهای شده است.
با این کار جک ما هم پولی به جیب میزد و هم مهارت زبان انگلیسی خود را تقویت میکرد. بعد از آن، او باز هم به علت همین علاقه به زبان انگلیسی با خارجیها نامهنگاری میکرد و اصطلاحا با آنها پن فرند (Pen Friend) بود. همین خارجیها بودند که اولین بار به او نام «جک» را دادند. بعد از آن بود که ما یان، خود را جک ما نامید.
زندگی پرشکست جک ما
جک ما بهزور توانست وارد دانشگاه شد. او چهار سال پشت سر هم امتحان ورودی دانشگاههای چین را داد که سه سال هم پذیرفته نشد و در نهایت توانست به موسسه معلمی هانگژو وارد شود و در سال ۱۹۸۸ با لیسانس زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد.
بعد از فارغالتحصیلی نیز توانست شغلی در دانشگاه دیانزی هانگژو (Hangzhou Dianzi University) بیابد.
او پس از آن شغل، برای ۳۰ فرصت شغلی دیگر هم اقدام کرد و هیچکدام او را قبول نکردند و اگر فکر میکنید که داستان «جک ما» یا جکِ ما هم مثل داستان فیلمهایی است که در آن نقش اصلی فیلم بهخاطر این شکست تصمیم میگیرد، فلک را چنان سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند که همه آن شغلها در حسرتش بمانند، اشتباه میکنید.
در زندگی واقعی از این خبرها نیست. هرچند در نهایت جک ما چنین کاری کرد.
میگویند وقتی در آن روزها جک ما میخواست پلیس شود، او را قبول نکردند. احتمالا هم به خاطر قد کوتاه و بدن لاغرش بود که او را برای شغل پلیسی نپذیرفتند. در مصاحبه دیگری نیز روایت میکند که او برای کارکردن در فستفود KFC که بهتازگی در شهر آنها رستورانی باز کرده بود هم اقدام کرد.
جک ما در جایی گفته است که ۲۴ نفر برای کارکردن در آنجا درخواست داده بودند که این رستوران ۲۳ نفر را استخدام کرد و آن یک نفر هم که رد شد، من بودم.
جک ما همواره توانایی خوبی برای رد شدن داشت. بعدها حتی او چهار بار برای ورود به مدرسه کسبوکار هاروارد (Harvard Business School) تلاش کرد و هر چهار بار را رد شد.
اینترنت، نقطه عطف کسبوکار جک ما
جک ما در نهایت در سال ۱۹۹۴ با اینترنت آشنا شد و اولین شرکت خود را بنا کرد. موسسه ترجمه هانگژو هایبو (Hangzhou Haibo Translation Agency) اولین شرکتی بود که او برپا کرد. او در سال ۱۹۹۵ با دوستانش سفری به آمریکا داشت که باعث شد بیشتر با اینترنت آشنا شود.
در آنجا جک ما در اینترنت نام یک نوشیدنی را جستجو کرد و توانست کشورهای گوناگون سازنده آن نوشیدنی را بیابد؛ اما وقتی نام چین را جستجو کرد، چیزی در اینترنت نیافت. یادتان باشد که اینترنت تازه به دنیا آمده بود و خبری هم از گوگل نبود.
پس از آن جک ما، چیزهای دیگری در مورد چین جستجو کرد و باز هم چیزی نیافت. بعد این مسئله او به همراه دوست برنامهنویسش به چین بازگشت و یک وبسایت «زشت» درباره چین ساختند.
آنها میخواستند در این سایت اطلاعاتی از چین را قرار دهند. اطلاعاتی در مورد محصولات مختلف چین، شرکتهای چینی و هر چیزی در مورد چین. نکته جالب اینجاست که آنها ساعت 9:40 قبلازظهر سایت را فعال کردند و در سال 12:30 ایمیلهایی از سرمایهگذاران چینی دریافت کردند که پیشنهاد سرمایهگذاری در سایتشان را به او داده بودند.
از اینجا بود که جک ما قدرت اینترنت را درک کرد. در آوریل 1995 این دو نفر اولین دفتر برای شرکت یا سایت خود را که حالا نام China Pages گرفته بود، باز کردند.
یک ماه بعد آنها بهصورت رسمی دامنه chinapages.com را برای سایت خود خریدند. شرکت آنها در سه سال توانست 800 هزار دلار درآمد داشته باشد. تجربه جک ما در این شرکت برای او کافی بود که بتواند آینده کسبوکار را ببیند و درسهای کافی یاد بگیرد.
پس از آن جک ما در یک شرکت فناوری اطلاعات که بخشی از وزارت تجارت و اقتصاد چین بود، کار میکرد؛ اما او این کار را کنار گذاشت و به هانگژو برگشت و شرکت علیبابا را در سال 1999 بنیان گذارد.
علیبابا فرزند جک ما
جک ما نام علیبابا (Alibaba) را از داستان علیبابا و چهل دزد از قصههای هزار و یک شب برگزید. به نظر جک ما، علیبابا نامی بود که همه مردم دنیا شنیده بودند و اگر قصهاش را هم ندانند لااقل این نام بارها به گوششان خورده است.
علیبابای جک مای ما، در اکتبر سال 1999 یک سرمایه 25 میلیون دلاری را از هلدینگ ژاپنی سافتبانک (Sotfbank) و گلدمن ساکس (Goldman sachs) دریافت کرد. از اینجا بود که علیبابا واقعا زاده شد. سه سال بعد از آن، علیبابا توانست به سوددهی برسد.
هدف از تاسیس علیبابا توسعه تجارت الکترونیک در چین بهخصوص برای شرکتهای کوچک و متوسط بود. همچنین علیبابا میخواست که به چین در حال توسعه کمک کند تا بتواند از پس چالشهای سازمان تجارت جهانی برآید و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود.
بقیه داستان را هم احتمالا خود میدانید. علیبابا در اصل یک سایت برای عمدهفروشی بوده و هست. هدف جک ما از تاسیس آن ارائه کالا به مشتریان نهایی نبود. بلکه هدف این بود که بتواند ارتباطی بین شرکتهای گوناگون ایجاد کند تا تامینکنندهها و متقاضیان بتوانند بهواسطه علیبابا فعالیت کنند و کالاهای موردنیاز خود را بخرند و کالاهای تولیدی خود را نیز بهصورت عمده بفروشند.
به همین دلیل هم شما در علیبابا میتوانید از دستگاه ماشینتراش تا رول آلومینیم چند تنی را بخرید.
علیبابا دیگر کودک نمیماند
در سال ۲۰۰۳ شرکت ایبی (eBay) اعلام کرد که میخواهد کسبوکار خود را در چین هم توسعه دهد؛ اما پیش از این جک ما علیبابا را به یک هلدینگ تبدیل کرده بود که در آن خود سایت علیبابا عمدهفروشی و سایت تاوباو (Taobao) و علیاکسپرس (AliExpress) به خردهفروشی مشغول بود. سیستم پرداخت علیپی (Alipay) هم کارهای پرداخت را در چین انجام میداد.
یک سال بعد هم شرکت یاهو، یک میلیارد دلار در علیبابا سرمایهگذاری کرد. همه اینها باعث شد دیگر شرکت ایبی در چین نتواند فعالیت سوددهی داشته باشد و در نتیجه از چین برود؛ زیرا همین سایت تاوباو در چین هم کار آمازون را میکرد و هم کار ایبی را.
علیبابا در نهایت آنقدر رشد کرد که دیگر میتوانست وارد بورس شود. در ۵ سپتامبر ۲۰۱۴، گروه علیبابا توانست وارد بازار بورس نیویورک شود. در عرضه اولیه سهام علیبابا در بورس نیویورک، ابتدا قیمت ۶۰ تا ۶۶ دلار برای هر سهم در نظر گرفته شده بود؛ اما قیمت نهایی سهم توسط سرمایهگذاران تعیین میشد.
دفتر مرکزی گروه علیبابا در شهر هانگژو
در نهایت در ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، قیمت هر سهم علیبابا در عرضه اولیه بورس نیویورک ۶۸ دلار معین شد که ارزش مجموع سهام عرضهشده را به 21.8 میلیارد دلار رساند.
این اتفاق عرضه اولیه سهام علیبابا به باارزشترین عرضه اولیه در تاریخ اقتصاد آمریکا تبدیل که بیشتر از مجموع ارزش عرضه اولیه گوگل، فیسبوک و توییتر بود.
اما فردای روز عرضه اولیه، سهام علیبابا با قیمت 92.70 دلار باز شد. همین قضیه باعث شد شرکت تصمیم بگیرد سهام بیشتری وارد بازار بورس کند. در نهایت نیز ۱۵ درصد سهام علیبابا به ارزش ۲۵ میلیارد دلار در بازار بورس نیویورک عرضه شد.
علیبابای امروز
در حال حاضر علیبابا بزرگترین شرکت خردهفروشی و تجارت الکترونیک در جهان است. علیبابا یکی از بزرگترین شرکتهای هوش مصنوعی، یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای شرکتهایی است که پول خود را وارد آن کردهاند.
شرکت علیبابا، خدمات B2B خود را در سایت علیبابا ، خدمات C2C را در سایت تاوباو ، خردهفروشی آنلاین را در علیاکسپرس و مجتمعهای فروشگاهی Tmall را در جهان دارد. خدمات پرداخت علیبابا با نام علیپی هم دومین سیستم پرداخت مورداستفاده در چین پس از ویچت است. علیبابا همچنین خدمات اینترنتی به شیوه خدمات وبی آمازون هم ارائه میدهد.
دفتر مرکزی گروه علیبابا در شهر هانگژو از نمایی دیگر
اما همه اینها فقط بخشی از شرکتهای زیرمجموعه گروه علیبابا است.
در دسامبر ۲۰۱۸، سرمایه بازار (Market Capitalization) شرکت علیبابا 352.28 میلیارد دلار بود که علیبابا را یکی از ده شرکت پرارزش دنیا و 59مین شرکت پرارزش موجود در بورس میکرد.
در ژانویه 2018 علیبابا به دومین شرکت آسیایی بدل شده که بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار ارزش داشت. اولین شرکت هم تنسنت (Tencent)، مالک ویچت بود. همچنین در سال ۲۰۱۸ برند علیبابا نهمین برند پرارزش دنیا بود.
چرا جک ما رفت؟
همه اینها را گفتیم تا به این برسیم که چرا جک ما این شرکت ۵۰۰ میلیارد دلاری را رها کرد و رفت و مهمتر از آن به کجا رفت.
راستش اینکه جک ما از علیبابا برود، چیز غیرمنتظرهای نبود. او سالهاست که میخواست از دنیای کسبوکار فاصله بگیرد و به کارهای انساندوستانه بپردازد. هرچه باشد الگوی او در این زمینه بیل گیتس است.
این بار سوم بود که جک ما از کار کنارهگیری کرد تا کس دیگری جای او را بگیرد. او اولین بار در سال 2006 از مقام مدیرعاملی علیبابا کنارهگیری کرد. در سال 2013 از مقام مدیر ارشد (Chief Executive) دست کشید و این بار که از مقام رئیس اجرایی (Executive Chairman) کنار رفت.
جک ما مراسم بازنشستگی خود را در استادیوم بزرگ شهر هانگژو برگزار کرد و در آن اعلام کرد که پس از دو دهه کار و فعالیت در علیبابا، میخواهد پس از این تماموقت به کارهای انساندوستانه بپردازد.
او در سال ۲۰۱۴ بنیاد جک ما (Jack Ma Foundation) را راهاندازی کرد و در این کار هم به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اشاره کرد و گفت که از کارهای انساندوستانه آنها الهام گرفته است.
جک ما از معلم خود پیشی میگیرد
جک ما دوست داشت در یک زمینه از بیل گیتس جلو باشد. بیل گیتس در ۵۸ سالگی مایکروسافت را رها کرده بود و به کارهای خیریه پرداخته بود اما جک ما میخواست بهتر از فرد الهامبخش خود عمل کند و زودتر هنگامی که جوان هست و انرژی بیشتری دارد به این حوزه وارد شود.
جک ما مدتها بود که علاقه خود به کارهای انساندوستانه در حوزه محیطزیست، آموزش، توسعه و توانمندسازی زنان ابراز داشته بود.
او دوست داشت تا قبل ۷۰ سالگی کارهای بیشتری در حوزههای دیگر هم بکند که بسیار قابلدرک است. بعید است فرد پرآرزویی مثل جک ما فقط به یک کار در طول زندگی خود بسنده کند.
با اینکه جک ما از سمتهای مدیریتی گروه علیبابا کنار رفت، اما همچنان روی شرکت تاثیرگذار خواهد بود؛ زیرا او مادامالعمر از اعضای اصلی هیاتمدیره علیبابا است. گروه علیبابا ۳۶ عضو اصلی در هیاتمدیره دارد که میتوانند مسیر کاری شرکت را تعیین کنند.
جک ما و بیل گیتس
همچنین جک ما 6.22 درصد از سهام شرکت علیبابا را در اختیار دارد و با ۴۰ میلیارد دلار دارایی نیز ثروتمندترین فرد چین است.
گفتیم که جک ما لیسانس انگلیسی دارد. علاقه او هم به تدریس زبان انگلیسی همچنان پابرجاست و به همین دلیل دوست دارد بعد از این در حوزه آموزش کارهایی بکند. در این میان تاریخی هم که جک ما برای اعلام بازنشستگی خود انتخاب کرد بسیار جالب است. ۱۰ سپتامبر که روز معلم در چین و همچنین روز تولد خود جک ما هم هست.
جک ما معلمی را دوست دارد و به نظرش باید شاگردان از معلم پیشی بگیرند. به همین دلیل جک ما در جشن بازنشستگی خود اعلام کرد که او کنار میرود تا جایی برای پیشرفت جوانترها و افراد مستعد باز شود.
دنیل ژنگ (Daniel Zhang) که پیش از این مدیرعامل سایت تاوباو و مجموعه Tmall بود، بعد از جک ما جایگاه او را در اختیار میگیرد.
جک ما کجا میرود؟
این کارآفرین خوشطینت برای بهبود جهان برنامههایی دارد؛ زیرا شاید بوی بهبود جهان را میشنود. او تصمیم دارد در چند حوزه کار کند.
آموزش
ما پیش از این در مقالات متعددی درباره آموزش و مشکلات آموزش حرف زدهایم. اینکه کودکانی که در سیستم آموزشی دنیای امروز تربیت میشوند توانایی رقابت با ماشینها را نخواهند داشت و در نهایت یک طبقه بیمصرف خواهند شد.
از آنسو در آینده تنها افرادی میتوانند شاغل باشند که اولا چندین مهارت بلدند و دوما میتوانند سریع یاد بگیرند؛ یعنی چندپتانسیلی باشند. همچنین باید به کودکان تفکر مستقل، تفکر انتقادی ، کار تیمی و تفکر خلاقانه را آموزش داد.
اما سیستم آموزشی امروز هیچکدام از این مهارتها را در کودکان تربیت نمیکند. در نتیجه باید سیستم آموزشی را اصلاح کرد.
جک ما مشخصا بیش از هر فرد دیگری بر این مسئله واقف است و یکی از برنامههای بعد از بازنشستگی او، تمرکز روی همین موضوع است.
بنیاد جک ما در سال ۲۰۱۷، ۴۵ میلیون دلار بابت کمک به استعدادیابی و پرورش معلمهای آینده در مناطق روستایی چین اختصاص داد. او همچنین میخواهد این کارها را فراتر از مرزهای چین در آفریقا هم انجام دهد. جک ما یک جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای برترین کارآفرینها در آفریقا تعیین کرده است.
او همچنین دغدغههایی برای حفظ محیطزیست و حیاتوحش دارد و به همین دلیل هم روابط خوبی با رهبران آفریقا برقرار کرده است.
توانمندسازی زنان
راستش میدانیم که توسعه بدون زنان امکانپذیر نیست . اما علیرغم اینها، هنوز نابرابری جنسیتی در فضای کسبوکار علیه زنان وجود دارد. این قضیه نهفقط در کشورهای در حال توسعه، بلکه حتی در اروپای قرن ۲۱ هم یک مشکل است. نابرابری جنسیتی در شغلها و حقوق دریافتی یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی دنیای امروز است.
جک ما معتقد است برای داشتن یک کسبوکار موفق باید بهاندازه کافی رهبران و مدیران زن داشته باشیم. به همین دلیل هم حدود نیمی از مدیران ردهبالای علیبابا، زنان هستند.
این قضیه یکی از چالشهای بزرگی است که جک ما دوست دارد پس از بازنشستگی با آن دستوپنجه نرم کند.
جک ما در اوج خداحافظی کرد
دولت چین از جک ما در ماه نوامبر 2018 بهعنوان یکی از دهنفری که سهم چشمگیری در توسعه اقتصادی چین داشتند، قدردانی کرد. نکته جالب اینجاست که این برنامه توسط یک روزنامه رسمی دولتی که جک ما را از عضویت خود کنار گذاشت، گزارش شد.
قضیه این است که کنارهگیری جک ما همزمان با افزایش حکومت کمونیستی چین بر بخش خصوصی رخ داده است.
به همین دلیل و از این جهت که جک ما در سن پایین بازنشسته شده است، برخی بازنشستگی او را مربوط به افزایش محدودیتها روی شرکتهای اینترنتی توسط دولت شی جین پینگ میدانند؛ اما خود جک ما این مسئله را رد میکند.
این افراد معتقدند شهرت و محبوبیت جک ممکن است به مذاق دولت خوش نیامده باشد و جک ما برای اینکه بتواند از ایجاد مشکل جلوگیری کند، زودتر بازنشسته شد.
آنها میگویند جک ما برای اینکه از این دردسرهای احتمالی جلوگیری کند و از رصد حکومتی در امان بماند، به حوزههایی مثل کارهای خیریه، محیطزیست و آموزش وارد شده است. حوزههایی که دولت چین یا با آنها کاری ندارد و یا اینکه تحمل بیشتری در مورد آنها نشان میدهد.
اما خیلی مهم نیست که دلیل اصلی کنارهگیری جک ما چیست. مهم این است که فرد تاثیرگذاری مثل او که انگیزههای انساندوستانه زیادی هم دارد و حالا به هر بهانهای کنار رفته است و میتواند تماموقت در این حوزهها کار کند، این توان را دارد که نهفقط به انسانهای امروز، بلکه به کره زمین امروز و همچنین کودکان آینده بسیار سود برساند.
نظرات