فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۲۱۲۳۵

بحران آب و سدسازی در ایران

بحران آب و سدسازی در ایران

بحران آب این روزها جدی‌تر از هر زمان دیگری خود را نشان داده است. خشک شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، فرونشست دشت‌ها، همه و همه خبر از وقوع حادثه‌ای تلخ می‌دهد.

بحران آب این روزها جدی‌تر از هر زمان دیگری خود را نشان داده است. خشک شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، فرونشست دشت‌ها، همه و همه خبر از وقوع حادثه‌ای تلخ می‌دهد. به طوری که کارشناسان معتقدند ایران دچار ورشکستگی آبی شده و میزان برداشت آب‌ها از میزان آب‌های تجدیدپذیر کشور سبقت گرفته است و این بدان معناست که از خط قرمز بحران آب هم گذشته‌ایم چراکه بحران در تعریف شرایط حادی است که البته تا حدی برگشت پذیر است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، بر این اساس است که وقتی بحرانی رخ می‌دهد، از مدیریت بحران می‌گوییم و می‌کوشیم شرایط را به روال قبل بازگردانیم که البته گاهی موفق نمی‌شویم و شکست می‌خوریم اما شکست که خوردیم، جنس اقداماتمان تغییر می‌کند.

همین امر موجب می‌شود بتوان دهه حاضر را برای ایران، دهه‌ای پرچالش از نظر مسائل آبی دانست. بحران آب و کمبود منابع در دسترس بیش از هر زمان دیگری در زندگی مردم قابل درک شده است.

به همین سبب، آب و مباحث پیرامون آن، به موضوعی جذاب، پرکاربرد و روزمره در بین مردم و افکار عمومی تبدیل گردیده است.

در بین موضوعات مطرح شده در جامعه امروز، سد و سدسازی که توسعه آن ارتباط تنگاتنگی با زندگی مردم و نیز محیط زیست دارد، یکی از پر مخاطب‌ترین و پر چالش‌ترین موضوعات مورد بحث بوده است.

همچنین موضوعاتی چون سد گتوند (و فاجعه زیست محیطی حل شدن گنبد نمکی در مخزن این سد) و یا سد سیوند (با حواشی در خصوص نگرانی آسیب به میراث فرهنگی منطقه) یا موارد دیگر از این دست، نیز بیش از پیش توجه‌ها را معطوف به این مقوله ساخته است.

باید توجه داشت ایران با متوسط بارش سالانه کمتر از ۲۴۰ میلی متر جزو مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب می‌شود.

علاوه بر آن کاهش بارندگی، تغییر فصول بارش، افزایش دما و تغییر الگوی بارش (برف به باران) از مهمترین چالش‌هایی است که در سالیان اخیر با آن‌ها مواجه بوده‌ایم.

بنابراین با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و اقلیمی حاکم بر کشور و توزیع ناهمگون زمانی و مکانی بارش‌ها، ذخیره سازی و مدیریت توزیع روان‌آب‌ها و جریانهای سطحی حاصله، متناسب با مصارف تعریف شده، ضروری و اجتناب ناپذیر است.

در چنین شرایطی و با توجه به وضعیت طبیعی و جغرافیایی خاص ایران، باید نقش سدها را به عنوان یکی از اجزای هیدرولیکی اثرگذار در فرآیندهایی همچون کنترل سیلاب، استحصال انرژی و ذخیره و تامین منابع آبی در بخش‌هایی چون شرب، صنعت و کشاورزی پذیرفت.

همچنین باید اذعان داشت ساخت سدهای بزرگ (همچون دز، کرخه، کارون و …) در مقاطع زمانی، ابزار توسعه کشور و معیشت مردم منطقه بوده‌اند.

اما آنچه امروز اهمیتی دوچندان یافته، نگاه محتاطانه و حساس گروه‌های مختلف فعال اجتماعی و علمی در قبال اجرای چنین طرح‌هایی است. اینکه در برخی از موارد و در اجرای برخی سیاست‌ها، منافع زیست محیطی و توجه به حفظ اکوسیستم‌های طبیعی و سایر بخش‌های تأثیرپذیر، مغفول مانده است.

البته این موضوع مختص به کشور ما نیست و در کشورهای مختلف جهان که روزگاری پیشتاز عرصه سد و سازه‌های بزرگ آبی بوده‌اند، چنین نگرشی شکل گرفته است.

به‌طوری‌که در این کشورها در مباحثی چون کنترل سیلاب، پیش از هرگونه اقدامات سازه‌ای، طرح‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری در اولویت قرار گرفته است.

رویکردی که در ایران کمی دیر آغاز شده و همچنان هم به‌صورت جدی به آن پرداخته نمی‌شود. در نظر گرفتن همه الزامات و انجام کلیه مطالعات امکان‌سنجی از جمله مطالعات زیست محیطی، قبل از اجرای طرح‌های سازه‌ای و آبی همچون سد و انتقال آب، جزو قیود پایه‌ای طرح‌های مطالعاتی از این دست محسوب می‌گردد.

بارگذاری‌های بیش از توان اکولوژیکی حوضه‌های آبریز و تمرکز بیش از اندازه بر تامین منابع جدید به‌جای توجه به مدیریت مصرف، بهره‌گیری از مطالعات آمایش سرزمین و کاهش هدر رفت آب در بخش‌های مختلف، چرخه طبیعی آب و محیط زیست کشور را مختل و دچار آسیب‌های جدی کرده است.

شاید به قطع بتوان گفت در شرایط کنونی، رد یا قبول مطلق سدسازی، آن‌هم در کشوری که مطابق آمار، بخش قابل توجهی از نیازهای شرب و معیشتی مردم آن بنابر وضعیت خاص جمعیتی، اقلیمی و جغرافیایی به‌واسطه ذخایر آبی سدها تامین می‌گردد، از لحاظ کارشناسی و مدیریتی اقدام عجولانه‌ای است.

اما آنچه در این زمینه بیش از هر چیز دیگر مهم و حائز اهمیت است اینکه هر دو مقوله آب و محیط‌زیست باید به شکل سیستمی مطالعه و بررسی شوند. دسترسی به آب سالم و کافی به شکل پایدار، در قالب چرخه طبیعی حیات انسان، هدفی است که سایر اقدامات سازه‌ای و غیر سازه‌ای حول محور آن شکل می‌گیرند.

توسعه پایدار، کلیه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و سیاسی را در یک سطح بررسی می‌کند. لذا وقتی صحبت از مدیریت به هم پیوسته منابع آب می‌شود، نمی‌توان هر کدام از اجزا را جداگانه تحلیل و مورد داوری قرار داد.

جبهه‌گیری غیرمنعطف با دو رویکرد افراطی مخالف و موافق سدسازی و انتقال آب و اقدامات مشابه، بدون در نظر گرفتن کلیه ابعاد فنی و اجتماعی طرح‌های مورد بحث می‌تواند تاثیر مخرب و غیر سازنده‌ای بر افکار عمومی و در نتیجه دور شدن از شکل‌گیری عزمی فراگیر در رویکرد مشارکت اجتماعی برای حل مسائل آب و محیط زیست به همراه داشته باشد.

تصمیم‌گیری‌های علمی و جامع‌نگر، به‌دور از تعاملات و فشارهای سیاسی و بخشی‌نگر، جامعه را در مسیر رسیدن به توسعه پایدار قرار خواهد داد.

شفافیت در بیان تصمیمات و رویدادها، دسترسی به آمار و اطلاعات در زمینه منابع و مصارف آب و نیز محیط زیست و به طور کلی اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی در کلیه سطوح جامعه اعم از سیاستگذاران، مدیران، کارشناسان، مردم و ذینفعان، می‌تواند اولین گام در اعتبار بخشی، اعتمادسازی و پیشبرد اهداف کلان مدیریتی مطلوب منابع آب باشد.

همچنین استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و مشارکت عمومی و همراه کردن مردم در مراحل تصمیم‌سازی‌های مدیریتی می‌تواند بازخورد مطلوب و بهینه‌تری در این قبیل موضوعات داشته باشد تا در نهایت بتوان در فضایی کارشناسی و منطقی، زمینه لازم برای برخورداری از منابع پایدار آب و محیط زیست را برای نسل‌های حاضر و آینده فراهم نمود.

منبع: جهان اقتصاد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.