دومین دریاچه بزرگ کشور خشک شد / شوربختی بختگان
بخت با دریاچه بختگان یار نبود و دومین دریاچه بزرگ کشور نیز به سرنوشت تالاب و دریاچههای خشک ایران مانند دریاچه ارومیه، دریاچه هامون و مهارلو و… دچار شد تا این چرخه معیوب از حرکت باز نماند.
به گزارش تجارتنیوز، بخت با دریاچه بختگان یار نبود و دومین دریاچه بزرگ کشور نیز به سرنوشت تالاب و دریاچههای خشک ایران مانند دریاچه ارومیه، دریاچه هامون و مهارلو و… دچار شد تا این چرخه معیوب از حرکت باز نماند.
دریاچه بختگان با 3500 کیلومتر مربع در شرق استان فارس و حوالی شهرستان نیریز واقع شده است. منشا آب این دریاچه رودخانه کوچک «سیوند» است.
سیلاب رود سیوند در انتهای مسیر خود به رود «کُر» میپیوندد و از آن جا به دریاچه بختگان میریزد. بلند بودن ارتفاع کوههای پیرامون این دریاچه، باعث شده بود رطوبت حاصل از این دریاچه در همان منطقه بماند و باعث ثمردهی بسیاری از درختان میوه در کوهها شود.
از سوی دیگر این دریاچه زیستگاه زمستانه پرندگانی مانند فلامینگو، درنا و کبوتر دریایی بود که از روسیه و دشتهای سیبری به ایران مهاجرت میکردند. اما اکنون این دریاچه آن چنان خشک و تشنه است که حتی پرندگان مهاجر هم رغبتی برای مهمانی در این تالاب ندارند و روزی خود را از زمین های کشاورزی روستاهای اطراف آن جستجو میکنند.
قصه خشک شدن دریاچه بختگان، همان قصه تکراری سدسازی است. دریاچه بختگان نیز مانند اغلب دریاچهها و تالابهای تشنه کشور قربانی سه سد در بالادست رود کر شده است.
از آن جا که رود کر منبع اصلی تامین کننده آب این دریاچه است، سدهای بالا دست، تمام سهم آب دریاچه بختگان را مکیدهاند. اکنون از آن تالاب چشم نواز ، پهنهای از نمک باقی مانده است.
با وجود این که صدای بختگان در لابه لای صدای مشکلات بیشمار محیط زیستی گم شده و نالهاش مانند دریاچه ارومیه آن قدر بلند نیست، که مسئولان محیط زیست نوای شوربختیاش را بشنوند، اما چند وقت پیش رییس سازمان حفاظت محیط زیست احیای این دریاچه را راحتتر از دریاچه ارومیه دانست.
عیسی کلانتری چندی پیش با تاکید بر احیای دریاچه بختگان اعلام کرده، احیای این دریاچه با توجه به بودن تمام حوزههای آبریز در استان فارس راحتتر از دریاچه ارومیه است که به ۳ استان وصل است.
یک فعال محیط زیست با بیان این که نجات دریاچه بختگان با ژست زیست محیطی و «شو آف» امکانپذیر نیست. به همدلی گفت: احیای این دریاچه بیشتر از آن که به اقدامی در خور برای نجات این تالاب منجر شود، به شعار برخی از مسئولان تبدیل شده است. لازم است یادآوری کنم که راهکارهای احیای بختگان هیچگاه جدی بررسی و اجرا نشده و امروز هم هیچکس به صورت جدی دل به احیای آن نبسته است.
«مریم مرادیان» با اشاره به عدم مدیریت صحیح و توزیع ناعادلانه آب و همچنین توسعه بیرویه کشاورزی در موضوع خشک شدن دریاچه بختگان ، مشکلات بسیاری از دریاچههای کشور از جمله دریاچه بختگان را به عملکرد وزارت نیرو گره زد و افزود: با توجه به این که رودخانه کر منبع تامین آب بختگان است، اما وزارت نیرو و سازمان آب منطقهای فارس در سرچشمههای رود کر سدسازی انجام دادند و اکنون تمام آبها در پشت سدها ذخیره شده است.
وی تصریح کرد: واقعیت این است که وزارت نیرو از وظایف ذاتی خود سربار زده و نگاهی اقتصادی به این موضوع دارد. اکنون روستاهای زیادی که زندگی و معیشتشان با بختگان و رودخانه کر گره خورده بود، آبی برای خوردن ندارند و در حال مهاجرت از روستاهایشان هستند. مهاجرت ناخواستهای که آسیبهای اجتماعی زیادی مانند حاشیه نشینی را به دنبال دارد.
وی با اشاره به اینکه در گذشته هوای مناطق اطراف بختگان شرجی بود اما در حال حاضر به دلیل خشکی دریاچه، آب و هوای این منطقه نیز خشک شده، یاد آور شد: از زمانی که تالاب خشک شده شرایط برای اتصال کویر به داخل استان و پیشروی اقیلم کویری به فارس فراهم شده و هم اکنون نیز نشانههایی آن برای همگان قابل رویت است.
وی با اشاره به اینکه اکوسیستم و زیستگاه منطقه بختگان از بین رفته، افزود: این دریاچه در زمان پرآبی حدود 3500 کیلومتر مربع وسعت داشت و بیش از 15۰ گونه پرنده مهاجر و بومی در آن زندگی میکردند که در حال حاضر مهاجرت پرندگان به این دریاچه نیز متوقف شده و علاوه بر این، برخی گونههای گیاهی و جنگلی مانند «انجیرستانهای استهبان» که بیش از هزاران سال قدمت داشتند نیز از بین رفته اند.
چند روز پیش، مدیر دفتر اکوسیستم های تالابی سازمان محیط زیست با بیان این که تالابها به طور معمول از درد مزمن یکسانی برخوردارند و آن هم کم آبی است، به ایلنا گفت: تالابهایی که در حاشیه کویر و در مناطق مرکزی هستند، آسیب بیشتری میبینند، چرا که بارشها در آن مناطق تغییرات بیشتری داشته است.
«مسعود باقرزاده کریمی»درباره احیای تالابها در این منطقه گفت: اگرچه تالابها شرایط خاص خود را دارند، اما ما برنامه برای همه تالابها در نظر گرفتهایم و این اقدامات را انجام میدهیم تا وارد فضای احیای کار شویم، اما طی ۵۰ الی ۶۰ سال گذشته الگوهای توسعه شکل گرفته که مردم بومی با آن خو گرفتند و قوانین و مقررات نیز بر اساس این شرایط سازگار شده است، در حالی که کل این مسیر اشتباه بوده است و باید این الگوها تغییر کرده و همه چیز را از نو شروع کنیم، ما نیز از این چالش ابایی نداریم و اگر بخواهیم خودسانسوری کرده و کار کارشناسی انجام ندهیم، نمیتوانیم این تالابها را احیا کنیم. و باید حقایق را بازگو کنیم تا تغییرات بسیاری در زمینههای مختلف انجام شود.
وی ادامه داد: اولین قدم برای برطرف کردن مشکل تالابها تعیین نیاز آبی آنها است و خوشبختانه درباره بختگان این اتفاق صورت گرفته و تعیین نیاز شده است، مسئله دیگر این است که یک همگرایی اجرایی، مدیریتی و اجتماعی در خصوص تامین حقابه تالابها و احیای آنها ایجاد شود، برای این اقدام نیز الگوی مدیریت زیست بومی را طراحی کرده و در حوزه های تالابی اجرا میکنیم.
در این مدل با حضور همه ذینفعان مسائل تالاب، احصاء و راهکارهای لازم ارائه و به شاخص های عملیاتی تبدیل میشود، در حال حاضر این اتفاق درباره تالاب بختگان اجرا شده است.
اگر چه سخنان مدیر دفتر اکوسیستم های تالابی سازمان محیط زیست کور سوی امید برای احیا دریاچه بختگان روشن کرد. اما برخی از فعالان محیط زیست با تردید به این سخنان نگاه میکنند. آنان معتقدند: با شعار و بدون اعتبار نمیتوان دریاچه بختگان را احیا کرد، احیای بختگان راهکار و هزینه دارد، راهکاری که پشت در اتاقهای برخی از مدیران معطل یک امضاء مانده و هزینهای که بزرگتر از جیب سازمان محیط زیست است. بختگان این روزها نیاز دارد کسی صدایش را بشنود.
منبع: روزنامه همدلی
نظرات