تجارتنیوز گزارش میدهد:
نوری درجا زد؛ صحرایی هم مانند نوری است/ استیضاح صحرایی چه شد؟
پس از تغییر 20 هزار مدیر مدرسه در بدنه آموزشی کشور، اظهارات جدید صحرایی، وزیر آموزش و پرورش درباره تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی جنجالآفرین شد. اظهارات و اقداماتی که منتقدان صحرایی میگویند در جهت خالصسازی در این وزارتخانه است.
به گزارش تجارتنیوز، کمتر از 6 ماه است که رضامراد صحرایی به وزارتخانه آموزش و پرورش آمده است. در این مدت با اظهارات جنجالیاش، نگرانیها را برای شدت گرفتن بحران آموزشی کشور بیشتر کرد. صحرایی خردادماه رأی اعتماد گرفت و آبانماه صحبت از استیضاح او شد.
رضامراد صحرایی، وزیر آموزش در همان جلسه رأی اعتماد از مجلس رویکرد خود را انقلابی عنوان کرد. از سیاستورزی در مسیر انقلاب گفت تا کار جهادی در این وزارتخانه. صحرایی در همان جلسه گفت که تنگه احد ما مدارس است. همه اینها را گفت تا به سند تحول بنیادین رسید.
تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی
وزیر آموزش و پرورش در جلسه رأی اعتماد با تاکید بر همان انقلابی بودن گفت که برنامه نخست او در این وزارتخانه اجرا کردن سند تحول بنیادین است. یک ماه از سال تحصیلی 1402-1403 گذشته و درست زمانی که کمبود معلم و بازماندگی از تحصیل دانشآموزان بیشتر از هر زمان دیگر موجب نگرانی شده، وزیر از تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی گفته است.
اظهارات جدید صحرایی، موجی از انتقادات را از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. او گفته که سند تحول بنیادین میگوید باید کتب درسی را متناسب با جنسیت دختران و پسران متفاوت کنیم و فرهنگ حیا را در سراسر جامعه نهادینه کنیم.
یک نما از سند تحول بنیادین
سالهاست که سند تحول بنیادین و اجرای آن در ایران مورد مناقشه است. سندی مشتمل بر هشت فصل که در سال 1390 تصویب شد. در این سند، مدرسه به عنوان زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانشآموزان و تعالی پیوسته هویت آنها بر اساس نظام معیار اسلامی تعریف شده است.
سیاستگذاران در چند بند از سند تحول بنیادین مشخصا به تفاوتهای جنستی و تفکیک از این نظر پرداختهاند، از متناسبسازی فضای فیزیکی گرفته تا تاکید بر محتوا.
برای مثال در بند 16 این سند بر تنوعبخشی خدمات آموزشی تاکید شده و راهکارهایی هم برای آن در نظر گرفتهاند. یکی از این راهکارها رعایت اقتضائات هویت جنسی (پسران و دختران) و ویژگیهای دوران بلوغ دانشآموزان در برنامههای درسی و روشهای تربیتی آنها عنوان شده است.
خالصسازی واقعی اینجاست!
برخی میگویند اقدامات صحرایی در وزارت آموزش و پرورش در واقع ادامه روند خالصسازی در دولت سیزدهم است. به عبارتی همزمان با خالصسازی در دانشگاهها و موج اخراج اساتید و تعلیق دانشجویان، در مدارس هم چنین رویکردی در جریان است. چنانکه شهریورماه و پیش از شروع سال تحصیلی جدید صحرایی گفت که 20 هزار مدیر مدرسه تغییر کردند تا در مدارس تحول ایجاد شود.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا این اقدام صحرایی را خالصسازی خواند و در صفحه خود در ایکس (توییتر سابق) نوشت که به این سرعت 20 هزار میز و نیمکت قابل تغییر نبود. وزیر جرات دارد بگوید که فرمان این خالصسازی را چه کسی به او داده است؟
مدیران جدید مجری منویات جدید میشوند؟
سالار قاسمی، مدیرکل سابق آموزش و پرورش استان البرز در این مورد به خبرآنلاین گفت که برداشت از اتفاق اخیر (تغییر 20 هزار مدیر مدرسه) این است که افراد جدید مجری منویات آموزش و پرورش و حتی شاید مجری منویات خارج از آموزش و پرورش باشند. وگرنه مدیر مستقل نهتنها صرفا مجری بخشنامهها نیست، بلکه میتواند در سیاستگذاریهای آموزش و پرورش منطقه، استان و وزارتخانه موثر باشد.
قاسمی ادامه داد که زحمات اصلی آموزش و پرورش بر دوش این مدیران و معلمان است، اما پز موفقیتها را مسئولان میدهند. لذا زحمات این گروه باید دیده شود نهاینکه با این توجیه که دنبال تحول هستند دست به جابهجاییهای بیسابقه حدود 20 هزار مدیر مدرسه در یک فرآیند کوتاهمدت بزنند. جالب آنکه شامل معاونین مدارس هم شده است. حتی با آنکه سال تحصیلی شروع شده این تغییرات همچنان ادامه دارد.
مدیرکل سابق آموزش و پرورش استان البرز گفت: «این در حالی است که در تمام دنیا، مدیران مدارس از ثبات برخودار هستند. ما مواردی داریم که مدیران مدارس تا بازنشستگی تغییر نمیکنند و جابهجایی و انتخاب مدیران مکانسیم و معیارهای سختی دارد.»
وزیر آموزش و پرورش در واکنش به موج انتقادات گفت که اصلا اینطور نیست که تغییر مدیران، خالصسازی باشد. این حرفها هم یک جور توطئه است. سوالی که صحرایی باید به آن پاسخ دهد، اما این است که آیا کمبود معلم، افت کیفیت تحصیلی، آمار بالای بازماندگی از تحصیل هم توطئه است؟ آیا اینکه کودکان این سرزمین از دنیای علم عقب ماندهاند هم توطئه است یا آنکه ایرادات درست در سیاستگذاری و اولویتهای این وزارتخانه است؟
طرح استیضاح صحرایی، 5 ماه بعد از شروع کار او
15 آبانماه و پس از اوج گرفتن بحث بر سر کمبود معلم و آمار بازماندگان از تحصیل، جلال محمودزاده، نماینده مجلس و از طراحان استیضاح صحرایی به تسنیم از اعلام وصول طرح استیضاح صحرایی خبر داد.
محمودزاده گفت که با توجه به عملکرد غیرقابل دفاع وزیر آموزش و پرورش در مدت اخیر بهویژه در بحث کمبود معلم در مدارس، بعید به نظر میرسد که نمایندگان از امضاهای خود برای استیضاح عقبنشینی کنند.
طولی نکشید که مجتبی یوسفی، یکی دیگر از نمایندگان مجلس به ایرنا گفت که طرحهای متعددی برای استیضاح وزرا از سوی نمایندگان به هیأت رئیسه مجلس ارسال شده است، اما هیچ یک در هیأت رئیسه مجلس اعلام وصول نشده است.
پس از توضیحات یوسفی، هنوز خبر جدید درباره استیضاح صحرایی نیامده و مشخص نیست چه بر سر این طرح آمده است.
نوری درجا زد؛ صحرایی هم مانند نوری است
با فروکش کردن کرونا و بازگشایی مدارس، بسیاری انتظار داشتند که وزارت آموزش و پرورش برنامه منسجمی برای عقبماندن دانشآموزان و افت کیفیت تحصیلی آنها در این دوره در پیش بگیرد. هنوز آسیبهای دوران کرونا جبران نشده بود که مسمومیتهای سریالی دانشآموزان و تعطیلیهای زنجیرهای برای آلودگی هوا و موارد دیگر از راه رسید.
مشکلات آموزش و پرورش با کمبود معلم و حواشی اجرای رتبهبندی معلمان به گره کوری تبدیل شده که به نظر میرسد باز کردن آن چندان به این راحتی امکانپذیر نیست. چنانکه یوسف نوری، وزیر قبلی آموزش و پرورش هم از پس آن برنیامد و جایش را به نفر بعدی داد.
پیش از این علی موسوی، نماینده مجلس در جلسه رأی اعتماد گفت که صحرایی از بدنه آموزش و پرورش نیست و نمیتواند درک درستی از این وزارتخانه داشته باشد. موسوی گفت که آقای صحرایی شباهتی به نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش دارد که عملا در مدیریت وزارت آموزش و پرورش درجا زد.
مسأله اصلی در آموزش، ساختار است
پس از روی کار آمدی صحرایی در وزارت آموزش و پرورش، عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت که نه رفتن قبلی چندان مهم بود و نه آمدن فرد جدید. وزرا به لحاظ ویژگیهای فردی میتوانند گامهایی بردارند ولی در ساختار موجود این مسأله اهمیت تعیینکنندهای ندارد. بهویژه در مورد وزیر قبلی (یوسف نوری) که معلوم نشد چرا آمد و چرا رفت؟ معلوم نشد که معرفیکنندگان این وزیر آیا بر اساس همان معیارهای قبلی وزیر فعلی را معرفی کردهاند؟ اگر بله که وضع بدتر میشود و نه بهتر و اگر نه؛ تغییر سیاست دادهاند که باید توضیح کافی دهند.
عباس عبدی در ادامه این یادداشت نوشت که مسأله در ایران زیاد داریم، ولی آموزش عمومی و سپس دانشگاهی جزء چند مسأله اصلی کشور است که نه به عنوان مسأله شناخته میشوند و نه از نظر ساختار رسمی ایده ایجابی و مثبتی برای آن وجود دارد.
با همه اینها به نظر میرسد بیش از آنچه ترک تحصیل دانشآموزان مهم باشد، مسائل دیگری در وزارت آموزش و پرورش اهمیت دارد. نشان به آن نشان که هنوز برخی از دانشآموزان در نقاط مختلف کشور دسترسی به مدرسه ندارند یا اگر مدرسه باشد، معلمی در کار نیست، اما وزیر از تفکیک جنسیتی در کتاب درسی میگوید.
نظرات